چگونگی روش درمان در تکنولوژی بیورزونانس
بیورزونانس یک شاخه ای از علم فیزیک می باشد که به بیوفیزیک و مبانی کوانتومی فیزیک مدرن ربط پیدا می کند . پایههای این دانش در سالهای ۱۹۰۰ میلادی توسط دانشمندان برجسته ای مانند نیکلای تسلا و لاخووسکی که اشراف کامل به بیوالکتریک ( بیو پتانسیل سلولی ) داشتند ، پایه ریزی شد و توسط دکتر رایف آمریکایی و دکتر فوول ودکتر مورل آلمانی ادامه پیدا کرد. اما اگر از لحاط معنای فیزیکی بخواهیم توضیحاتی بدهیم اینگونه می توان بیان داشت که بر اساس قانون دوبروی فرانسوی تمام اشیا و موجودات دارای ارتعاشاتی هستند که به نام فرکانس طبیعی نام گذاری شده است.
نکته جالب توجه این است که تمام این فرکانسها در تمام هستی در بین سلولها و مولکولها غیر قابل تکرار می باشد. یعنی فرکانس ها مانند اثر انگشت کاملاً تخصصی است؟ بله دقیقاً. مانند اثر انگشت ، حکم شناسایی برای آنها را دارد. اما از طرف دیگر ما میدانیم که هزچیزی که فرکانس داشته باشد حتماً تابع قوانین موج بوده و میتواند این ارتعاشات، تشدید و یا از شدت آن کاسته شود. اگر دو طول موج هم فرکانس با هم برخورد کنند رزونانس و یا تشدید اتفاق میافتد که امری بدیهی است. خوب از این قوانین چه استفاده بیولوژیکی میشود؟ از این قانون ساده در بیولوژی و موجودات زنده استفاده های بسیار مهمی در تشخیص بیماری و حتی درمان، میبرند. از این رهگذر دستگاههایی طراحی شد که قادر بودن این فرکانسهای بسیار ضعیف را ثبت و به صورت دیجیتالی در آورند که بر اساس یک الگوریتم مشخص قادر هستند به بدن مودوله شوند و پس از پردازش توسط کامپیوتر میتوان تشخیص داد که فرکانس ارسالی به بدن رزونانسی را ایجاد نموده است یا نه ؟در صورت وجود رزونانس می توان نتیجه گیری کرد که فرکانس ارسالی دارای همتای فیزیکی است که تشدید فرکانسی ایجاد کرده است. به این ترتیب این نوع دستگاهها بر اساس قانون ساده رزونانس مشهور به متد زیستی بیورزونانس شدند. چه کشورهایی در این زمینه پیشرفت داشته اند و چند سال ؟ دانش بیورزونانس در سالهای ۱۹۲۰- ۱۹۴۵ میلادی به اوج اهمیت خود در آمریکا و سپس روسیه و آلمان رسیده بود. پس از پیروزی روسیه به آلمان در جنگ جهانی دوم کلیه مطالعات دانشمندان آلمانی توسط روسها ضبط و تصاحب گردید که کمک بسیار شایانی را در پیشبرد این دانش تا سالهای ۱۹۶۰ میلادی نمود. اما در هر حال به علت اهمیت استراتژیکی این علم ،صاحبان اصلی این دانش ،مجموعه های نظامی و فضایی گردیدند. امریکایی ها میتوانم بگویم که پیشرفتهای بزرگی در این زمینه داشته اند و تا آنجا که من میدانم در بیان آن برای مجامع علمی مانند روسها و آلمانها، حساسیت بسیاری از خود نشان داده اند. در حال حاضر کشورهای پیشرو در این علم، روسیه و آلمان محسوب میشوند و با توجه به تجربه کاری ۱۵ ساله خود میتوانم بگویم که دانش و تکنولوژی روسها به مراتب پیشرفته تر از دستگاههای مشابه ساخت آلمان و آمریکا و ایتالیا می باشد. ناگفته نماند که در ۵ ساله اخیر رشد بیورزونانس در کشورهایی مانند استرالیا، ژاپن، انگلستان، فرانسه و کانادا بسیار زیاد بوده است و کشورهایی مانند کره جنوبی، چین و مالزی به جمع سر کرده های این دانش پیوسته اند. طبق آخرین آمار حدود چهل هزار پزشک در گوشه و کنار دنیا مشغول طبابت به روش بیورزونانس هستند و آنچه که آمار نشان میدهد، گویای رشد روزافزون بیورزونانس در جهان میباشد. در اینجا بد نیست اشاره ای هم به پیشرفت این علم در ایران اسلامیمان بنماییم که پس از هفت سال تلاش و پیگیری بالاخره پژوهشکده خاصی به نام پژوهشکده سلامت الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیر کبیر تأسیس که در زیر مجموعه آن مرکز تحقیق و توسعه بیورزونانس ایجاد گردیده است. قابل ذکر است که این مرکز علمی و دانشگاهی اولین مرکز دانشگاهی بیورزونانس در دنیا بشمار می رود و مایع افتخار کشور عزیزمان ایران و سر بلندی دانشگاه صنعتی امیر کبیر است، چرا که کلیه مراکز علمی در کشورهای پیشرو، اساساً نظامی بوده اند. آنچه که مسلم است این است که کامپیوتر یک وسیله بسیار مهم در علوم میباشد، ورود کامپیتر به این حوزه از دانش باعث رشد خارج از تصور و پیشرفت خارق العاده آن شد. اگر امروز کشور ایران وارد این تخصص نگردد، من فکر می کنم طوری خواهد شد که ظرف بیست سال آینده ما دیگر زبان پزشکی دنیا را نخواهیم فهمید، کما اینکه کم و بیش در بعضی از مقالات علمی این حالت دیده می شود. بیورزونانس چه خدماتی به حوزه پزشکی می تواند انجام دهد ؟ با توجه به اینکه در آخرین ورژن دستگاه بیورزونانس بالغ بر ۵۷۰۰۰ نوع فرکانسهای مختلف اعم از اندامهای بدن و کلیه پاتوژنها (باکتریها، قارچها، انگلها و ویروسها) و هم چنین مقدار بسیار زیادی از آلرژنهای آلرژی زا وجود دارد، عملاً در تشخیص علت بیماری های عفونی و آلرژیکی و منطقه درگیر شده در بدن، بیورزوناس هم تایی ندارد، چرا که در اسرع وقت ما قادر هستیم وجود و یا عدم وجود پاتوژنهای مختلف را در اندامهای مختلف بررسی کنیم. به این ترتیب که در متد بیورزونانس مثلاً قدرت تست ۵۰۰ نوع پاتوژن مختلف در عرض کمتر از نیم ساعت بدون خون گیری و هیچ حالت تهاجمی دیگر، وجود دارد و ضمن تشخیص نوع عفونت ما قادر خواهیم بود که محل درگیری را هم به همین سرعت مشخص نماییم و این برای دنیای پزشکی امروز بسیار حائز اهمیت است و خلا سرعت و غیر تهاجمی بودن را، به این ترتیب میتوانیم پر نماییم و همین موضوع برای آلرژی هم قابل بسط است. نکته ای را که می خواهم خدمتتان عرض کنم این است که علت خیلی از بیماری ها نفوذ میکروب به عضو و یا اعضای مختلف بدن انسان است، که در بعضی از موارد به علت لکالیزه بودن غفونت، ما نمی توانیم آنها را در خون و یا ادرار پیدا کنیم ضمن اینکه در آزمایشگاههای فعلی بیشتر دنبال چند نوع مشهور از عفونتها میگردند چرا که عملاً نمی شود تمام پاتوژنها را مورد جستجو قرار داد و این در حالی است که در متد بیورزونانس این مشکل وجود ندارد.
درمان بیورزونانس توسط سه روش به صورت هم زمان ، تحت نظر پزشکان متخصص انجام می گیرد.
روش اول : استفاده از دستگاه های ویژه بیو رزنانس تراپی جهت ارسال فرکانس های درمانی به بدن بیمار . این فرکانس ها از جنس فرکانس های بیوالکترومغناطیس بدن انسان بوده و دامنه طول موج آن ها بسیار کوتاه و ضعیف اما فوق العاده دقیق می باشد.
توسط این ارتعاشات عوامل عفونی از بین برده می شوند و فرکانس طبیعی سلول های اندام ها به آنها بازگردانده می شود. استفاده از این روش بسیار مفید و کارساز می باشد، چرا که عوامل عفونت زا می توانند در جاهایی از بدن قرار گیرند که میزان گردش خون در این مناطق حداقل است ( مانند پروستات و مفاصل ) و چون میزان گردش خون کم می باشد ، لذا دارو هم به میزان حداقل به منطقه بیمارمیرسد
( بدلیل اینکه حمل کننده دارو خون است) حال آنکه توسط دستگاه ، ارتعاشات ارسال شده به صورت مساوی به تمام بدن ارسال میشود و فقط در منطقه ای که آلودگی وجود دارد این ارتعاشات تولید رز نانس میکنند و باعث بهبود میگردند.قابل ذکر است این دستگاهها بصورت بیمارستانی و قابل حمل(پرتابل) بوده و در صورت لزوم می توان از دستگاههای قابل حمل برای بیمارانی که حضورشان در کلینیک ضروری نیست ، استفاده نمود ؛ معمولا مدت زمان سکانس های درمانی حدود ۲ تا ۳ ساعت می باشد.
روش دوم : استفاده از داروهای گیاهی و طبیعی که با تکنولوژی ویژه ای(تکنولوژی نانو) تولید میشوند است . عموماتکنولوژی تولید این داروها آمریکائی و کانادائی بوده و به صورت قرص و کپسول با قابلیت هضم وجذب بالا تولید شده اند و جهت تعدیل ویتامین ها و مواد معدنی بدن بیماران، مورد استفاده قرار می گیرد ؛ همچنین جهت خروج مواد زائد از بدن و پاکسازی روده ها ، کبد و کلیه ها ، از برنامه ای خاص که در طول سالیان متمادی مورد تائید مراکز طب گیاه درمانی بوده بهمراه تجارب پزشکان مربوطه ، استفاده می شود.
روش سوم: استفاده از داروهای همئوپاتی می باشد وهمچنین استفاده از سرم های همئوپاتی که بصورت محلولهای فیزیولوژیکی تزریق و نتایج فوق العاده ای در درمان ایجاد می نماید.
هدف نهائی کلیه مراحل درمانی ارائه شده در کلینیک ، تنظیم یکپارچه کل سیستم بدن بیماران پس از دریافت دوره های درمانی و از بین رفتن کامل بیماری وبازگرداندن سلامتی کامل به عضو یا بافت آسیب دیده می باشد ؛ بعبارت دیگر سیستم های ایمنی ، هورمونی ، گردش خون ، گوارش و غیره کاملا به حالت طبیعی خود باز گردانده می شوند.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که در این روش درمان علائم بیماری در مراحل اولیه بعضا تشدید می گردد و یا بیماری های قدیمی تر که به صورت نهفته در بدن باقی مانده بودند، برای مدت کوتاهی علایم ظاهری خود را نشان میدهند. در این وضعیت بیمار نباید نگرانی داشته باشد و نباید به خوردن داروهای دیگری که به تخفیف بروز این علایم کمک میکند ، اقدام شود. دلیل این موضوع به منطق روش درمان برمی گردد ، به زبان ساده تر در زمان درمان، علت اصلی بیماری از اعماق بافتها به بیرون حرکت خواهد کرد و لذا مشاهده علائمی نظیر اگزما (که بعضا روی پوست تبدیل به کهیر میشود) ، اسهال بدون دلیل ، آبریزش بینی که بیانگر خروج سموم به سمت خارج بدن می باشد، به همین دلیل است.
بسیاری از اوقات بیماران تحت درمان در طول درمان از سردرد یا سرگیجه ویا عصبانیت های نسبی شکایت میکنند، که به دلیل مصرف ناکا فی اب در طول شبانه روز میباشد .خوردن آب از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است چرا که در مسیر درمان خروج سموم از فضاهای بین سلولی افزایش پیدا میکند و طبیعتا میزان این سموم در خون زیاد میشود و اگر آب کافی وارد بدن نشود مسلما به کلیه و کبد و مغز فشار وارد میشود پس حتما باید هر یکساعت بطور متوسط یک لیوان آب خورده شود. در اینجا باید خاطر نشان کرد که ایجاد یبوست در بیماران خطر ناک است چرا که روده ها راه اصلی خروج سموم از بدن می باشند و باید مراقبت کرد که به بیمار تحت هیچ شرایطی به یبوست مبتلا نشوند.
عموما طول دوره درمان بیماری ها بر اساس سطح تاثیر عامل بیماریزا در بدن بیماران متفاوت بوده، اما دوره درمان بیماران، بدلیل ماهیت بیماری هایشان ،عمق درگیری بافتها و میزان عفونت و تنوع عامل عفونت زا در قسمتهای مختلف بدن ، نمی تواند کوتاه مدت باشد. به عنوان مثال پس از شروع درمان بیماری هایی که عامل ایجاد آنها انگل می باشد ، با ازبین رفتن انگل ،باکتری ها و ویروسهائی که داخل انگل زندگی می کردند به فضاهای بین سلولی بدن وارد میشوند و در این مرحله بیماران باید تحت درمان این عوامل بیماری زای جدید قرار گیرند. لذا ذهنیت درمان در کوتاه مدت، نمیتواند منطقی باشد.
دیدگاهتان را بنویسید