راهی برای داشتن مصاحبه ی خوب و عالی
پس از ساعتها وقت گذاشتن برای تهیه رزومه شغلی و کلنجار رفتن با خودتان که چگونه خود را به خوبی معرفی کنید و به فرد مصاحبهکننده بقبولانید که چرا بهترین کاندیدا برای اخذ این موقعیت شغلی هستید، مواجهه با برخی سوالات غیرمعمول شما را از بازی بهدر میکند.موفقیت در مصاحبه شغلی، به خصوص برای تازه فارغالتحصیلان دشوارتر است چراکه آنها تاکنون تجربه چندانی نداشتهاند. بسیاری از کارفرمایان میگویند تازه فارغالتحصیلان اغلب در مصاحبه های شغلی خرابکاری میکنند.
در یک نظرسنجی که در سال 2014 توسط پایگاه اینترنتی beyond.com انجام شده، یک سوم کافرمایان و مصاحبهکنندگان میگویند این افراد جویای کار در حین مصاحبه ناآماده بوده یا برخورد نامناسبی داشتهاند.تازه فارغالتحصیلان درصورتیکه با آمادگی کامل قدم به مضاحبههای شغلی بگذارند، میتوانند راه خود را از سایر رقبا جدا کنند. در این گزارش به پنج سوال غیرمعمولی که هر فرد جویای کاری باید قبل از حضور در مصاحبه شغلی خود را برای پاسخ دادن به آن آماده کند، اشاره میکنیم.
بزرگترین ضعف شما چیست؟
بسیاری از مدیران استخدامی علاقه زیادی به پرسیدن این سوال دارند؛ درحالی که شما هم مانند بسیاری از داوطلبان هیچ آمدگی برای پاسخ به این سوال ندارید. اما تنها کاری که باید بکنید این است که نگویید نمیدانم یا بدتر از آن اینکه بگویید من هیچ ضعفی ندارم یا اینکه مانند یک فرد کمالگرا ضعفی را نام ببرید که باعث شده شما پیشرفت کنید.
درباره شرکت ما چه میدانید؟
این سوال ممکن است به انحای مختلف پرسیده شود. فرد مصاحبه کننده ممکن است از شما درباره میزان آشنایی شما با شرکت یا صنعت یا حتی نام مدیرعامل آن از شما سوال کند. این سوال آخری یکی از 50 سوال متداولی است که در مصاحبههای شغلی پرسیده می شود.بااینحال بسیاری از داوطلبان قبل از ورود به مصاحبه شغلی هیچگونه جستجو یا تحقیقی در این رابطه نمیکنند که این اشتباه میتواند به قیمت از دست دادن یک موقعیت شغلی برای آنها تمام شود.
سوالات عجیب و غریب
برخی مصاحبهکنندگان خیلی دوست دارند تا با پرسیدن سوالات عجیب و غریب نظیر فکر میکنید به چه حیوانی بیشتر شباهت دارید؟ یا چطور میتوانید رنگ زرد را برای یک فرد نابینا تصویر سازی کنید؟ شمارا به بن بست ببرند. شاید این سوالات تصادفی بهنظر برسند اما اغلب مصاحبه کنندگان دوست دارند با پرسیدن این سوالات بیشتر با روحیات و شخصیت شما آشنا شده و مهارتهای حل مساله در شما را بسنجند یا توانایی شما در داشتن تفکر خلاق را ارزیابی کنند.بنابراین، سوالات عجیب و غریب الزاما برای گیر انداختن شما پرسیده نمیشوند بلکه کیفیت کاندیداهای شغلی را که نمیتوان از طریق رزومههای مکتوب یا دو دقیقه مصاحبه کشف کرد، بازگو میکنند.
سوالات شخصی
مصاحبههای شغلی اغلب روی کشف مهارتهای شغلی شما متمرکز شدهاند اما مصاحبهکنندگان همچنین به دنبال یافتن فردی هستند که با روحیات تیمی آنها سازگار باشد و از کار کردن با او لذت ببرند. بنابراین، برای اینکه بدانند شما چطور آدمی هستید ممکن است بپرسند چه کتابی میخوانید؟ تفریحات و سرگرمیهایتان چیست؟ فیلم یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه شما چیست؟ یا چه تفریحات دیگری در خارج از خانه دارید؟
آنها با دانستن نوع تفریحات و علایق خارج از منزلتان میتوانند تشخصی بدهند که شما تا چه اندازه شخصیت سالمی دارید و تا چه اندازه مناسب کارکردن در کمپانی موردنظر هستید. بنابراین با آمادگی کامل به مصاحبه بروید و آمادگی اشاره کردن به تفریحات و سرگرمیهایتان را داشته باشید. سعی کنید مطمئن شوید که پاسخهایتان را در قالب حرفهای بیان کنید.5 سوالی که میتواند مصاحبه شغلی شما را نابود کند/چگونه در دام سوالات عجیب مصاحبهها نیفتیم؟
آیا سوالی دارید؟
مصاحبهکنندگان و مدیران استخدام اغلب مصاحبه خود با داوطلبان را با گفتن این جمله «آیا سوالی دارید؟» به پایان میرسانند. اما کارشناسان معتقدند نباید از این سوال آنها بهعنوان فرصتی برای کسب اطلاعات درباره موقعیت شغلی و بیان دلبستگیهای شغلی خود استفاده کرد؛ چرا که این یک اشتباه محض است.
«مایکل تراویس»، نویسنده کتاب «مهارت در هنر استخدام؛ چگونه داوطلب مناسبی را استخدام کنیم؟» میگوید: وقتی میبینم بسیاری از داوطلبان در طول مصاحبه هرگز سوالی نمیپرسند، گیج و مبهوت می شوم. نپرسیدن سوال در طول مصاحبه شغلی نشان میدهد که کاندیدای موردنظر اصلا آماده مصاحبه نیست یا دوست دارد همان شغل قدیمی خود را داشته باشد.
تراویس پیشنهاد میکند هر فرد جویای کاری که به مصاحبه شغلی پا میگذارد، فهرستی از سوالاتی که میخواهد از مصاحبه شونده بپرسد را همراه داشته باشد. گزینه دیگر این است که در طول مصاحبه شغلی یادداشتبرداری کند تا در انتها هر قسمتی که برایش مبهم بود را با مصاحبه شونده شفافسازی کند. یادداشتبرداشتن همچنین باعث میشود تا شما در جریان مراحل مصاحبه مشتاقتر و دقیقتر بهنظر برسید. البته به خاطر داشته باشید که قبل از نتبرداری حتما از فرد مصاحبهکننده اجازه بگیرید.
چه افرادی از خودشان تعریف نمیکنند؟
برخی از افراد بازداريشان زیاد است؛ یعنی نمیتوانند عواطف مثبتشان را بیان کنند و از تواناییهایشان حرف نمیزنند. این افراد برای اینکه احساس خوبی داشته باشند، خودشان را کوچک جلوه میدهند. آنها با این ویژگی ذاتی متولد شدهاند و همین بازداری بالا سبب شده که شکننده باشند، زود اشک بریزند و ناکامیهایی را تجربه کنند. البته این احتمال وجود دارد که به دلیل اتفاقات دوران کودکی یا در اثر تربیت والدین، این ویژگی را کسب کرده باشند.علاوه بر این چنین افرادی یاد گرفتهاند که برای کاهش استرس و کسب آرامش بیشتر از بیان و ابراز وجود خودشان خودداری کنند تا امنیتشان بالا برود. گاهی اوقات هم با انجام کارهای مختلف برای دیگران، این امنیت را بهدست میآورند.
نوشتن ویژگی های مثبت و منفی
اگر دچار چنین مشکلی هستید، یکی از اولین قدمها برای از بین بردن مشکلتان این است که ویژگیهای مثبت و منفی خودتان و دیگران را روی کاغذ بنویسید و آنها را مقایسه کنید. ببینید به چه دلیل نسبت به ویژگیهای خودتان حس خوبی ندارید. سپس برای بالابردن خودآگاهی واعتماد به نفس تلاش کنید تا جنبههای مثبت خودتان را بهتر ببینید.
الگوبرداری از فردی موفق
اگر تصميم داريد تواضع بیش از حد را کنار بگذارید و در موقعیتهای مختلف از خودتان تعریف کنید، یک توصیه دیگر این است که فردی موفق دراین زمینه را الگوی خودتان قرار دهید. البته باید فردی را انتخاب کنید که از جهت ویژگیهای شخصیتی به شما نزدیک بوده و این الگوبرداری قابل دستیابی باشد. توصیه میشود که این الگو از شما فقط کمی بهتر باشد. در صورتی که با شما اختلاف زیادی داشته باشد شاید نتوانید خودتان را به او برسانید و به اين ترتیب احساس ناکامی را تجربه کنید.
زیاده روی ممنوع
نکته مهم در تصویرسازی ذهنی این است که به تمرینات زیادی نیاز دارید. این تصاویر باید مدام بازسازی شوند و البته شامل مواردی باشند که در واقعیت قابل دستیابیاند. لازم نیست در تصاویر ذهنی نقش قهرمان را ایفا کنید یا جسارت بیش از حد و نامعقولی به خرج دهید، پس زیادهروی نکنید. بهتر است در ابتدا تمرین را با موقعیتهای سادهتری تکرار کنید و بعد از اینکه در چند مورد موفق شدید، سراغ موقعیتهای پیچیده و دشوارتر بروید.
تصویرسازی ذهنی
تمرین مفید دیگر برای رسیدن به این هدف این است که از روش تصویرسازی ذهنی کمک بگیرید. در این روش باید کمی خلاقیت به خرج دهید و در ذهنتان تصاویر تازهای بسازید. خودتان را در موقعیتی ببینید که در آن ضعیف هستید و در شرایطی که باید از خودتان تعریف کنید، قادر به ابراز وجود خودتان نیستید. در واقع دراین تمرین تصور کنید که با یک دوربین در حال فیلمبرداری از خودتان هستید و با دقت ویژگیهایتان را بررسی کنید تا بفهمید مشکل از کجاست و چطور میتوانید خودتان را تغییر دهید. سپس خودتان را در موقعیت جدید و بهتری تصور کنید. نکته مهم اینجاست که این تصاویر نباید جنبه رؤیایی پیدا کند و باید واقعی و قابل دستیابی به نظر برسد.
کاربرد تصویرسازی در ورزش
تصویرسازی ذهنی فقط برای موقعیتهایی مانند تعریف از خودتان بهکار نمیرود. شاید برایتان جالب باشد بدانید که این تمرین برای ورزشکاران هم کاربرد دارد. در چنین شرایطی از ورزشکار خواسته میشود که خودش را در شرایطی فرض کند که بازیکن دیگر خطایی روی او انجام داده یا به او ناسزا گفته است. تصویرسازی ذهنی به افراد کمک میکند که خودشان را در چنین موقعیتی ببینند و تصور کنند که در چنین شرایطی چه واکنشی نشان ميدهند. بعد این تصویر را اصلاح و بازسازی کنند.
خودتان را باور کنید
برای اینکه تواناییهایتان را بشناسید و به موقع از خودتان تعریف کنید، لازم است تواناییهایتان را باور داشته باشید. برای کسب این مهارت چند نکته را به خاطر بسپارید:مهارتهایتان را بشناسید. برای کسب این شناخت و اینکه بفهمید در کدام زمینه بهتر هستید، گاهی اوقات به تعریفهای دیگران توجه کنید. وقتی از شما تعریف میکنند تشکر کنید. لازم نیست خودتان را کوچک جلوه دهید و با فروتنی تعریفهایشان را نادیده بگیرید. فردی که خودش را میشناسد در اینگونه مواقع میگوید:«ممنون، نظر لطفتان است.»
در زندگی هدف داشته باشید. وقتی اهدافتان را بر اساس تواناییها تعریف کنید، دستیابی به آنها سادهتر میشود. در این صورت نسبت به خودتان و تواناییهایتان احساس بهتری پیدا میکنید. از شکستهایتان نترسید. هنگامی که به شکستها به عنوان ناکامی نگاه میکنید، خودتان و تواناییهایتان را کوچک میبینید بنابراین شکستها را پلهای ببینید که شما را به سمت موفقیت سوق میدهند. کمالگرایی را کنار بگذارید. برخی از افراد به دلیل کمالگرایی از اشتباه کردن میترسند و به همین دلیل از تمام استعدادها و تواناییهایشان به خوبی استفاده نمیکنند.
چه وقت رواندرمانی نیاز است؟
تواضع به خودی خود ویژگی خوبی است اما موضوع وقتی نگرانکننده میشود که متواضع بودن در خودکمبینی ریشه داشته باشد و فرد تواناییهایش را پایینتر از واقعیت ببیند. اگر شما هم چنین مشکلی دارید باید در درجه اول به این فکر کنید که بهطور حتم در وجود شما ویژگیهای مثبتی هم وجود دارد که آنها را نمیبینید.
افراد بدبین بهطور معمول نیمه خالی لیوان را میبینند و خوشبینها به نیمه پر لیوان نگاه میکنند. فردی که نیمه پر و خالی لیوان را باهم میبیند، فردی واقع بین است. بنابراین برای اینکه نسبت به تواناییهایتان آگاهی بهتری داشته باشید، واقع بینی را تمرین کنید. این موارد نکاتی است که به تحلیل و آموزش نیاز دارد و نمیتوان برای همه افراد نسخه یکسانی تجویز کرد.
چطور تمرین کنید؟
در مورد تصویرسازی ذهنی یک مثال میزنیم. فرض کنید در محیط کاری درخواست اضافه حقوق دارید چون میدانید نسبت به تواناییهایتان حقوق مناسبی دریافت نمیکنید. اما گفتن این موضوع برایتان دشوار است. باید تواضع و فروتنی را کنار بگذارید، از خودتان و تواناییهایتان تعریف کنید و به رئیس بگوید که توانایی شما با حقوق دریافتیتان هماهنگی ندارد.
باید در تصویر ذهنی، خودتان را در چنین موقعیتی ببینید که به اتاق رئیس رفته و درخواست تان را مطرح میکنید سپس ببینید که در این تصویر، در کدام قسمتها احساس ذهنی بدی دارید. درمرحله بعد به این فکر کنید که چطور میتوانید احساس بهتری پیدا کنید و در تصویر ذهنیتان ببینید که برای داشتن احساس بهتر چه کاری باید انجام دهید؟ حتی میتوانید درخواستتان را در قالب ایمیل مطرح کنید و بعد ببینید نتیجه به چه شکل پیش میرود.