علت خستگی های ما چیست؟
۱- وقتی خسته هستیم کمتر نرمش می کنیم و فکر می کنیم با کم کردن فعالیت فیزیکی، ته مانده انرژی خود را ذخیره کرده ایم! براساس تحقیقی که در دانشگاه جورجیا انجام شده است، نرمش هفتگی فقط در حد سه روز در هفته و هر روز بیست دقیقه می تواند پس از یک ماه و نیم، احساس خستگی را کمتر کرده و احساس انرژی داشتن را در هر یک از ما ایجاد کند. نرمش منظم با رساندن اکسیژن و مواد غذایی به بافت ها، زمینه کاهش خستگی را فراهم می کند.
۲- ما به اندازه کافی آب نمی نوشیم. از دست دادن بخشی از آب بدن، می تواند تاثیر محسوس روی سطح خستگی ما داشته باشد (تحقیقی آمی گودسن). براساس گزارش گودسن، کاهش آب بدن موجب کاهش حجم خون و افزایش غلظت آن می شود که به تبع آن، کارآیی قلب در پمپاژ خون کاهش می یابد.
طبیعی است که در این حالت اکسیژن و مواد غذایی به اندازه قبل به اندام ها و بافت ها نمی رسند. گودسن در تحقیقات خود پیشنهاد می کند هر کس به ازای هر کیلوگرم وزن خود در طول روز مناسب است ۳۰ سی سی آب بنوشد. به عبارتی فرذدی با وزن ۵۰ کیلوگرم، باید یک و نیم لیتر آب در روز بنوشد.
۳- گاهی به اندازه کافی، آهن به بدن ما نمی رسد. کمبود آهن می تواند احساس لختی و خستگی، ضعف و عدم تمرکز را ایجاد کند. همچنین کسانی که کمبود آهن دارند، زودتر ممکن است عصبانی شوند. دلیل این امر هم، مانند بسیاری از موارد دیگر، به دلیل کاهش اکسیژنی است که به ماهیچه ها و سلول ها می رسد. طبیعی است که کمبود آهن ممکن است به خاطر رژیم غذایی نامناسب یا به خاطر بیماری های مختلف باشد که در حالت دوم، بررسی و نظر پزشک لازم خواهد بود.
۴- کمالگرایی می تواند دلیلی برای احساس خستگی دائمی باشد. کسانی که کمالگرا بوده و تلاش می کنند هر کاری را به بهترین شیوه قابل تصور انجام دهند (که معمولا هم امکانپذیر نیست) انرژی و وقت بیشتری را صرف کار می کنند و این می تواند برای آنها خستگی دائمی به همراه داشته باشد.
دانشمندان ضمن تاکید بر اهمیت انتخاب هدف های چالش برانگیز، توصیه می کنند که اهداف غیرقابل دسترس نداشته باشیم. یکی از راه های مناسب، تعیین محدودیت زمانی برای هر کار یا پروژه است.اگر شما روی جزییات گزارشی که می نویسید حساس هستید و بارها آن را مرور می کنید، شاید راه مناسب این باشد که با خود بگویید من تحت هر شرایطی، بیشتر از ۲ ساعت برای این گزارش وقت نخواهم گذاشت.
۵- نگرانی های بیهوده می تواند عامل مهمی برای خستگی باشد. اگر هر فریاد مدیرتان، برای شما خطر اخراج را تداعی می کند، اگر هر شب منتظر هستید که داعش به ایران حمله می کند یا نه، اگر هر روز صبح خیابان را نگاه می کنید تا ببینید بالاخره ماشین تان را دزدیدند یا این کار را قرار است در روزهای آتی انجام دهند،
اگر هر روز نگران تصادف فرزند خود در مسیر خانه به مدرسه هستید، قطعا این اضطراب دائمی شما را خسته و فرسوده خواهد کرد.بیرون رفتن از خانه، کمی نرمش کردن، اجتناب از خواندن اخبار حوادث و سوانح (که برخلاف تصور برخی که آنها را آگاهی بخش می دانند، کارکردهای منفی آنها خیلی بیشتر است) و مطرح کردن دغدغه ها با سایر دوستان، می تواند در کاهش این نگرانی ها موثر باشد.
۶- ارزیابی بازار نخوردن صبحانه می تواند باعث خستگی شود. بعضی از ما احساس می کنیم شامی که شب خورده ایم، ذخیره شده تا انرژی صبح ما را تامین کند در حالی که غذای شب، انرژی کار کردن قلب و خون رسانی به بدن در طول مدت خواب را تامین کرده و صبح هنگام، نیازمند انرژی و سوخت تازه ای برای بدن خود هستیم.
طبیعی است که هر یک از ما، براساس ذائقه خود، نوع متفاوتی از صبحانه را انتخاب می کنیم اما به هر حال، شیر کم چرب، میوه جات و سایر غذاهای سالم، می توانند گزینه های خوبی برای راه انداختن جدی تر سیستم متابولیسم باشند.
۷- عادت های کاری نادرست هم می توانند منشاء جدی خستگی باشند. دفتر کار شلوغ، قدرت تمرکز و همینطور پردازش اطلاعاتت را از مغز ما می گیرد. کار کردن در روزهای تعطیل، چک کردن ایمیل ها در کافی شاپ و زمانی که قرار بوده صرف استراحت شود، پاسخ دادن به تلفن در تمام ساعات شبانه روز، نمونه دیگری از عادات نادرستی هستندکه فرصت استراحت را از بدن و مغز می گیرند.
تغییر ساعت خواب در روزهای تعطیل هم می تواند موجب بروز خستگی شود. دیر خوابیدن ها و دیر بیدار شدن، عادت زمانی بدن را به هم می ریزد و یکی دو روز زمان لازم خواهد بود تا بدن دوباره به ساعات کار هفته عادت کند. قطعا روزهای تعطیل نیازمند خواب و استراحت هستیم اما شب بیداری های طولانی می تواند تاثیر واقعا نامطلوبی داشته باشد.
۸- وابستگی بسیار زیاد به کافئین هم می تواند تبعات نامطلوبی داشته باشد. استفاده متعادل از کافئین بد نیست، روزانه سه فنجان قهوه، مشکل خاصی در روند زندگی ایجاد نمی کند اما اگر در تمام مدت روز از کافئین برای حفظ هوشیاری خود استفاده می کنید، مجبور خواهید بود هزینه های متعددی را به صورت خستگی و بی خوابی بپردازید.
کافئین مانع کارکرد درست آدنوزین می شود، ماده ای که با انباشته شدنش، ما خواب آلوده می شویم. نیمه عمر قهوه بالاست. حتی قهوه ای که شش ساعت قبل از خواب خورده می شود، روی کیفیت خواب تاثیر می گذارد. مصرف قهوه را در بعدازظهر هر روز متوقف کنید و اثرات شگفت انگیز آن را ببینید.
۹- موبایل و تبلت و لپ تاپ، وسایل خوبی برای همبستری نیستند! ملاتونین هورمونی است که سیکل خواب و بیداری ما را تنظیم می کند. خیره شدن به صفحه موبایل و لپ تاپ و تبلت و خواندن آخرین ایمیل ها و آخرین عکس های اینستاگرام و خبرهای روزانه و … روی وسطح ملاتونین تاثیر می گذارد.
البته تحقیقات نشان می دهد که حساسیت انسان ها به نور صفحات نمایش ابزارهای دیجیتال از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما ایده بدی نیست که از بردن این وسایل به تختخواب اجتناب کنید.اگر ترک این عادت خود موجب «بیماری» می شود، لااقل صفحه نمایش این وسایل را با فاصله ای بیش از ۳۰ سانتیمتر نسبت به چشم خود نگه دارید.
مدتی است که احساس میکنید برای انجام کارهایتان بی انگیزهاید؟ هنگام انجام کار روزمره، فکر می کنید در حال کندن کوهید؟ منزل، محل کار، اتاق و دوروبرتان نامرتب است؟ دیگر حوصله آشپزی ندارید؟ نمی توانید رژیم سالمی را دنبال کنید؟ گرچه افسرده یا غمگین نیستید اما انگیزه ای برای کار ندارید؟ اگر جواب یکی از این سوالها مثبت باشد، این نوشتار به کارتان میآید.
هر فردی باید در قبال اتفاقات زندگیاش، خودش مسئولیت ۱۰۰ درصدی را برعهده بگیرد. اینکه ما همیشه تلاش کنیم شرایط را تغییر دهیم، کاری نشدنی است اما میتوانیم خودمان را تغییر دهیم. هر انسانی شایسته آن است که زندگی خوبی داشته باشد. حقیقت این است که تنها یک نفر مسئول کیفیت زندگی ماست و آن شخص، خود ما هستیم.
خلاص شدن از بیانگیزگی، کاری مشکل است، زیرا فاکتورهای زیادی در آن دخیل هستند. اما ساده ترین راه برای برگرداندن انگیزه، انجام دادن کارهایی است که دوست دارید انجام دهید.مشکل اینجا است که وقتی کم انرژی هستید و نیاز به اراده برای شروع یک کار خاص دارید، انگیزه شما، به سمت کاری های راحت تر مانند خوردن غذا یا تفریح کردن متمایل می شود.آزاد گذاشتن بیش از حد انگیزه، فقط مشکل را بدتر و بازگشت به کار را مشکل تر می کند. پس چه باید کرد؟
توجیه و تنبلی را کنار بگذارید
تنبلی را کنار بگذارید. مطمئن باشید که شخصی پیدا نمیشود که تلاش کند تا شما را به خواستههایتان برساند. بهانههای الکی را کنار بگذارید و همه اشتباهاتتان را توجیه نکنید. مدام به این فکر نکنید که چرا تا این لحظه در زندگیتان موفق نشدهاید. گذشته، گذشته است و مهم این است که از این به بعد چه تصمیمهایی میگیرید. باید باور کنید که شما از این قدرت برخوردار هستید که شرایط را تغییر دهید و موفق شوید.
دیگران را سرزنش نکنید
بعضی افراد، دیگران را به دلیل رخ دادن اتفاقهای ناخوشایند در زندگیشان، سرزنش میکنند. این افراد والدین، رئیس، دوستان، رسانهها و بدشانسی را مقصر مشکلات زندگیشان میدانند چون نمیخواهند قبول کنند که خودشان مسئول زندگیشان هستند. این افراد نمیخواهند و دوست ندارند که مشکلاتشان را ریشهای حل کنند. زمان آن رسیده است که بیرون از خود دنبال مقصر نگردید زیرا این شما هستید که کیفیت زندگیتان را تعیین میکنید؛ بنابراین برای رسیدن به موفقیت در زندگی، اولین و مهمترین قدم این است که مسئولیت پذیر شوید.
علایق خود را کشف کنید
به چه چیزهایی عشق و علاقه دارید که با فکر کردن به آن، شور و حرارت را در وجود خود حس میکنید؟ از خود بپرسید: «اگر مانع خاصی بر سر راهم نباشد و محدودیتهای مادی و معنوی نداشته باشم، دوست دارم چه کارهایی انجام بدهم؟» و یا مسائل شخصی خود را پرورش دهید :چه علومی را باید یاد بگیرید؟ چه درمانهای جسمی باید انجام دهید و چه ترسها و محدودیتهایی هست که باید آنها را پشتسر بگذارید؟ چه مهارتهایی را باید فراگیرید؟ و…
خستگی از تصمیم فقط با تصمیم های بزرگ کاری پیش نمی آید. تعداد زیادی تصمیم کوچک هم می توانند به مرور چنین خستگی ای ایجاد کنند. پس اگر انتخاب های روزانه تان را مدیریت نکنید،چه این انتخاب ها کوچک باشند چه بزرگ، به مرور دچار این خستگی خواهید شد. حل مشکل «خستگی از تصمیم» سخت تر است. زیرا شما دقیقا نمی دانید که انتخاب ها چه زمانی به سراغ شما خواهند آمد
دور تصمیم گیری های فراوان را خط بکشید
گرفتن تصمیم های زیاد و مهم نیز از علل بی انگیزگی محسوب می شود. اهمیتی ندارد که چقدر منطقی و روشنفکر باشید، شما نمی توانید مدام و پشت سر هم تصمیم بگیرید و تاوانش را پس ندهید.“خستگی از تصمیم” با خستگی جسمانی متفاوت است – در این زمان شما از خستگی خود اطلاع ندارید – اما از طرف دیگر انرژی مغز شما کاهش یافته است.
در این وضعیت هر چه انتخاب های پیش روی شما بیشتر باشد، انجام آنها توسط مغز مشکل تر می شود و گاهی مغز به دنبال یک راه فرار (در رفتن از زیر کار) خواهد گشت خستگی از تصمیم فقط با تصمیم های بزرگ کاری پیش نمی آید. تعداد زیادی تصمیم کوچک هم می توانند به مرور چنین خستگی ای ایجاد کنند.
پس اگر انتخاب های روزانه تان را مدیریت نکنید،چه این انتخاب ها کوچک باشند چه بزرگ، به مرور دچار این خستگی خواهید شد. حل مشکل «خستگی از تصمیم» سخت تر است. زیرا شما دقیقا نمی دانید که انتخاب ها چه زمانی به سراغ شما خواهند آمد. برای حل این مشکل، اهدافتان را طرح ریزی کنید. برگهای بردارید و بر روی آن بنویسید که سالها پیش چه رویاها و اهدافی در سر داشتید، الان کجا هستید و خیال دارید چند سال بعد، در زمینههای مختلف به کجا برسید.
کاری را پیدا کنید که واقعا دوست دارید
زمانی که بین دو کار خسته کننده مانند تمیز کردن ساختمان و جالب مثل بازی کردن، مانده اید، کار جالب را انتخاب کنید. به این ترتیب قدم خیلی خیلی کوچک اول را برمی دارید. در روز بعد، کمی قدم بلندتری بردارید. هر بار کمی کارتان را سخت تر کنید. با انجام هر کار سخت تری و رسیدن به پاداش بزرگتر آن،
انگیزه برای شروع کارهای مشکل تر، بیشتر خواهد شد. پس کار را شروع کنید و نگران هیچ چیز دیگر نباشید. بدانید که شروع آستانه رسیدن به همه چیز است.برای هر هفته، از قبل برنامهریزی داشته باشید و زمان تعیین کنید. مهارت مدیریت زمان را بیاموزید. هرگز اجازه ندهید موانع، شما را دلسرد کنند و در مأیوسکنندهترین لحظات نیز مطمئن باشید که موفقیت، بزودی خودش را به شما نشان خواهد داد.
به نیازهای جسمانی خود توجه کنید
در روزهایی که سرتان حسابی شلوغ است، ممکن است به دلیل فراموشی یا وقت کم صبحانه یا نهار نخورید. حالا در این زمان با اینکه شما بیشتر از همیشه نیاز به کار کردن دارید، اما با توجه به افت سطح قند خون کمتر از همیشه توانایی کار دارید، درست نمی توانید فکر کنید و به طور واضح مغز شما اخطار کمبود انرژی می دهد.حتی بعد از اینکه بالاخره از خر شیطان پیاده می شوید و غذا می خورید احتمال زیادی وجود دارد
که سر درد شوید زیرا به مغزتان فشار آمده است. در زمان سردرد هم کار چندانی نمی توان کرد.معمولا مجبور می شوید دراز بکشید و بخوابید. بی توجهی به نیازهای جسمانی باعث می شود شما نتوانید کارهای بزرگ و طولانی را به انجام برسانید. برای تصحیح این مشکل (بی توجهی به نیازهای جسمانی) باید به آنها (وضعیت غذا و سایر نیازهای سلامتی) توجه بیشتری بکنید. پس از مدتی رعایت این نکات سلامتی به عادت تبدیل خواهد شد.
یکی از راه های پیشنهادی پر کردن یک جدول روزانه است تا با انجام هر یک از نیازهای جسمانی یک تیک داخل آن جدول وارد کنید. با استفاده از این جدول یا کارهای مشابه می توانید مشکل را پیدا کنید و بفهمید که به کدامیک از نیازهای جسمانی تان بی توجه هستید. پس از یافتن علت، باید تمام تلاش تان را برای رفع آن بکنید و باز هم تکرار می کنیم که خوردن صبحانه و نهار فراموش نشود.
شاد باشید
زیرا افراد خوشحال، پرانگیزهترند. از این گذشته، سعی کنید حداقل روزانه یک زمان کوتاه را به رشد و پرورش روحیه خود اختصاص دهید و در این راه، از کتابها، نوارها و دوستان مثبتاندیش خود کمک بگیرید و از همه مهمتر، راز و نیاز با خدای مهربان را فراموش نکنید. معنویت جایگاه ویژهای در حس و حال خوب ما دارد. امیدواریم این ترفندها، بتواند به بازگردانی انگیزه شما کمک کند. به جنگ مشکلات بروید و به آرامی انگیزه از دست رفته تان را باز پس بگیرید.