تکنیکی برای افزایش قدرت تصمیم گیری
قدرت تصمیم گیری نقش گستردهای در زندگی آدمی دارد. از تصمیم گیریهای جزئی در امور کوچک گرفته، تا تصمیم گیریهای بسیار بزرگ و پراهمیت
دوست من مرا مجبور کرد که تا به یک خلوتگاه ساکت ده روزه بروم تا مدیتیشن درونی را یاد بگیرم. با بی میلی برای تجربه ی این خلوت به صحرای نوادا رفتم و شرکتم را دست برادرم سپردم.
توقع داشتم که پس از آن آرامتر شوم و به تعادل ذهنی برسم اما چیزی که مرا شگفت زده کرد این بود که آن خلوت به من کمک کرد تا تصمیماتی بگیرم که شرکتم را که ۴ سال پیش احداث کردم به سرعت ارتقا دهم.
تصمیم گیری مهمترین مسئولیت یک مدیر عامل است زیرا نهایتا باعث شکست یا پیروزی شرکت می شود.
برنامه
مدیتیشن درونی که به نام ویپاسانا هم شناخته می شود،روشی است که ازشخص بودا به مریدانش رسیده است. مدیتیشن درونی درواقع شناخت دقیقه به دقیقه از تفکرات ، احساساتمان بدون هیچ قضاوتی است.
شرکت کنندگان ابتدا باید قسم سکوت بخورند.
سپس در یک برنامه ی روتین روزانه قرار می گیرند که باید ۱۱ ساعت در روز ساکت بنشینند و تفکرات و عقاید مذهبی را کنار بگذارند و فقط سبزیجات مصرف کنند. و فقط در زمان های خاصی در جلسات پرسش و پاسخ با معلمشان اجازه ی صحبت دارند.
سه روز اول برنامه از ما خواستند که احساس فیزیکی موجود در بینی در حین تنفس را بررسی کنیم. همین! من تصور می کردم که برنامه ی بی ارزشی است تا اینکه به تدریج ذهنم دچار حیرت شد.
در روز چهارم، ذهن من با تفکرات منفی که سالها در ضمیر ناخودآگاهم وجود داشت، مشغول شده بود. از این فکرها متنفر بودم_ برای من فکر کردن به خاطرات تلخ کینه و خیانت مانند عذاب بود. به نظرم این وحشتناک ترین راه برای رسیدن به یک ذهن آرام بود!
من درگیری هایم را برای معلمم توضیح دادم. و او پاسخ داد که این واکنش طبیعی است. باز کردن این خاطرات و اجازه ی عبور دادن به آنها از مراحل تزکیه ذهن است. این حرف ها به من احساس بهتر می داد و متوجه شدم که فکر کردن به احساسات اولین گام برای واکنش ندادن به آنهاست.
با دانستن این موضوع ذهن من آرام گرفت و من توانستم احساسات تلخ و آزاردهنده را پیش از اینکه به واکنش تبدیل شوند درک کنم. بعدها فهمیدم که این مهارت برای اداره ی کسب و کار هم بسیار کارآمد است.
درطولانی ترین برنامه دلم برای ایمیل هایم تنگ شده بود. یادآوری روزانه که دیگران به شما احتیاج دارند بسیار اعتیاد آور است. اولین کاری که بعد از ترک خلوتگاه انجام دادم چک کرد ایمیلم بود، و متعجب شدم از اینکه در نبود من چه تغییرات اندکی رخ داده است.
اینکه می دانستم برادرم کارها را اداره می کند باعث می شد به جای نگرانی در مورد کارها با آرامش بیشتری مدیتیشن انجام دهم.
پس از ترک خلوتگاه و زمانی که پس از ۱۰ روز می توانستم صحبت کنم، دنیای اطرافم به نظر بلندتر، روشن تر و زنده تر می آمد. پس از برگشتن به مسئولیت های مدیرعاملی ام متوجه شدم که قدرت درون یابی من بیشتر شده است و می توانم تصمیمات واضحتر و بهتری نسبت به قبل اتخاذ کنم.
پیش از این تصمیمات سختی که منجر به بحث و کشمکش می شد را به تعویق می انداختم اما مدیتیشن باعث شد که من چنین تصمیماتی رابا تحکم بیشتری بگیرم.
نتیجه؟ اگر میخواهید تعطیلات آرامش بخشی داشته باشید به هاوایی بروید اما اگر می خواهید نظم وتمرکز خود را افزایش دهید به یک مرکز مدیتیشن بروید.
برای مقداری درد کشیدن و همین طور قرار گرفتن دربرابر صدای درونتان آماده شوید. خواهید دید که افکار منفی که معمولا به آرامی در ذهنتان زمزمه می کردند حالا شروع به فریادزدن خواهند کرد.
احساساتی را آزاد می کنید که پیش از این بروز نمی دادید که ممکن است باعث خنده یا گریه ی شما شوند. خلوت مدیتیشن یک تجربه ی بسیار ارزشمند در زندگی است. و من برای داشتن ذهنی آرام تر و آزادتر آن را به همه پیشنهاد می کنم.
دیدگاهتان را بنویسید