رازهایی درباره ی ازدواج موفق
1) مسایل کوچک را سرسری نگیرید
شاید به نظرتان برسد برخی مسایل آنقدر کوچکند که نمی توانند باعث دعوا شوند اما کاملا برعکس گاهی نگذاشتن ظرف ها در ظرفشویی یا درآوردن کفش در مکانی نامناسب، باعث دعواهای بزرگی می شود. اگر مسایل کوچک بین زوج ها حل نشود تبدیل به یک مشکل بزرگ خواهد شد. پس اجازه ندهید مشکلات بی اهمیت صمیمیت?تان را از بین ببرد و با گذشت زمان شما را از هم دور کند. اگر بتوانید مسایل کوچک را بین خود حل کنید به راحتی از پس حل مشکلات بزرگ تر برمی آیید.
2) ابراز علاقه کنید
برای خوشبخت بودن در یک رابطه لازم است هر روز پیام مثبت دریافت کنید. بیان جملاتی نظیر دوستت دارم، دلم برایت تنگ شده، احساس خوبی به من می دهی یا خرید یک هدیه، می تواند عشق را شعله ور کند. فراموش نکنید مردان بیش از زنان به شنیدن این مسایل نیاز دارند. زن ها برای حرف زدن و بیان احساساتشان معمولا اشخاص دیگری را در کنارشان دارند اما مردها به ندرت کسی را پیدا می کنند. در میان زوج هایی که زنان به همسرشان ابراز علاقه نمی کنند، میزان طلاق ۲ برابر است.
3) ابراز احساسات را نادیده نگیرید
مردان با درست کردن میز شکسته آشپزخانه ممکن است علاقه خود را به همسرشان نشان دهند در صورتی که زنان با بیان کلمات این کار را می کنند. فراموش نکنید که زنان و مردان راه های متفاوتی از هم برای بیان احساسات دارند پس به شکلی که همسرتان از طریق آن ابراز احساس می کند احترام بگذارید.
4) صحبت کنید
هر روز حداقل ۱۰ دقیقه در مورد مسایلی غیر از کار، خانواده، وظایف و رابطه تان صحبت کنید. برخی افراد فکر می کنند همیشه در حال برقراری ارتباط با همسرشان هستند در حالی که در واقع در حال انجام کارهای روزمره اند. ارتباط برقرار کردن واقعی یعنی اینکه شما در رابطه با موضوعات خصوصی، اهداف و رویاهایتان با همسرتان صحبت کنید. به عنوان نمونه موضوعاتی مانند اینکه آیا شده برای چیزی حسرت بخوری؟ وقتی بچه بودی مامان را بیشتر دوست داشتی یا بابا را؟ سال گذشته بهترین کاری که انجام دادی و به آن افتخار می کنی چه بوده است؟ هرچه سوالات شما خصوصی تر باشد درجه صمیمیت شما بالاتر می رود.
5) از روزمرگی فرار کنید
تمامی روابط ابتدا و انتهایی دارند. زوج هایی که در روزمرگی بمانند به انتهای خط می رسند و روزمرگی خوشبختی آنها را در خود دفن می کند. اگر می خواهید رابطه خوشبختی داشته باشید باید کاری کنید زوج شما احساس بی حوصلگی نکند و از روزمرگی بیرون بیاید. چه عیبی دارد هر از چند گاهی کاری انجام دهید که عادت به انجام آن نداشته اید. با هم به پارک بروید و بدمینتون بازی کنید.
6) داستان پریان واقعیت ندارد
برخلاف آنچه عموم مردم فکر می کنند ۲ نفر به خاطر داشتن روابط جنسی و برقراری ارتباط با هم ازدواج نمی کنند. آنچه ۲ نفر را به هم نزدیک تر می کند دلسردنشدن است. دلسردی از جمله دلایل اصلی احساس بدبختی در انسان هاست. پس در مورد مشکلات زندگی با هم صحبت کنید و راه حلی بیابید تا طرف مقابل شما دلسرد نشود.
7) به موقع دعوا کنید
اگر از چیزی ناراحتید موقع مناسبی برای پیش کشیدن آن پیدا کنید. در مورد آنچه می خواهید بگویید درست فکر کنید. بعد از اتمام بحث هم حتی اگر شما آغازگر بحث نبوده اید یا مقصر نیستید، عذرخواهی کنید. اگر دعوا را درست اداره نکنید به مرور رابطه بین شما و همسرتان سرد می شود.
8) روی منفی ها تمرکز نکنید
برای انجام فعالیت های مثبت وقتی تعیین کنید و تمام تمرکزتان را روی حذف منفی ها نگذارید. اشتباه بسیاری از زوج ها این است که روی امور منفی زندگی و حذف آنها تمرکز می کنند. به جای اینکه تمام مدت به دنبال حل مشکلات زندگی باشید به لذایذ آن، دوستی ها و احساسات تان بها دهید تا ببینید مشکلات چه راحت از سر راه کنار می روند.
9) شما متوجه میشوید که رابطه عاشقانهتان دلیل و مقصدی نهایی دارد:
شفابخشی زخمهای دوران کودکی. پس به جای اندیشه و تفکر کامل روی آرزوها و نیازهای سطحی یاد میگیرید.شما می توانید با ازدواج هوشیارانه مشکلات حلنشده دوران کودکی را که در پس مسائل نهفته است، کشف کنید.وقتی به ازدواج هوشیارانه با دید اشعه ایکس نگاه میکنید، تعاملهای روزانه شما معنای بیشتر و جنبههای معماآمیز رابطه زناشویی برایتان معنا و مفهوم دیگری پیدا میکند و احساس میکنید روی پدیدهها تسلط دارید.
10) در ازدواج هوشیارانه تصویر واقعبینانهتری از همسر خود خلق میکنید!
شما در لحظههای اولیه ملاقات، به علت تحریکات مغز شروع به مرتبط ساختن عشق با مراقبان اولیه خود کرده، بعدها ویژگیهای منفی خود را به همسرتان فرافکن کردید و به تدریج واقعیت ذاتی همسر خود را محو ساختید!وقتی در جهت دیگر ازدواج هوشیارانه حرکت میکنید، به تدریج این توهمات را رها کرده و شروع به دیدن حقیقت ذات همسر خود میکنید. شما همسرتان را نه به صورت نجاتبخش، بلکه به صورت انسان زخمدیده دیگری که برای شفابخشی تلاش میکند، میبینید!
11) نیازها و آرزوهای خود را با همسرتان در میان میگذارید.
در ازدواج ناهوشیارانه، شما به باور دوران کودکی میچسبید و همسرتان باید نیازهای شما را حدس بزند. در ازدواج هوشیارانه شما این حقیقت را میپذیرید که برای درک یکدیگر باید راهکارهای ارتباطی را گسترش دهید.
12) در ازدواج هوشیارانه،
در برخوردهای متقابل از روی فکر و تأمل عمل میکنید؛ اما در ازدواج ناهوشیارانه بدون فکر واکنش نشان میدهید!اجازه میدهید واکنشهای اولیه، رفتار شما را تحت تسلط درآورد. در ازدواج هوشیارانه خود را آموزش میدهید تا رفتار سازنده بیشتری داشته باشید.
13) یاد میگیرید
به نیازها و خواستههای همسرتان به اندازه نیازهای خود احترام بگذارید. در یک ازدواج هوشیارانه تصور شما این است که همسرتان باید همه نیازهایتان را درک و برآورده سازد؛ اما در ازدواج آگاهانه ایده و مرام عشق به خود را رها کرده و انرژی بیشتری را صرف نیازهای همسرتان میکنید.
14) بخش تاریک شخصیت خود را در آغوش بگیرید.
در ازدواج هوشیارانه این حقیقت صمیمانه را میپذیرید که شما هم مثل همه انسانها، ویژگیهای منفی دارید. زمانی که مسؤولیت بخش تاریک طبیعت خود را پذیرفتید، دیگر در صدد برنمیآیید ویژگیهای منفی خود را روی همسرتان فرافکن کنید و این محیط خالی از دشمنی ایجاد میکند.
15) شگردهای جدیدی برای ارضای نیازها
و خواستههای اولیه خود به کار برید. در دوران جنگ بر سر قدرت، شما با تملق یا با نشان دادن خشم یا مقصر شمردن سعی میکنید وی را وادار کنید نیازهایتان را برآورده سازد!اما وقتی فراسوی این مرحله حرکت میکنید، متوجه میشوید که همسرتان میتواند منبع کمک و سوددهی باشد. در صورتی که شگردهای خودمحکومی را رها میسازید.
16) در درون خود به دنبال قدرت و تواناییهایی میگردید
که فاقد آن هستید! یکی از دلایلی که جذب همسرتان شدید، این بود که او قوت و تواناییهایی داشت که شما فاقد آن بودید.بنابراین در کنار همسر بودن به شما احساس تمامیت و کمال کاذب میداد. در ازدواج آگاهانه متوجه میشوید تنها راهی که میتوانید احساس وحدت و یگانگی کنید، این است که ویژگیهای پنهان درونی خود را رشد دهید.
17) شما مشکلات داشتن یک ازدواج خوب را قبول میکنید.
در ازدواج ناآگاهانه، بر این باورید که راه یک ازدواج خوب، انتخاب همسر درست و مناسب است؛ اما در ازدواج هوشیارانه قبول میکنید که باید همسر درستی باشید.با نگاه واقعبینانهتر به روابط عاشقانه متوجه میشوید یک ازدواج هوشیارانه نیاز به تعهد، نظم، انضباط، شهامت،شجاعت، رشد و تغییر دارد و اینکه ازدواج کار سختی است.
18) بیش از گذشته از اشتیاق خود برای به کمال رسیدن،
دوست داشتنی بودن و با عالم خلقت یکی شدن آگاه میشوید و به عنوان بخشی از طبیعت خدادادی این توانایی را دارید که بدون قید و شرط، وحدت و یگانگی را با دنیای اطراف خود تجربه کنید. شرایط اجتماعی و محروم بودن از تربیت صحیح سبب شده این کیفیتها را از دست بدهید.اجازه دهید تا نگاه دقیقتری به این ۱۰ مورد بیندازیم. نیاز به قبول مشکلات داشتن یک ازدواج هوشیارانه است؛ چون هر یک از ۹ عقیده دیگر فایدهبخش نخواهد بود، مگر اینکه شما به رشد، تغییر و پیشرفت تمایل داشته باشید.