زمینههای خلاقیت ذهن
خلاقیت ذهن به ما کمک می کند به آن چیزهایی که عادت کردیم و از آن پیروی کنیم فاصله بگیریم و چیزهایی جدیدتری را در ذهن خود قرار دهیم به این صورت که با پیشرفت تکنولوژی ذهن خود را آماده می کنیم تا این چیزهای جدید را یاد بگیریم.
۱- ذهن هدف یاب
هدف گذاری مناسب ذهن مهارتی حیاتی است. آگاهی بر هدفها و طراحی ذهن براساس این هدفها، انرژی ذهن را برای رسیدن به آنها متمرکز می کند. ذهن ما در کنار سیستم هدف یاب، همانند موشکهای فضایی دارای سیستم انحراف سنج است. هر چه هدفها روشن تر و دقیقتر طراحی شده باشد و تمرکز فرد بر هدف بیشتر باشد، به محض بروز خطا، سیستم انحراف سنج مغز، خطاها را شناسایی کرده و از آن برای رسیدن به هدف استفاده میکند ذهن هدف دار هرگز از خطاها مأیوس نمیشود و مقولهای به نام شکست را ثبت نمیکند، بلکه خطاها به صورت تجربههای لازم برای شناسایی راههای اصلی در نظر گرفته میشود.
فردی که ذهن هدف دار دارد، اشتباه را طبیعی گرفته و خود و دیگران را سرزنش نمیکند و در انرژی روانی صرفهجویی میکند و فقط به راه حل میاندیشد. ذهن ناهوشیار، مامور قدرتمند تحقق اهداف برنامهریزی شده است. قابل توجه است که مردم اغلب آگاهی دقیقی نسبت به هدفهای خود ندارند. هدفگذاری ذهن مهمترین مرحلهی خلاقیت است و ظرافتهای خاص خود را دارد و نیازمند بررسی و شرحی بیشتر و دقیقتر است.
۲- ذهن خالی
ذهن خالی، ذهنی است که از افکار مزاحم و منفی آزاد شده است، افکار مزاحم، افکاری هستند که به یک هدف خاص ارتباطی ندارند و صرفا موجب هدر رفتن انرژی روانی هستند. افکار مزاحم تمرکز بر هدف را کم کرده و تسلط فرد را بر کار و هدف کاهش میدهد و از خلاقیت او میکاهد.
زمینههای هجوم افکار مزاحم در ذهن و راه کارهای رهایی ذهن از آنها موضوع بحثی مستقل است. معمولا افکار مزاحم در کنترل فرد نیستند و تکرار شوندهاند و گویا فرد خود را مطیع آنها ساخته و توان رهایی از آنها را ندارد. خلاقیت در هر کاری نتیجهی تمرکز در آن کار است و فرد می باید مهارت لازم برای آزادسازی ذهن از افکار مزاحم را داشته باشد.
نکتهی قابل توجه در مدیریت ارزش این است که زمینههای پدید آمدن افکار مزاحم در ذهن افراد شناسایی و برای خالی کردن ذهن افرادی از طبقات مختلف همچون کارگران و مهندسان و کارشناسان برنامهریزی مناسب صورت گیرد تا بازدهی افزایش یابد. عامل دیگری که موجب کاهش تمرکز میشود، داشتن افکار منفی و قضاوتهایی نسبت به خود، محیط کار، آینده ی شغلی و اطرافیان است که، موجب نارضایتی درونی و بینظمی در کار، حواسپرتی، کمکاری و بیدقتی و بسیاری از نارساییهای دیگر میشود که تماماً براساس تصاویر ناهوشیار عمل میکند و در کنترل فرد نیست. بنابراین توجه جدّی به ارتباط انسانی در محیط کار و پدید آوردن فضایی که فرد در آن احساس امنیت و صمیمیت نموده و از کار خود با تمام وجود لذت ببرد از محوری ترین مؤلفههای مدیریت علمی به حساب میآید.
ذهن خالی از افکار مزاحم و منفی قدرت یادگیری بالایی دارد و تمرکزی شگفتآور بر هدفها دارد و اشراف آن بر محیط کار و جوانب آن منجر به کشف ارتباطهای جدید و راه حلهای مناسبتر شده و به صورتی طبیعی موجب کاهش هزینهها و افزایش مطلوبیت و مرغوبیت در تولیدات میشود.
مدیریت غیرعلمی به جای آمادهسازی ذهنی افراد برای خلاقیت و پدیدآوردن فضایی برای آزادی ذهن افراد از افکار مزاحم و منفی بر انتظارات خود از کارکنان تاکید بیشتر میکند و با سرزنش و توبیخ افراد سعی در اصلاح امور دارد که البته راه به جایی نمیبرد. مدیریت علمی در طرحهای آموزشی خود، کارگاههای آموزشی ویژه ای برای تخلیه و آزادسازی ذهن افراد تحت پوشش پیشبینی کرده و پس از اطمینان از خالی بودن ذهنها، به طرح انتظارات و برنامهها و اهداف میپردازد تا از کارآمدی طبیعی آن اطمینان بیشتری به دست آورد.
۳- نیم کره ی راست و نیم کره ی چپ
نیمکرهی چپ مغز، برای اندیشیدن، پیشبینی، راهحلیابی و علتیابی و تصمیمگیری و تمامی امور منطقی طراحی شده است و برای انجام این امور نیاز به فکر دارد و فکر کردن به مفهوم مصرف انرژی فراوان و بالا رفتن دمای مغز است. از کجا انرژی از دست رفته ی مغز تأمین میشود؟ تا چه زمانی میتوان فکر کرد. آیا مغزی که دایم در حال فکر کردن است، میتواند خلاق هم باشد؟
نیمکرهی راست برای استراحت، آرامش، توجه به زیبایی، شادی و رهایی، شعر و موسیقی، عشق و دل سپردگی، پیوستن به ابدیت و جاودانگی طراحی شده است و انرژی از دست رفته را تامین میکند.
ذهن خلاق، ذهنی است که به صورتی متعادل از نیمکرهی راست و نیم کره ی چپ خود بهره میبرد. یعنی انرژی تولید شده در نیم کره ی راست که نتیجهی مراقبه، سکوت، رهایی و بیفکری و به قول عارفان مستی است، در نیم کرهی چپ برای دریافت ارتباطهای جدید میان پدیدهها به کار می برد. برای همین است که مهندسی ذهن به موفقیت همه جانبه میاندیشد نه به موفقیت کاریکاتوری.
مثلا اگر ما میخواهیم اتومبیلی تولید کنیم که در سرعت و قدرت کارآمدی بالایی داشته باشد و در عین حال در زیبایی و راحتی و تناسب و مصرف کم انرژی هم مطلوبیت داشته باشد لازمهاش تربیت مهندسان و کارگرانی است که مهارت بهرهبرداری متناسب از نیمکرهی چپ و راست مغز خود را دارند. سخن از نیروی انسانی ماهری است که نه تنها در کار و شغل خود موفق است بلکه در ارتباط انسانی و خانوادگی خود و در تفریحات و خلاقیتهای هنری و ادبی و… نیز احساس موفقیت میکند. قابل ذکر است که بسیاری از کشفهای بزرگ مخترعان و مکتشفان و دانشمندان و عارفان قدیم و جدید، در زمان تفریح و استراحت آنها به ذهنشان الهام شده است و این نکتهی بسیار مهمی در خلاقیت است. به قول «دیپاک چوپرا» برای کشفهای بزرگ: «در شکاف ذهنت خانه کن».
۴- فایل مثبت و فایل منفی
ذهن ما دایما در حال تولید فکر است. هر ذهنی دو آرشیو و فایل مستقل از یک دیگر دارد که یکی تمامی خاطرات و پیامهای منفی و ناخوشایند زندگی فرد را در خود ذخیره کرده است و هم اکنون هم در حال تولیدات جدید و افزودن بر انبار اطلاعات منفی است و آرشیو دیگری هم برای ضبط و فعالیت افکار و اندیشهها و خاطرات مثبت و خوشایند وجود دارد.
فردی که بنا به شرایطی در فایل منفی خود زندگی می کند به دلیل احساس خطر در حالت دفاعی یا حالت گریز و یا حالت حمله قرار میگیرد و انرژی فراوانی را از دست میدهد. در چنین حالتی انقباض ماهیچهها افزایش یافته و ضربان قلب تشدید میشود و بسیاری از فعالیت مثبت بدن مثل جذب و دفع، متابولیسم و بازسازی سلولها، دچار اختلال میشود. فکر منفی بلافاصله در سراسر بدن جاری میشود و تمرکز فرد را از میان می برد و وی دیگر نمیتواند به جنبههای مثبت امور بیندیشد.
متأسفانه فکر منفی، افکار منفی گذشته را حاضر میکند و میتواند تمامی سیستم را در قبضهی خود بگیرد. عامل بسیاری از بیماریهای جسمی، رفتارهای پرخاشگرانه و یا انزواطلبانه و بی دقتی و سهلانگاری و بیکاری پنهان، افکار منفی است. فرد منفیباف، از پشت یک عینک سیاه به جهان و محیط کارش مینگرد و نتیجهی کارش، با افکار منفیاش تناسب دارد.
تصویرهای منفی موجود در ذهن بر ارادههای مثبت هم غلبه میکند و در نهایت او را به نتیجههای منفی میکشاند. پاک کردن ذهن از افکار و اندیشههای منفی از مهمترین و حیاتیترین مسوولیتها در فرآیند مدیریت ارزش است.
فایل مثبت به عکس فایل منفی، آرشیو تمامی خاطرات شیرین و زیبا و دوست داشتنی است.
هر فکری چه منفی و چه مثبت احساس و رفتار متناسب با خود را پدید می آورد. فکر مثبت، احساس مثبت و تمایل به کار خلاق را پدید می آورد. فایل مثبت بر خلاف فایل منفی، انرژیزا است و از تمامی انرژیهای موجود در خاطرات گذشته میتواند بهرهبرداری کند. خاطرات مثبت گذشته محصول راه حلهای موفق بودهاند، بنابراین ذهن به خلاقیتی شگفتآور دعوت میشود. خوشبختانه فایل مثبت ذهن از فایل منفی جداست و گویا با فعال شدن یکی، دیگری نقش خود را از دست میدهد.
سوال مهم این است، چگونه فرد به فایل منفی و یا مثبت ذهن می رود؟ آیا در اختیار اوست یا ذهن او تسلیم شرایط بیرونی است؟ جالبترین مسالهی ذهن، که آزادی ما را تضمین میکند این است که رفتن به فایل مثبت یا منفی ذهن کاملاً در اختیار فرد و بر اساس عادتها و آموزشهای قبلی اوست.
توجه، تکرار و هیجان سه کلید مهم ثبت اطلاعات در ذهن هستند. اگر این توجه به امور منفی باشد، فرد بلافاصله فایل منفی ذهن خود را فعال میکند و تمایل شدیدی برای برجسته کردن منفیها از خود نشان میدهد و از آن جا که افکار مسری هستند، یک فرد منفی باف میتواند یک فضای سالم را به جهنمی از اندیشههای منفی تبدیل کند. راز خلاقیت در این است که به افراد آموزش داده شود که با به کار بردن درست این کلیدها، (توجه، تکرار و هیجان) از تأثیرپذیری منفی از محیط و اطرافیان آزاد باشند و خود را در وضعیت مثبت نگاه دارند.
ماندن در فایل مثبت به معنای نادیده گرفتن جنبههای منفی کار و زندگی نیست، بلکه به معنای نماندن در منفیها و افزایش توجه به مثبتهاست تا فرد انرژی لازم برای غلبه بر موانع را پیدا کند و موانع جدید پدید نیاورد. ذهن مثبت بهترین راهحلیاب است.
۵- ذهن مساله ساز، ذهن راه حل یاب
ذهن مسالهساز، ذهنی است که در هر کاری به دنبال موانع و مشکلات میگردد تا آنها را بزرگ کند. عادت این افراد این است که به محض روبه رو شدن با مشکل و موانع و یا ناکامی، این امور را غیرطبیعی دانسته و تکیه کلامشان این است که: «چرا باید این طور باشد»، «من شانس ندارم» و با این قضاوتها و سوالات بحرانزا، توانایی خود را صرف سرزنش خود و دیگران میکند و از خلاقیت محروم میشود.
ذهن راهحلیاب عادت دیگری دارد. این فرد به محض روبه رو شدن با مانع و مشکل، احساس خود را بیان کرده و بلافاصله به دنبال راه حل میگردد و تکیه کلام او این است که: «بهترین راهها برای موفقیت کدامند؟» ذهن راهحلیاب معمولاً از قضاوتهای مطلق و قاعدههای همه یا هیچ پرهیز میکند و احتمالات مختلف را در نظر میگیرد. ذهن راهحلیاب از نمیدانم آغاز میکند و به احتمالات گوناگون میرسد و در نهایت بهترین راه حل را انتخاب میکند.
۶- ارتباط خلاق و موثر
دنیای امروز دنیای ارتباطات است. تکنولوژی پیشرفته، محصول ارتباطات پیشرفته است. کسانی که قادر به ایجاد ارتباط گسترده نباشند، نمیتوانند از ظرفیتهای عظیم ذهن خود برای خلاقیت بهرهبرداری کنند. این امر در ارتباط میان ملتها و فرهنگها و هم چنین ارتباطهای میان فردی و سازمانی مصداق دارد. در کشفیات جدید مربوط به P.L.N گفته میشود که رفتار دیگران با ما تا حدود زیادی محصول تصویری است که از ما در ذهن خود دارند. بنابراین فرد خلاق در روابط خود با ایجاد تصویر مطلوب از خود در ذهن دیگران، همکاری صمیمانهی آنها را نیز با خود به همراه دارد و در بروز خلاقیت دیگران در محیط کار نقشی اساسی دارد. به قول «لئوبوسکالیا»: «هم دلی مقدمهی همکاری است».
تکنیکهای ایجاد تصویر ذهنی مثبت در فضای ارتباطی و تأثیرگذاری مثبت در ذهن دیگران و ایجاد فضای خلاق در کارگروهی، از مهمترین رازهای خلاقیت در نظام آموزشی و تولیدی است که نیاز به دورههای آموزشی ویژهی خود دارد.
کلمات کلیدی برای ذهن خلاقیت ذهن
مهندسی ذهن دکتر گیلکی،مهندسی ذهن چیست،مهندسی ذهن،مهندسی ذهنی،مهندسی ذهن در جذب عشق،مهندسی ذهن nlp،مهندسی ذهن ثروت،مهندسی ذهن وان ال پی،مهندسی ذهن و خلاقیت،مهندسی ذهن در بازاریابی،مهندسی ذهن ایده یابی،مهندسی ذهن pdf،مهندسی ذهن تلگرام
دیدگاهتان را بنویسید