اصول دعا درمانی و نقش آن در زندگی
دعا و دعا درمانی در واقع عملکرد روحانی است که با متوجه کردن ذهن و قلب به سوی ذات اقدس پروردگار و پیامبر و یا ائمه اطهار انجام می گردد . دعا می تواند برای خود شخص یا به منظور شفاعت باشد. دعادرمانی (شفاعت)، یک شکل فعالانه از دعا می باشد که فرد برای دیگران، هدف مشخصی را درخواست می کند.
نگرشی بر دعا درمانی و نقش آن در زندگی
انسان عصر حاضر بسیار تنهاست. این تنهایی از یک سو به علت افزایش مشغله، تفریحات و فعالیتهای انسان امروزی ایجاد شده است و از سوی دیگر از جدایی و بی اعتقادی وی به منشاء هستی ناشی می شود. این احساس تنهایی به نوبه خود با عوارضی سنگین همراه است که افزایش سرسام آور آمار طلاق، افزایش خشونت، فروپاشی خانواده ها و بسیاری از معضلات دیگر نمونه هایی از آن هستند. دعا و مناجات با پروردگار هستی، یکی از راههای نجات از این مشکلات به شمار می آید. بررسیهای اخیر نشان می دهد که هنوز هم شمار زیادی از مردم هنگام مواجهه با مشکلات و مصائب به دعا و مناجات روی می آورند. آثار دعا و مناجات تنها آرامش بخشی و کاهش فشار عصبی را به همراه ندارد بلکه با نتایج مادی و فیزیکی فراوانی همراه است. امروزه در مکاتب علمی جهان پدیده ای به نام دعا درمانی تا حدود زیادی جای خود را باز کرده است و بسیاری از متفکران به آثار دعا در جهان هستی اعتقاد دارند. یکی از کتابهای معروفی که در اواخر قرن بیستم در این زمینه به چاپ رسیده، کتابی است به نام «نجات روح: مجموعه ای از پژوهشهای روحی و علمی ، اثر دکتر لری دوسی .» در این کتاب با اشاره به پژوهشهای علمی در زمینه دعا درمانی، اصول دعا درمانی نیز درج شده است. در این مقاله تلاش می کنیم تا بخشی از مطالب این کتاب را به صورت خلاصه به تحریر درآوریم.
یکی از جالبترین پژوهشها در این زمینه، در مبتلایان به بیماریهای قلبی انجام شده است. یکی از متخصصان قلب بیمارستان سن فرانسیسکو، ۳۹۳ بیمار مبتلا به مشکلات قلبی را از نظر پاسخ به دعا درمانی تحت بررسی قرار داد. وی این بیماران را به دوگروه دعا شده و کنترل تقسیم کرد. وی نام و شرایط جسمی بیماران گروه اول را به جمعی از افراد داد تا هر روز برای آنان دعا کنند. خود بیماران و پزشکان و پرستاران آنان نمی دانستند که هر بیمار در کدام گروه قرار دارد (این نوع پژوهش را در اصطلاح «دوسو کور » می نامند که از دقت بیشتری برخوردار است). نتایج این پژوهش بسیار جالب بود به نحوی که پس از ده ماه مشاهده شد که بیماران گروه دعاشده روند درمانی بهتری را در بیمارستان طی کرده بودند به نحوی که آنتی بیوتیک کمتری برای آنان مصرف شده بود، یا شیوع کمتری به عوارض ریوی دچار شده بودند و کمتر از گروه کنترل به استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی نیاز پیدا کرده بودند. جالب آن که میزان مرگ و میر در این گروه نیز کمی کمتر بود (هرچند از لحاظ آماری تفاوت دوگروه در این زمینه چشمگیر نبود). این مطالعه همچنین نشان داد که فاصله و وابستگی افراد به فرد دعا شونده اثری بر قدرت دعا ندارد.
دعا درمانی تنها در دیگران مؤثر نیست و خود فرد نیز می تواند از آثار آن بهره مند شود. یکی از پژوهشها به دانشگاه ردلند کالیفورنیا مربوط می شود. پژوهشگران این دانشگاه در سال ۱۹۵۱ نقش دعا درمانی را در بهبود مشکلات اعصاب و روان بررسی کردند. آنان بیماران خود را به سه گروه تقسیم کردند. گروه اول تحت روان درمانی قرار گرفتند، از گروه دوم خواستند که هر روز برای سلامتی خود دعا کنند اما به آنان آموزشی در این زمینه ندادند و گروه سوم نیز در جلساتی گروهی اصول دعا درمانی را آموختند و برای سلامت خود دعا کردند. برای آشنا کردن بیماران به مشکلاتشان نیز از سه آزمون رورشاخ (Rorschach)، زوندی (Szondi) و تی ای تی (TAT) استفاده شد. در پایان پژوهش گروه روان درمانی ۶۵ درصد بهبود نشان دادند و گروه دعا درمانی بدون آموزش هیچ بهبودی نشان ندادند. این درحالی بود که گروهی که تحت آموزش دعا درمانی قرار گرفته بودند ۷۲ درصد بهبود نشان دادند.
اما نتایج پژوهشهای دعا درمانی تنها به انسانها محدود نمی شود. گروهی از پژوهشگران بنیاد پژوهشی اسپیندتریفت اثر دعا بر سایر موجودات را نیز بررسی کرده اند. آنان اثر دعا را بر رشد دانه های گندم سیاه یا چاودار بررسی کردند و نشان دادند که در شرایط یکسان، دانه هایی که برای آنها دعا شده بود به نسبت بیشتری جوانه زدند. این گروه سپس در بررسی دیگری، دانه ها را تحت شرایط فشار قرار دادند یعنی به جای آب معمولی آنها را با آب نمک آبیاری کردند. نتیجه پژوهش بسیار جالب بود و مشخص شد که در شرایط فشار میزان جوانه زدن و رشد دانه های دعا شده نسبت به دانه های کنترل بسیار بالاتر خواهد بود. آنان با افزودن میزان نمک آب و مشاهده واکنش دانه ها به دعا دریافتند که هرچه شرایط محیطی پرفشارتر شود اثر دعا درمانی روی این دانه ها در مقایسه با گروه کنترل، بیشتر خواهد شد.
حال باید دید که در دعا چه نکاتی را باید در نظر داشت. دعا کردن بر دو پایه اساسی استوار است: صداقت و عشق. دعا باید با صداقت بیان شود. این امر بیش از آنچه به نظر می رسد دشوار است زیرا انسان به صورت ناخودآگاه تلاش می کند تا بر اساس نگرش و نظرات ذهنی خود حقیقتی را بیافریند و تمام تلاش خود را برای دفاع از این حقیقت به کار بندد. این تلاش حتی هنگامی که ما با پروردگار خود مناجات می کنیم نیز ادامه دارد و می تواند ما را از صداقت واقعی دور سازد. شاید اولین قدم برای رسیدن به صداقت قبول ضعفها و مشکلاتمان باشد. از سوی دیگر دعا باید عاشقانه باشد. عشق نیروی رشد دهنده حیات و مفهوم هستی است و شاید مناجات عاشقانه، بنده را چنان مجذوب کند که خواست و نیاز خود را در سایه جذبه عشق فراموش سازد و تنها به خالق خود بیندیشد و بس. که :
عشق اسطرلاب اسرار خداست علت عاشق ز علتها جداست
اصول دعا درمانی
هنگام دعا درمانی چهار شرط مهم را باید در نظر داشت و آنها را در دعا رعایت کرد. این چار اصل عبارتند از تداوم و نظم دعا، تسلیم بودن، مثبت نگری و پذیرا بودن.
تداوم و نظم دعا
بسیاری از مردم تنها هنگام بروز مشکلات به دعا روی می آورند اما این کافی نیست. دعا باید به یکی از جنبه های ثابت زندگی تبدیل شود. دو رویکرد اساسی در این باره وجود دارد که هر کس می تواند مطابق با احساس نیاز خود یکی از این دو رویکرد را انتخاب کند. رویکرد اول دعا کردن در زمانهای خاص است. مثلاً صبح زود پس از بیدار شدن از خواب و هنگام شب پیش از رفتن به رختخواب. این نوع دعا کردن بیشتر در میان مسیحیان رایج است. عادت کردن به این شیوه دعا نیازمند برنامه ریزی و رعایت نظم است زیرا نوعی عادت محسوب می شود و برای جای دادن هر عادت در زندگی روزمره به برنامه ریزی نیاز داریم. انسان برای ایجاد یک عادت یا رفتار جدید به بیست و یک روز زمان نیاز دارد. روش دوم دعا کردن دائم است. این روش دعا کردن با انگیزه های عاشقانه بیشتری همراه است و فرد همیشه خود را در کنار پروردگارش احساس می کند. در این شیوه، فرد در هر فرصتی با پروردگار خود مناجات می کند به حدی که پس از مدتی وجود وی از روح دعا سرشار می شود و گویی تمام اعمال و رفتارش مناجات با پروردگار هستی است.
تسلیم بودن
یک مناجات کننده واقعی همه چیز را به پروردگار خود واگذار می کند و تنها تلاش کردن را وظیفه خود می داند. تسلیم بودن تنها به معنی پذیرفتن اجباری آنچه پیش می آید نیست. فرد باید تلاش کند که از پیشامدها راضی و خشنود باشد و چون آنها را ناشی از مشیت آفریدگار می داند، بپذیرد که وقوع آنها همواره در جهت خیر و صلاح اوست هرچند که در ظاهر ممکن است با منافع مادی و لحظه ای وی سازگار نباشند زیرا پایه و بنای تمام افعال هستی عشق است و بس. در تسلیم بودن دو اصل اساسی وجود دارد. اول این که باید بدانیم تسلیم بودن حالتی نیست که یکباره به آن برسیم و برای همیشه آن را حفظ کنیم بلکه بیشتر نوعی تمایل و نگرش است که با تلاش مداوم به دست می آید و باقی می ماند. دوم این که تسلیم و رضایت باید قابل شنیدن باشد. گوشهای ما به شنیدن مناجاتمان با پروردگار و تسلیم بودنمان به مشیت وی نیاز دارند. واگذار کردن نتایج همه چیز به پروردگار و تسلیم بودن محض، وجود ما را از ما و ترسها و وسواسهایمان خالی می کند و آنچه جای آن را می گیرد عشق، ایمان، رضایت و یقین خواهد بود.
مثبت نگری
هنگامی که فردی دعا می کند و چیزی را خالصانه از پروردگار خود می خواهد باید به اجابت آن نیز ایمان داشته باشد به عبارتی ایمان داشته باشد که به محض درخواست خالصانه چیزی از پروردگار، دعایش اجابت شده است. این امر ممکن است کمی پیچیده به نظر برسد زیرا ممکن است در زندگی روزمره ظاهراً با مواردی مخالف این نکته مواجه شده باشیم. اما به این پدیده باید عمیق تر نگریست. هنگامی که ما خواهان بروز تغییری هستیم (به ویژه اگر تغییری بیرونی مد نظر ما باشد)، باید توجه داشته باشیم که این تغییر الزاماً از همان مسیری که ما توقع داریم، ایجاد نمی شود و گاه سلسله ای از تغییرات دیگر به عنوان پیش نیاز این خواسته مطرح هستند که شاید بسیاری از آنها درونی باشند. در این موارد اگر ما به اجابت دعایمان اعتقاد نداشته باشیم و آمادگی پذیرش آن را در خود ایجاد نکنیم، ممکن است به سادگی از اجابت دعای خود پیشگیری کرده باشیم.
پذیرا بودن
آمادگی پذیرفتن آنچه که برای آن دعا کرده ایم یکی دیگر از اصول دعا است. این امر به ویژه هنگامی که برای خود دعا می کنیم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این بخش ارتباط بسیار نزدیکی با مثبت بودن دارد. به گفته پژوهشگران دانشگاه ردلند هرچه ما بیشتر بر خواسته های خود تأکید کنیم و آنها را از درون بپذیریم، بیشتر می توانیم شاهد اجابت خواسته های خود باشیم. البته در صورتی که این خواستها بر اصولی مانند بخشش، محبت، شجاعت، فراوانی، دوستی، سلامتی و مانند اینها استوار باشند. یعنی مسیر آنها با مشیت و اراده خداوند در یک امتداد باشند.
دعای جهت دار و دعای غیر جهت دار
تصور کنید که به بیماری خاصی مبتلا هستید. در صورتی که بخواهید برای درمان خود دعا کنید دو روش را در پیش روی دارید. یکی این که مستقیماً آنچه را که تصور می کنید درست باشد از پروردگار خود بخواهید. این گونه دعا کردن را دعای جهت دار می نامند. روش دیگر آن است که به سادگی همه چیز را به پروردگار واگذار کنید و به عبارتی به صورت غیر جهت دار دعا کنید. پژوهشگران هر دو روش دعا را تحت بررسی قرار داده اند. آنان نقش این دو گونه دعا را در رشد دانه های گیاهی بررسی کرده اند. جالب توجه آن که بر اساس یافته های آنان، اثر دعای غیر جهت دار به مراتب از دعای جهت دار بیشتر بوده است. این امر ممکن است ناشی از آن باشد که فرد به آگاهی خاصی درباره خواسته خود (مثلاً نوع بیماری و نحوه درمان آن) نیاز ندارد و جهت و روش برآورده شدن دعا را به پروردگار واگذار می کند.
دیدگاهتان را بنویسید