آشنایی با خلاقیت و مفهوم خلاقیت
لازم نیست فهرستهای بی پایان و خلاقیت مداوم داشته باشید، گاهی باید تصمیم بگیرید که هیچ کاری نکنید!پنج قدم برای خلاقیت اینها هستند: تجسم (هرچیزی که توجه شما را جلب کرده تجسم کنید)، شفاف سازی(پردازش هدف)، سازماندهی(پیداکردن جایگاه مناسب برای هدف)، انعکاس(بازبینی مکرر) و مشغول شدن(به سادگی انجام دادن). هروقت توانستید طبق این لیست پیش بروید، میتوانید بفهمید لازم است چه کار بکنید و چگونه به بهترین شکل اینکار را انجام دهید. و گاهی ممکن است تصمیم بگیرید لازم است هیچ کاری نکنید!
چیزی که تضمین میکند چقدر خوب از عهده انجام این متد بر می آیید، این است که چهطور میتوانید کاری انجام ندهید. چهقدر در این موفق هستید که واقعا چیزی در ذهنتان نداشته باشید؟!باید این ” هیچ چیز” را به دست آورید : خیال پردازی، چرت زدن، مدیتیشن، و یا هرچیز کوچکی که واقعا نیاز دارید انجامش دهید. اگر هنوز احساس میکنید که باید کاری انجام دهید، نمیتوانید متوفق شوید و استراحت کنید.
در اين تعريف مفهوم “نو” محور اصلي تعريف را در بر مي گيرد و با توجه به آن، براي ديگران توقع و انتظار ايجاد مي شود. اما بايد دانست كه ممكن است يك راه حل، يك فكر و يا يك مفهوم براي ديگران جديد نباشد و ليكن براي خود شخص خلاق، جديد و نو باشد. پس جديد بودن نسبت به خود شخص مهم است نه نسبت به ديگران.
با اين بيان معلوم مي شود كه همه انسانها بنا به اصل تفاوت هاي فردي كه دارند، داراي خلاقيت و نوآوري هستند و نبايد تصور كرد كه خلاقيت منحصر به افراد تيزهوش و با استعداد است. فقط مهم شكوفايي اين استعدادهاست. اين از حكمت خداوند است كه همه افراد بتوانند در يك رشته داراي خلاقيت باشند و هركدام از طريقي به جامعه بشري خدمت نمايند.
خلاقيت مقدمه ظهور استعدادها و ذوقهاست و باب آن براي همه بشر باز است، مهم شناختن خود و حركت به سمت اين دريچه است.خلاقيت را مي توان ديدن چيزها از يك منظرغيرمعمولي و نو، توجه به مسائل از زاويه اي كه هيچ كس ديگر نمي بيند و سپس ارائه رهيافت هاي جديد، غيرمعمولي و اثر بخش دانست.
از تعريف بالا معلوم مي شود كه در مورد مفهوم خلاقيت توافق عمومي وجود ندارد. خلاقيت را مي توان توليد انديشه، راهكار و مفاهيم غيرمعمول دانست كه از ديدن، الهام گرفتن و تشابه سازي مخصوص حاصل مي شود. ممكن است نتيجه اي منفي و يا مثبت داشته باشد حتي سرودن يك بيت شعر بي همتا.
تفاوت نوآوري يا ابداع با خلاقيت
ابداع، به معني نوآوري و توانايي ايجاد يك فكر و چيز نو بوده و در ظهور اوليه خلاقيت موثر است. ظهور اوليه ابداع در عالم ماده و حس است. با توجه به اين موضوع، به كارگيري خلاقيت را ابداع مي گويند.خلاقيت به معناي توانايي تركيب ايده ها در يك روش منحصربه فرد يا ايجاد پيوستگي بين ايده هاست ولي نوآوري، فرآيند اخذ ايده خلاق و تبديل آن به محصول، خدمات و روش هاي جديد عمليات است.
البته خلاقيت و نوآوري چنان به هم تنيده اند كه شايد به دست آوردن تعريفي مستقل از هر كدام دشوار باشد، اما براي روشن شدن ذهن مي توان آنها را به گونه اي مجزا از هم تعريف نمود. خلاقيت پيدايي و توليد يك فكر نو است در حالي كه نوآوري عملي ساختن آن انديشه است.در واقع ابداع، ماحصل حركتي است كه نقطه آغازين آن خلاقيت و حيطه فكر بوده و يا با به كارگيري تجارب ديگر به صورت يك پديده نوظهور، آشكار گرديده است. در كل مي توان گفت ابداع بدون خلاقيت، بي مفهوم بوده و ليكن خلاقيت بدون ابداع قابل تصور است.
به عبارتي نماد ظاهري خلاقيت، نوشته يا گفتار و يا يك فكر است كه مقد مه ابداع بوده و آن را به صورت يك پديده يا شيء ظاهر مي كند. به عبارتي ديگر تلاش هاي خلاقيت، وسيله اي براي نوآوري است. هم چنين خلاقيت يك فعاليت فكري و ذهني است و بيشتر جنبه عملي دارد.همان گونه كه ظهور و بروز هر كاري و پيدايش هرچيزي زمينه و پيش نيازهايي دارد، خلاقيت هم همين گونه است. پيش نيازهاي خلاقيت عبارت اند از: هدف، انگيزه، تخيل، تفكرخلاق، هوش، پشتكار، دانش و مهارت و فضاي خلاق.
خصوصيات افراد خلاق
1-فرد خلاق دائما در تلاش و انديشه است.
2- براي تجربه جايگاه ويژه اي قايل است و به علت موفقيت ها و شكست ها مي انديشد نه به اثر آنها.
3-فكر كردن در آرامش را براي خود استراحت تلقي مي كند.
4- فرد خاق به هر پديدهاي از ديدگاه ها و جوانب مختلف نگاه مي كند و معمولا به شرايط موجود رضايت نمي دهد.
5- فرد خلاق كنجكاو و پرسشگر است، پيرامون يك موضوع يا پديده سوال هاي متعددي را خلق مي كند و از افراد آگاه ومتخصص مي پرسد.
6-درصدد بهترين راه حل ها يا كمترين هزينه فكري، زماني و مالي است.
7- به مسايل، موقعيت، اشياء و چيزهايي دقت مي كند كه از ديد ديگران مورد غفلت قرار گرفته و درباره آنها فكر و نظر جديدي ارايه مي دهد.