تاثیر شگفت انگیز نیایش در زندگی
نیایش یعنی عبادت کردن ، دعا کردن از روی نیکی … نیایش حال بخشی از وجود منه ، اما در گذشته ای نه چندان دور ، تقریبا در دو سال پیش ، من اعتقاد آنچنانی به این معقوله نداشتم ، علتشم این بود که به خودم میگفتم خداوند حرف دل من رو میدونه ، نیازی نیست من در خواست های خودم رو چندین و چندین بار به خداوند بگم ، خدا که نیازمند به دعا یا حرفای من نیست ، خدا که محتاج منت کشی من نیست ، بخواد میده ، نخواد نمیده ، حالا اگر من صد بارم ازش درخواست کنم فایده ای نداره
امروز میخوایم در مورد نیایش با هم صحبت کنیم ، در این پست ابتدا اعتقاد قبلی خودم نسبت به نیایش رو براتون میگم، سپس نقش نیایش رو در زندگی خودمون مورد بررسی قرار میدیم و بعد نیایش رو از لحاظ علم پزشکی و سپس فیزیک کوانتوم اثبات میکنیم ، شاید در یک نگاه این پست حرفی برای گفتن نداشته باشه … اما بهتون پیشنهاد میکنم این پست رو به طور کامل مطالعه کنید ، چون با خوندن این پست به این امر پی میبریم که هر یک میتونیم راه گشای دیگری باشیم ، هر یک میتونیم معجزه ای از خود به جای بگذاریم و هر یک از ما از قدرتی باور نکردی برخوردار هستیم که حیفه که ازش به درستی استفاده نکنیم …در پایان هم از شما عزیزان برای شرکت در گروهی دعوت به عمل میاریم… شما رو در ادامه مطلب به خوندن این پست دعوت میکنم …
دیدگاه قبلی من :
هر یک از ما دارای نگرشی خاص و منحصر به فرد هستیم ، علتشم اینه که هر یک به طریقی متفاوت و در خانواده ای متفاوت به دنیا اومدیم و بزرگ شدیم ، آدمی اگر انعطاف پذیر باشه ، اگر به عقاید دیگران احترام بذاره ، اگر دارای خضوع و خشوع باشه ، و به قولی اگر ذهن خودش ، باور های خودش و افکار خودش رو برترین ندونه ، میتونه از دانش دیگران و علم دیگران هم بهره مند بشه … در غیر این صورت مانند یک بطری خالی در بسته میمونه که اگر اون رو در دریا هم بندازیم ، هم هیچ آبی به داخل اون بطری نفوذ نمی کنه …
تعجب بسیار !!!
اوضاع از این قرار بود که من به دعا کردن برای دیگران و خود اعتقادی نداشتم ، از این رو زمانی هم که از روی اجبار و درخواست برای کسی دعا میکردم ، به هیچ عنوان از ته دل نبود و از روی رفع تکلیف بود … این روند ادامه داشت تا زمانی که موضوعی نظر من رو به خود جلب کرد …
ما به مدت ده روز به مکانی در کرمانشاه رفتیم تا ریاضت بکشیم … پیر خردمندی در اون مکان حضور داشت که برای مستمندان بدون درخواست هیچ مزدی دعا میکرد ، به عنوان مثال مادری برای زیارت امام زاده آمده بود … نزد این پیر مرد هم میومد و ازش میخواست برای فرزندش دعا کنه ، دیگری خود به آنجا آمده بود و مریض و درد مند بود ، نزد پیرمرد حاضر میشد و مشکل خودش رو به پیره مرد عنوان میکرد، پیر خردمند هم کلماتی رو به لیوان آبی که در دست داشت زمزمه میکرد … سپس لیوان آب رو به مریض میداد تا میل کنه ، جمله ای هم که به کار می برد این بود : مولای عالم خودش عنایت میکنه ، نگران نباشید … بیمار آب رو میل میکرد و میرفت … بعد از چندین روز خبر میرسید که فلانی بیماریش خوب شد … و موردی که خودم شاهدش بودم این بود : زن و شوهری که حدود پانزده سال بود بچه دار نمیشدن به این پیر مرد مراجعه کردند ، پیر خردمند لیوان آبی رو به اون ها داد ، هر دو میل کردند و باز همون جمله ی همیشگی رو تکرار کرد : مولای عالم خودش کرَم میکنه ، نگران نباشید . امشب دوباره شروع کنید …
بعد از گذشت چند ماه اون زن و شوهر با گل و شیرینی به اون مکان مراجعه کردند ، حال اون ها فرزندی داشتند، بعد ها که جویای احوالشون شدیم ، دیدیم که خداوند دوقلویی به اون ها اعطا کرده …
به شخصه از اون دسته از ادم هایی نبودم که یک چیز رو به سادگی قبول کنم …از این رو با کنجکاوی تمام این موضوع رو پیگیری کردم ، نمی تونستم قدرت اون پیره مرد رو نهی کنم چون اکثر انسان هایی که نزد اون میومدن شفای خودشون رو میگرفتن ،آن هم با یک لیوان آب …به شخصه خواستم که خودم با اون پیره مرد ملاقاتی رو داشته باشم تا با هم گفتمانی داشته باشیم، اما هم زمان و هم موقعیت من اجازه این کار رو بهم نمیداد ، چون اون پیر خرد دارای مریدان بسیاری بود و در ماه شاید سه روز به اون امام زاده میمومد ، در این سه روز هم آنقدر سرش شلوغ میشد که نوبت دیدار به ما نمی رسید .
به ناچار از نماینده اون مرد علت این قدرت رو جویا شدم … جوابی که شنیدم این بود … ابتدا خیر و صلاح رو از مولای عالم طلب کن، سپس صاف و زلال باش چون تو یک درگاهی ، سپس به دعایی که میکنی ایمان و باور داشته باش، مولای عالم خودش عنایت میکنه … البته ناگفته نماند ، منظور از مولای عالم همون خداوند هست …
به مرور تقدیر تجربیاتی رو سر راه من قرار داد تا به من ثابت کنه که دعا کردن و نیایش هم برای خودش عالمی داره …
اثبات نیایش از منظر علم پزشکی :
تحقیقی که در سال ۱۹۹۳ برروی ده هزار کارمند دولتی در طول ۲۶ سال انجام گرفت،نشان داد که افراد متدین بسیار کـمتر از افـراد کافر، بـه خـــاطر مشکلات قلبی-عروقی جان می سپارند. و در تحقیقی که در سال ۱۹۹۵ در یک کالج بر روی ۲۵۰ نفر بعد از جراحی قلب باز انجام گرفت، اینطور نتیجه گیری شد که آن دسته از افراد که ارتباطات مذهبی و حمایت اجتماعی داشته اند، ۱۲ مرتبه کمتر از آنها که فاقد آن بوده اند، جان سپرده اند.
در تلاش برای درک افسردگی ناشی از بستری شدن در بیمارستان، محققان یک دانشگاه هزار بیمار بستری شده در بیمارستان که عادت به انجام امور مذهبی از قبیل نماز و دعا داشته اند را از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ مورد بررسی قرار داده و دریافته اند که این افراد بسیار بهتر از دیگران با مشکلات سلامتی خود کنار می آیند.
در مهمترین و گسترده ترین تحقیقات مربوط به تاثیر شفاعت و دعا، متخصص قلب ، راندولف بیرد، روی ۳۹۳ بیمار بستری شده در واحد مراقبت های بیماری کرونری قلب در بیمارستان عمومی سان فرانسیسکو، بررسی هایی انجام داده است. برای برخی از این بیماران توسط گروه های خانگی، دعا و نیایش هایی انجام شده، اما برای برخی این دعا و نیایش انجام نگرفت. کلیه مردان و زنان بیمار مورد مراقبت های پزشکی یکسان قرار گرفتند. در این تحقیق، نه پزشکان و پرستاران و نه خود بیماران نمی دانستند که دعا و نیایش برای کدامیک از بیماران انجام می شود.
نتایج این تحقیق بسیار چشمگیر بوده و موجب تعجب بسیاری متخصصین و دانشمندان قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آن دسته از بیمارانی که مراقبت های پزشکی آنان با دعا و نیایش برای سلامت آنها ادغام شده بود، نیاز به داروی کمتری داشته و تجهیزات تهویه به مدت زمان کمتری برای آنها استفاده شده و وضعیت سلامتی آنها نیز نسبت به سایر بیماران بسیار بهتر بوده است.
لاری دوسی در کتاب “واژه های شفابخش” خود، با همکاری هیئت مؤسسه ملی سلامت در واشنگتن، ۱۰۰ آزمایش که اکثر آنها در ادبیات راروانشناسی به چاپ رسیده است، درمورد تاثیرات دعا/تجسم فکری، مورد بررسی قرار داده است. بیش نیمی از این آزمایشات بر روی رویش و سبز شدن جوانه ها تا التیام زخم ها تاثیراتی را نشان داده است.
در چند آزمایش، داوطلبان تحریک یا تعویق رشد باکتری و قارچ را تجسم کرده و از فاصله ای ۱۵ مایل دورتر، نتایج بسیار مثبتی را به دست آوردند.
در بنیاد علم ذهن در سن آنتونیو، تگزاس، محققان از ۳۲ داوطلب نمونه خون گرفته، گلوبول های قرمز آنها را جدا کرده، نمونه ها را در اتاقی در آنطرف ساختمان قرار دادند. بعد محققان گلوبول های قرمز را در محلولی که باعث ورم و ترکیدن آنها می شد قرار دادند—روندی که دقیقاً قابل ارزیابی است. بعد محققان از داوطلبان خواستند تا برای حفظ برخی گلوبول های قرمز دعا کنند. برای کمک به تجسم سازی آنها، محققان تصاویری رنگی از این گلوبول های قرمز در اختیار داوطلبان قرار دادند. دعا و نیایش به طرز شگفت انگیزی روند ترکیدن این گلوبول ها را کند کرد.
در تحقیق دیگری که در همان بنیاد انجام گرفت، از داوطلبان در یک اتاق در یک طرف ساختمان، خواسته شد تا داوطلبان موجود در اتاقی دیگر در آنطرف ساختمان را تجسم سازی کنند تا آرامتر یا پرسروصدا تر شوند. نتایج تحقیق نشان داد که این تجسم سازی بر روی روحیه داوطلبان تاثیر بسزایی داشته است.
این تحقیقات و آزمایشات نشان داده است که دعا و نیایش می تواند شکل های مختلفی داشته باشد. نتایج نه تنها وقتی افراد برای پی آمدهای مشخص و آشکار دعا می کردند، بلکه برای زمانی که برای هیچ چیز مشخصی هم دعا می کردند، اتفاق افتاد.
یک رفتار ساده برای عادت دعا و نمازخوانی، حس نافذی از تقدس و یکدلی، نگرانی و دلسوزی برای موجود نیازمند، موقعیت را برای درمان و شفای آن موجود فراهم میکند…
اثبات نیایش از منظر علم فیزیک کوآنتوم :
شاید از خودمون این سوال رو بپرسیم، اینکه چطور میشه فردی که در ایران،استان تهران زندگی میکنه ، برای فردی دیگری که در ایران،استان خوزستان زندگی میکنه دعا کنه و این دعا به اون فرد برسه ؟ اصلا چطور این دعا بر روی بدن و روح اون فرد تاثیر میذاره ؟ مگه میشه ؟ ما حتی در دعا کردن هامون هم نیازی به اسم طرف گیرنده نداریم ، همین که در ذهن خودمون تصور کنیم این دعای خیر و نیک به سمت چه کسی روانه بشه ، کافیه … خب این امر چطور امکان پذیره ؟
علم فیزیک تاثیر بسزایی در اثبات مسائل دینی از منظر خدا شناسی داشته … تا چندی پیش علم فیزیک بر پایه اصول نیوتونی استوار بود ، که این علم قادر به توجیح بسیاری از مسائل دینی نبود ، که در توجیح مسائل مربوط به نور نیز ناتوان عمل میکرد . اما با پیشرفت علم فیزیک توسط انیشتن و نیلزبور و دیگردانشمندان ، مساله فیزیک از منظر نور حیاط جدیدی یافت و با این علم توان توجیه معراج و معجزات پیامبران میسر شد ، طوری که از نظر عقل انسان قابل توجیح شد …
البته توضیح و توجیح کوآنتوم در چند سطر کار بسیار سخیته ، اما سعی میکنم این رو به صورت خیلی عامیانه خدمتتون عرض کنم ، اگر علاقه داشتید بیشتر در این زمینه بدونید ، خودتون میتونید در گوگل این موضوع رو جستجو کنید .
در قوانین این فیزیک جدید ، نور را با کوآنتوم توجیح میکنند ، کوآنتوم ذره ای نور است که در حال ارتعاش بوده و زمان و مکان ندارد و به قول مولانا لامکان است، در قرن گذشته انیشتن و سایر پیشتازان علم فیزیک کوآنتومی از سد واقعیت مادی عبور کرده و به دنیای جدیدی گام نهادند و در حیرت خود همگی تجربه ای عارفانه داشتند …
اگر بخوام بحث رو روشن تر کنم ، باید اینگونه ادامه بدم … تمام اجسامی که در اطراف شما هستند ، خاصیتی مادی دارند .چون اون ها رو میشه دید ، حس کرد ، لمس کرد ، بوئید و چشید ، اگر این اجزاء رو از هم بشکافیم و تا ریز ترین جزء آنها پیش بریم ، به ذره ی اتم میرسیم ، زیرا هیچ اتمی کوچکتر از اتم هیدروژن وجود ندارد ، این اتم نخستین ذره ی مادی است که از انفجار اولیه متولد شده است … اما انیشتن به چه چیزی دست یافت ؟!!!
او در واقع در ورای اتم یک تحول شگفت انگیز رو رویت کرد !!! او دید که هر چیز جامدی ناپدید میشود ، چون اتم ها از بسته های انرژی مرتعشی تشکیل میشوند که ابدآ استحکام یا جرم یا اندازه ندارند ، و چیزی ندارند که با حس بتوان آن ها را دید یا لمس کرد ، کلمه ی لاتین مورد استفاده به جای این بسته یا پاکت، کوآنتوم است، کلمه ای که برای توصیف یک واحد انرژی درون اتم انتخاب شده و آنچنان که روشن است پایه ای جدید از واقعیت است …
اگر بخواهیم تمامی جهان را در سطح ذرات کوآنتومی ببینیم ، تمامی عالم شبیه نور چشمک زن است ، در این مرحله ستاره یا کهشکان وجود ندارد و فقط میدان های انرژی مرتعش وجود دارند که با توجه به سرعت باور نکردنی نور و الکتریسیته حواس انسان قادر به درک و ضبط آن ها نیست ، بلکه آن ها را مانند اجسامی بزرگ میبیند .
اگر بخوام یک جمع بندی کلی در مورد کوآنتوم رو خدمتتون ارائه بدم به این نتیجه میرسیم ، که تمامی عالم هستی از ذرات کوآنتوم تشکیل شده اند ، ذرات کوآنتوم وجود دارند ، اما در عین حال وجود ندارند ، قادر به دیده شدن نیستن ، اما تشکیل دهنده هستند ، این ذرات در بند زمان و مکان نیستند چون تمام عالم از اون ها تشکیل شده ، در معنی واقعی ذرات کوآنتوم نوری زندگی بخش هستند ، چون انرژی تمام نشدنی و تشکیل دهنده دارند ، و این ماهیت آیه الله النور السماوات و الارض هستش ، خداوند نور آسمان ها و زمین است .
اما چرا نیایش رو از دیدگاه پزشکی و فیزیک کوآنتوم مورد بررسی قرار دادیم ؟
چون این ها به یک دیگر مرتبط هستند ، ما با خوندن مطالب بالا دریافتیم که جهان تشکیل شده از ذرات کوآنتوم هستند ، این ذرات انرژی از نوع نور هستند ، لامکان هستند ، یعنی در همه جا حضور دارند و در قید زمان و مکان نیستند ، پس به همین علته که من اگر فردی رو دعا کنم ، در همون لحظه دعای من از طریق همین ذرات تشکیل شده بدون صرف هیچ زمانی به شخص مورد نظر خواهند رسید .ریز اجزای بدن من و اجزای بدن فرد مورد نظر هم در نهایت به همین ذرات کوآنتومی منتهی میشن ، پس این ذرات کوآنتوم یک (کُل) هستند …
سورنای تو …
زمانی که ما با زبان گفتاری خودمون شخصی رو دعا میکنیم ، برای شخصی خیر و نیکی و مغفرت رو از خداوند خواستار میشیم ، ذرات کوآنتوم پیرامون ما چهره ای دیگر رو به خود میگیرن ، نورانی تر میشن و به وجد میان ، شفا دهنده و پر انرژی میشن …
(که این موضوع در پست حواس پنجگانه اثبات شد ، تاثیر کلمات بر مولکول های آب …) حال با قوه ی خیال خودمون میتونیم این ذرات رو یک به یک به سمت شخص ، یا شخص های مورد نظر خودمون به حرکت در بیاریم ، حتی اگر چهره ی فرد مورد نظری رو که داریم براش دعا میکنیم هم ندیده باشیم ، باز هم دعای خیر و نیک ما روی اون شخص تاثیر خودش رو میذاره ، چون ارسال کننده و دریافت کننده خودشون رو مبتنی بر ذرات نور و کوآنتوم میشناسن نه چهره ی ظاهری .
اما چرا سورنای تو … ؟؟؟ وجود شما همانند یک ساز سورنا میمونه ، شما خودتون رو از لحاظ درونی مانند یک ساز سورنا بدونید ، هر چه درون شما صاف تر و زلال تر باشه ، صدای سورنای شما رسا تر و دل نشین تر و گیرا تر خواهد بود … پس هر چه صاف تر و پاک تر باشید ارسال انرژی شما بهتر خواهد بود و در نتیجه هر چه ذرات ارسالی شما شفاف ترو نورانی تر باشه ، شخصی که شما براش دعا میکنید بهتر و زود تر مشکلش حل میشه …
قوه ی خیال شما یعنی باور شما ، یعنی ایمان شما ، هر چقدر به نحوه ی ارسال ، نیایش ، دعای خیر و نیک و نحوه و نوع دریافت اعتقاد بیشتری داشته باشید ، این ارسال و دریافت راحت تر و سریع تر انجام می پذیره …
شاید به همین علت بود که جواب نماینده اون پیر خرد مند برای سوال من این بود : ابتدا خیر و صلاح رو از مولای عالم طلب کن، سپس صاف و زلال باش چون تو یک درگاهی ، سپس به دعایی که میکنی ایمان و باور داشته باش، مولای عالم خودش عنایت میکنه …
نکات قابل توجه :
ما در باور خودمون فکر میکنم اگر برای یک شخص دعا کنیم دعای ما تاثیر بهتری داره تا اینکه برای چند شخص دعا کنیم . اما حقیقت چیز دیگری هستش …در نیایش کردن ها ، در دعاهای خیر و نیک ، ما میتونیم برای هزاران نفر دعا کنیم ،میتونیم برای صد ها هزار نفر دعا کنیم ، هیچ فرقی نمیکنه ، اگر باور داشته باشیم که دعای ما به تمامی اون انسان ها میرسه ، و اگر این باور از ته قلب باشه ، به طور حتم و بدون هیچ گونه شکی این دعا به تمامی اون انسان ها خواهد رسید … شما رو به خوندن این حکایت زیبا از پائولو کوئیلو دعوت میکنم :
راهب دست به دعا برداشت و از خدا خواست، همه ی بیماران را شفا بخشد.
ناگهان کشاورز دعای او را قطع کرد و گفت : « صبر کنید! از شما خواستم برای همسرم دعا کنید و شما دارید برای همه ی بیماران دعا می کنید! »
راهب گفت: « من دارم برای همسرت دعا می کنم. »
کشاورز گفت : امّا برای همه دعا کردید، با این دعا ، ممکن است حال همسایه ام که مریض است ، خوب بشود و من اصلاً از او خوشم نمی آید.
راهب گفت: « تو چیزی از درمان نمی دانی، وقتی برای همه دعا می کنم ، دعاهای خودم را با دعاهای هزاران نفر دیگری که همین الان برای بیماران خود دعا می کنند، متحد می کنم ، وقتی این دعاها با هم متحد شوند ، چنان نیرویی می یابند که تا درگاه خدا می رسند و سود آن نصیب همگان می شود.
دعاهای جداجدا و منفرد، نیروی چندانی ندارد و به جایی نمی رسد .
نتیجه گیری :
ما انسانها در حال حاضر یک نماینده از خداوند بر روی زمین هستیم ، ما انسان ها با یک دیگر در ارتباط هستیم ، مهر و لطف خداوند مانند نور خورشید بر همه جا می تابه ، اما ما انسان ها هم میتونیم برای یک دیگر خیر و نیکی و خوبی ها رو رقم بزنیم ، خداوند این ابزار رو در اختیار ما گذاشته تا ما هم نقش خودمون رو در این دنیا بهتر بشناسیم … ما نباید تمام مسئولیت های خودمون رو بر دوش خداوند بزرگ متعال فرض کنیم ، بپنداریم که او باید به ما کمک کنه ، بپنداریم که او به تنهایی باید شفا بده، بپنداریم که او مشکلی رو ایجاد کرده پس او باید خودش این مشکل رو حل کنه … چون ما هم در زندگی خود نقش آفرین هستیم ، چون ما هم در این زندگی سازنده هستیم ، چون این ما هستیم که تقدیر خودمون رو میسازیم ، پس خود ما هم باید مسئولیت اون رو قبول کنیم …
در عبادت ها نباید این گونه فکر کنیم که حتما خواسته ی ما باید عملی بشه ، چون ما یک درگاه بیشتر نیستیم ، انرژی و نور الهی در پیرامون ما به وفور وجود داره ، ما همچون یک درگاه هستیم ، که این انرژی و نور الهی رو به مقصدی هدایت میکنیم … زیباتر اینه که در نیایش های خودمون شرطی رو قائل نشیم ، نگیم خدایا من این رو میخوام و تو باید این رو به من اعطا کنی ، بلکه اینگونه عنوان کنیم : خدای بزرگ متعال ، ای جان جانان ، ای هستی بخش نیستی ها ، این بنده حقیر حال رو به درگاه تو آورده ، من خیر و صلاح و نیکی رو برای انجام فلان کار ، یا درمان فلان مریض خواستار هستم ، از اینکه من رو یک درگاه برای این امر قرار دادی از تو سپاسگذارم ، حال این خیر و صلاح و نیکی رو برای رفع این مشکل ارسال میکنم ، چنان کن که سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار …
این نمونه ای از یک نیایش بود ، این نوع نیایش شرطی نیست ، شما هر آنطوری که مایل هستید با خدای خود راز و نیاز کنید ، اما در نیایش ها خود شرطی رو قائل نشید ، بلکه سرانجام کار رو به خدای بزرگ متعال بسپارید …
دیدگاهتان را بنویسید