رازهای موفقیت در زندگی که باید به کار برد
عمده ترین و اصلی ترین تفاوت انسان با سایر جانداران ، داشتن قدرت تفکر و استدلال است . تحقیق ، تجربه ـ تحلیل و مقایسه ـ به صورت پیشرفته و پیوسته ـ فقط از آن انسان است . همه انسان ها ، قدرت اندیشیدن را دارند ولی چگونگی، کیفیت و جهت آن در افراد ، متفاوت می باشد .هیچ حادثه ای به خودی خود معنایی ندارد ، ما هستیم که با توجه به ذهنیت خودمان به آن ، معنی و مفهوم می بخشیم.
افکار ما انسانها مانند تشعشعات خورشید است که شاید به وضوح دیده نشوند، اما تاثیر خود را می گذارند و نتایجی را به بار می آورند. این طرز فکر ماست که تعیین کننده ی این نتایج است.در این نوشتار به این موضوع اشاره می کنیم که نقش افکار و اندیشه های ما بر روند زندگی ما به چه صورتی تاثیر گذار است. مهمترین اصلی که تاکنون در رابطه با ذهن ثابت شده، این است که” انسانها همیشه به سوی چیزهایی سوق پیدا می کنند که به آنها می اندیشند.”
بسیاری از ما در زندگی با افرادی روبرو شده ایم که در ذهن خود از برخی چیزها فراری بوده اند و اتفاقا به همان چیزها دچار شده اند. مثلا خانمی که همیشه می گفت از مرد کوتاه قد بیزار است و اتفاقا با چنین فردی ازدواج کرد و یا کسی که همیشه به افراد ثروتمند ایراد می گرفت، خودش با فرد ثروتمندی ازدواج کرد.
به نظر می رسد که شما نیز مشابه این داستانها را زیاد شنیده باشید. تاکنون چندین بار در موقعیتی قرار گرفته اید که به دنبال آن نبوده اید؟ احتمالا بارها و بارها این جملات را در ذهن و اندیشه خود مرور کرده اید که هرگز دوست ندارم چنین اتفاقی رخ دهد…. یا اینکه اگر تنها یک اشتباه و عمل احمقانه باشد که دوست نداشته باشم انجامش دهم این است که….به نظر شما تکرار این افکار در ذهن شما چه نتیجه ای به دنبال خواهد داشت؟
این یک نکته بسیار مهم است که انسان اگر به چیزی زیاد فکر کند، بیشتر به طرف آن کشیده می شود.ممکن است در زندگی چیزهای زیادی باشند که هرگز خواهان آنها نبوده باشیم، اما به طرف آنها کشیده شده ایم. چرا که مسیر ذهنی ما به سمت و سوی ان چیز به خصوص بوده است و نه بر خلاف آن. مثلا چنانچه به شما گفته شود به یک مار قرمز رنگ با خالهای مشکی فکر نکنید، به سرعت تصویر آن مار در ذهن شما نقش می بندند.
آیا برای شما پیش نیامده که درباره موضوعی خاص دائما به خود بگوئید که هرگز نباید فراموش کنم که…”و سپس همان را فراموش کنید؟ مثل خانمی که همسرش از او خواسته بود برایش شامپوی مخصوصی بخرد و اتفاقا چندین بار به این موضوع تاکید کرده بود و وقتی خانم از خرید به خانه بازگشت، متوجه شد
که اتفاقا همان خواسته همسرش را که بیش از سایر موارد در ذهن مرور کرده بود و به فراموش نکردن آن اندیشیده بود، از یادش رفته بود و آنرا نخریده بود. آنچه مشخص است اینکه ذهن انسان نمی تواند از فراموش کردن فرار کند اما می تواند اینطور فکر کند که “من باید به خاطر داشته باشم که….” که اگر چنین فکر کند،
به طور اتوماتیک وار، ذهن انسان به سوی به یاد داشتن، جهت پیدا خواهد کرد.آنچه مهم است اینکه هر انسانی بتواند با ذهن خود در درجه اول، به طور کامل آشنایی داشته باشد تا در قدم بعدی، موفق به ایجاد رابطه ای درست، مناسب و سالم با دیگران بپردازد. بهتر است همواره به یاد داشته باشیم
که با مرور کردن یک اتفاق در ذهن خود، به رخ دادن آن اتفاق تا حدی کمک کرده ایم.فراموش نکنید که کسانی که ذهن خود را با اندیشه های منفی پر می کنند، عملا خود را در موقعیتی قرار می دهند که هرگز نسبت به آن تمایلی نداشته اند. پس هدایت کردن افکار ما در دست خود ماست
البته این افکار اگر در جهت نیل به هدفی مثبت و عملکردی سازنده باشند، قابل تحسین هستند اما چنانچه در جهت منفی و ضربه زدن به انسان باشند، قطعا اثری مخرب خواهند داشت. احتمالا دلیل چنین چیزی این است که در بسیاری از موارد، عملکرد ذهن بر اساس تصاویر است. به بیان دیگر می توان گفت که ذهن هرگز در جهت مخالف یک فکر عمل نمی کند و به هیچ عنوان نمی تواند چنین باشد.
یعنی وقتی به خود می گوئید “نباید فراموش کنم که کیفم را بردارم” تصویری از فراموشی را در ذهن آورده اید ولی چنانچه به خود بگوئید که ” باید کیفم را بردارم” در اینجا تصویری از “به یاد سپردن”در ذهن شما نقش می بندد و در موقعیت بهتری قرار می گیرید.ایجاد چنین شرایطی در ذهن والدین نیز بسیار مهم است.
والدینی که فرزندانی بازیگوش دارند و از این حالت کلافه شده اند، می توانند با کلمات و زبانی سخن بگویند که تصویر دلخواه و مورد نظر خویش را در ذهن کودکشان ایجاد کنند تا به وضعیت بهتری دست پیدا کنند. تا اینکه دائما به فرزند خود امر و نهی کنند و بگویند:”ساکت باش،غذا رو روی زمین نریز،اسباب بازی هاتو جمع کن،گریه نکن،غر نزن و…
“ممکن است این اختلافات موجود در کلام و نحوه حرف زدن، بسیار جرئی و پیش پا افتاده به نظر برسد اما بسیار مهم و تاثیر گذار است.این اصل مهم می تواند شما را در حل این مسئله راهنمایی کند که چرا با ماشینی که قدیمی و آسیب دیده است، می توانید تا پانزده سال هم رانندگی کنید
و سانحه ای برایتان پیش نیاید اما در اولین روزی که یک ماشین را از کارخانه تحویل می گیرید، دچار یک تصادف خسارت بار می شوید.یکی از برنده های مسابقات بزرگ تنیس، همیشه با خود می گوید:”من به این برد نیاز دارم.” ولی فکر افرادی که می بازند این است:” بهتر است این امتیاز را از دست ندهم.”
بنابراین فراموش نکنید که کسانی که ذهن خود را با اندیشه های منفی پر می کنند، عملا خود را در موقعیتی قرار می دهند که هرگز نسبت به آن تمایلی نداشته اند. پس هدایت کردن افکار ما در دست خود ماست. اگر این موضوع را باور داشته باشیم احتمالا طرز تفکر ما و اندیشه هایی که به ذهن راه می دهیم، تغییر خواهد کرد.
1- یکی از عظیم ترین اسرار عشق و محبت این است که بیاموزید چگونه آرمان ها و اندیشه های ناهماهنگ را از ذهن خود بزدایید و همواره آرزویی را تصور کنید که صادقانه می خواهید ؛ نه آن چرا که “فکر می کنید شاید بتوان به دست آورید”.اگر نیم نگاهی به اطرافمان بیندازیم متوجه می شویم که مشکلات زندگی همواره ما را در خود احاطه کرده است. گسترش زندگی ماشینی و مدرنیسم، مسایل پیچیده تر و حادتری را پیش روی ما می گذارد.همه ما در طول دوران زندگی خود با مصائب و شدایدی مواجه می شویم که بعضا حل آنها برایمان بسیار دشوار بوده و گاها برخی از آنها حل نشدنی جلوه می نمایند. خود ما نیز دلیل ایجاد بسیاری از این مشکلات بوده و ناخواسته و یا ندانسته موجب افزایش آنها شده ایم.
2- ما در اندیشیدن به گذشته ی دردناکمان ، تصور میکنیم که چنانچه خاطرات تلخ گذشته مان را برای خود یا دوستانمان تعریف کنیم ، از غم و اندوه مان می کاهد و موجب شادی روح و سبک تر شدن بار اندوهناک درونی مان می گردد.در صورتی که موضوع برعکس بوده و بازگویی آنچه که به صورت ناگوار و مرارت بار در گذشته برایمان رخ داده است ، بسیار غمناک بوده و تصویرسازی مجدد آنها فقط باعث زنده شدن آن خاطرات و شروع دوباره حزن و افسردگی و رنج و نقاهت روحی و جسمی ما خواهد بود.
3- هیچگاه خود را مسئول حوادثی که امکان کنترل آن را نداشته اید قلمداد نکنید . گاهی ما فکر می کنیم اضطراب و نگرانی، آینده نگری است. دشمنان انسان تنها در درون خود او هستند. ما می توانیم گذشته را داشته باشیم ولی در محاصره اش نباشیم و در آن غرق نشویم.
4- سعی کنید همیشه صورتی آرام و باوقار داشته باشید زیرا حالات صورت عمیقا بر شخصیت و حالات روانی تاثیر می گذارد. اگر لبخند بزنیم و سعی کنیم همیشه چهره ای متبسم داشته باشیم در نهایت شادی را لمس خواهیم کرد ولی اگر تمام مدت چهره ای عبوس و غمزده به خود بگیریم مدتی نمی گذرد که از نظر روحی پریشان و خمود می شویم.
5- هیچگاه نباید احساس و نگرش منفی نسبت به شخصیت خود داشته باشید. یادمان باشد آینده همین امروز است. همه کسانی که کار امروز را کنار گذاشته اند و به آینده چشم دوخته اند و نگران هستند، بی جهت نیروی خود را از بین می برند و آرامش امروز را با تصور مشکلاتی که با فردا می آید، بهم می زنند.