موفقیت چیست؟ (پاسخ های عالی از 35 فرد موفق)
موفقیت می تواند برای همه ما معنای متفاوتی داشته باشد. برای برخی افراد، ممکن است به معنای دستیابی به یک موقعیت اجتماعی خاص در زندگی یا شهرت باشد، و برای برخی، به معنای خوشحالی و رضایت واقعی حتی بدون همه آن چیزها است.
بنابراین، موفقیت برای شما چه معنایی دارد؟
برای کمک به کشف معنای متفاوت موفقیت، از 35 نفر خواستیم تا دیدگاههای خود و نحوه دستیابی به نسخه موفقیت خود را به اشتراک بگذارند.
بیا یک نگاهی بیندازیم.
بیا یک نگاهی بیندازیم.
جی. برایان بنسون
نویسنده برنده جایزه و شماره 1 پرفروش ” عادات موفقیت – ایده های الهام گرفته شده برای کمک به شما در اوج گیری ” | مربی | اسپیکر TEDx | شخصیت رادیویی | بازیگر | 4 بار ورزشکار مرد آهنی
موفقیت به سادگی به معنای تلاش برای حرکت به جلو است
فکر میکنم جامعه و عزیزانمان به بسیاری از ما آموختهاند (همانطور که به آنها آموزش داده شده است)، که شادی، موفقیت و رضایت از قرار گرفتن در یک قالب اجتماعی خاص حاصل میشود.
اغلب اوقات موفقیت به معنای داشتن یک شغل خوب و کسب درآمد خوب از آن است. از فریفته شدن برای پذیرش پیش از موعد نقشی که ربطی به ماهیت یا ارزش های شما ندارد، محتاط باشید.
من کسب و کار خانوادگی خود را به مدت 11 سال اداره کردم و سرانجام پس از اینکه به این حقیقت دست یافتم که واقعاً به من علاقه ای نداشت یا خلاقیت من را تغذیه نمی کرد، آنجا را ترک کردم. در ابتدا آسان نبود، زیرا احساس میکردم سنگینی جامعه و خانوادهام به من فشار میآورند، زیرا از تعریف موفقیت تبعیت نمیکردم.
از آن زمان به بعد متوجه شدم که موفقیت با پول، وضعیت شغلی یا همگام شدن با جونزها تعریف نمی شود. موفقیت به سادگی به این معناست که شما ظاهر می شوید، سعی می کنید به سمت جلو حرکت کنید و به روند رشد خود باز شوید. در کتاب من، اگر این کار را انجام دهید، موفق هستید.
در اینجا کاری است که من اخیراً شروع به انجام آن کردم و به من کمک کرد تا ایده موفقیت خود را دوباره شکل دهم. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک شیشه یا یک قوطی تهیه کنید و هر بار که کاری را با موفقیت انجام می دهید، آنچه را که بوده را روی یک تکه کاغذ بنویسید و در شیشه خود قرار دهید. خودشه. می دانم که احتمالاً از من می پرسید که چرا باید یک جار موفقیت داشته باشید.
خب اینجوریه شروع کردم به انجام آن برای یادآوری تمام کارهای مثبت و موفقی که در گذشته انجام میدهم و در گذشته نادیده گرفته بودم. اگر شما هم مثل من هستید، گاهی اوقات فراموش می کنیم و ممکن است احساس کنیم که پیشرفت چندانی نداریم. این راهی است که انرژی من را بالا نگه دارم و حالات مثبت را در جریان قرار دهم. من همه چیز را آنجا گذاشتم.
حضور در کلاس کراس فیت، رفتن به یک آزمون آزمایشی، داشتن یک برنامه رادیویی موفق، یک روز عالی برای نوشتن، آگاهی در روند رشد خودم، خارج شدن از منطقه راحتم یا حتی اگر موقعیتی را به خوبی مدیریت کنم. همه آنها در کتاب من موفقیت هستند و به کوزه می روند. چیزی که واقعاً جالب است این است که هر از گاهی برخی از لغزش ها را بیرون بکشم و لحظات موفقیت آمیزی را به خودم یادآوری کنم.
من متوجه شدم که آن را یک ابزار واقعا قدرتمند است و امیدوارم شما نیز این کار را انجام دهید. این یک تمرین چشم باز است که به شما کمک می کند معنای واقعی موفقیت چیست!
پیج آرنوف فن
بنیانگذار و مدیر عامل، Mavens & Moguls
وفادار ماندن به اعتقادات اصلی من
وفاداری یکی از ارزش های اصلی من است – وفاداری به خود و دیگرانی که به آنها احترام می گذارم. برای من مهم است که تعداد همکاران و مشتریان خود را بسنجم و ما را به کسانی که به آنها اعتماد دارند ارجاع دهند. وفاداری به ماموریت سازمان و ارائه تجربیات برتر برای من اهمیت زیادی دارد.
داشتن اعتماد به نفس برای دور شدن از مشتری یا همکار که ارزش ویژه برند شما را کمرنگ می کند، دشوار است، اما گاهی اوقات ضروری است. شما باید همیشه نسبت به ماهیت برند خود معتبر باشید و اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که برند شما و ارزش های آن را تقویت می کنند – نه اینکه آن را خدشه دار کنند.
بنابراین به این نتیجه رسیده ام که برای من روابط مهم است. برخورد با کیفیت مهم است. صداقت مهم است. سازگاری مهم است. اصالت و صداقت مهم است. تجربه و سفر مهم است. روی چیزهایی تمرکز کنید که برایتان اهمیت دارند و از شر چیزهایی که اهمیتی ندارند خلاص شوید. دور کردن بی نظمی از ذهن و زندگی شما فضا را برای چیزهایی که برایتان ارزش قائل هستید آزاد می کند.
موفقیت بسیار شخصی است، بنابراین تعریف شما متفاوت از تعریف من خواهد بود و باید باشد. برای من، رشد به خاطر رشد بی معنی است، اما رشد سودآور با مشتریان جالبی که مشکلات مهم را حل می کنند، چیزی است که مرا درگیر و هیجان زده نگه می دارد.
توانایی گذراندن وقت با افرادی که دوستشان دارم و به آنها اهمیت می دهم بسیار مهم است. شهرت من واقعاً مهم است، و تبلیغات دهان به دهان مثبت برای من بسیار مهم است، زیرا تقریباً تمام تجارت ما از طریق ارجاع انجام می شود.
در تجربه من صادق بودن به شکل بی رحمانه به ایجاد اعتماد و روابط با مشتریان کمک می کند. هیچ کس دوست ندارد که به او گفته شود وب سایت / نام / خط برچسب / مواد زیر همتراز هستند اما گاهی اوقات لازم است گفته شود.
من حتی در جلساتی شرکت کردهام که در آنها کسبوکار جدیدی را مطرح کردهایم و در مورد کپیهای گیجکننده، موضوعات مضاعف، لینکهای شکسته، ناوبری ضعیف و غیره نظراتی دادهام و اگرچه گاهی اوقات در بسیاری از موارد نتیجه معکوس میدهد، آنها نکته را میبینند و از بازخورد صادقانه قدردانی میکنند.
گاهی اوقات یک نفر بعد از آن پیش می آید و در واقع از شما برای اینکه «خیلی صادق هستید» یا آنچه را که دیگران احساس کرده اند اما از بیان آن می ترسند، به زبان می آورد، تشکر می کند.
بهترین مثال برای من زمانی بود که از ما برای ارائه یک RFP برای یک مشتری بزرگ دعوت شدیم (همه شرکتهای دیگر دعوت شده آژانسهای بزرگ بودند) و در طرح خود این واقعیت را برجسته کردیم که سند ضعیف نوشته شده بود و خیلی واضح نبود، بنابراین میتوان آن را تفسیر کرد. به روش های مختلف به طوری که در واقع به جای اینکه یک تعامل 6 رقمی باشد، به راحتی می توان آن را به 2 پروژه بسیار بزرگ تعبیر کرد، اما ما نمی خواستیم آنها را بترسانیم، بنابراین فرض می کنیم منظور آنها محدوده کوچکتر است.
رئیس شرکت از من خواست که منظورم را توضیح دهم. او مکث کرد و گفت ما تنها شرکتی بودیم که به آن اشاره کرد و او موافقت کرد و پیشنهاد دوم را از ما خواست.
او همچنین عذرخواهی کرد زیرا یک کارمند جدید، RFP را نوشت، این اولین مورد او بود و از ما خواست که علاوه بر پروژه، به عنوان مربی برند او نیز خدمت کنیم تا بتواند در مورد فرآیندهای بازاریابی به درستی از ما بیاموزد.
ما 3 قطعه کار از آن به دست آوردیم! از پرسیدن سؤالات احمقانه متنفرید، اما گاهی اوقات پرسیدن سؤالات روشنگر و توضیح معنای آنها ممکن است به نفع شما تمام شود (و کار را سه برابر کنید)!
یک نقل قول عالی در مورد موفقیت از رالف والدو امرسون آمده است:
« اغلب و زیاد خندیدن. جلب احترام افراد باهوش و محبت کودکان؛ برای جلب قدردانی منتقدان صادق و تحمل خیانت دوستان دروغین؛ قدردانی از زیبایی، یافتن بهترین ها در دیگران، ترک جهان اندکی بهتر، چه با یک کودک سالم، چه یک باغچه یا یک شرایط اجتماعی رستگار شده. بدانی که حتی یک زندگی راحت تر نفس کشیده است چون زندگی کرده ای. این باید به موفقیت منجر شود. ”
در Lamonte ‘Buggs Jr.
بنیانگذار و مالک، VLB/VBJ Enterprises، LLC و 4-U-Nique Publishing
به دست آوردن شادی از دستیابی به اهدافتان
موفقیت چیست و چگونه به آن دست پیدا کنیم؟ بسیاری از مردم موفقیت را به میزان پول، نوع ماشینی که رانندگی می کنند یا اندازه خانه خود نسبت می دهند. با این حال، آیا واقعاً آیتم های مادی موفقیت را تعریف می کنند؟
موفقیت واقعی نه تنها از دستیابی به اهداف، بلکه از شادی و رضایت حاصل از پیگیری آن اهداف نیز به دست می آید.
برای رسیدن به موفقیت، شخص باید برنامه ای داشته باشد – و آن را نگه دارد – در مورد اینکه چگونه به موفقیت دست می یابد. به بهبود و افزایش اخلاق کاری خود ادامه دهید.
چه بخواهید ورزشکار، نوازنده، سخنران، کارآفرین، مدل و غیره شوید، تمرین کنید تا در کاری که انجام می دهید بهترین شوید. همه را بده. به سختی، یا سخت تر، به عنوان حرفه ای های برتر در آن زمینه کار کنید.
بدانید که در طول مسیر شکستی را تجربه خواهید کرد – اما مهم است که به یاد داشته باشید که شکست گامی ضروری در مسیر موفقیت است. قبلاً آن را شنیده اید؛ مهم این نیست که چند بار زمین می خورید. آنچه مهم است این است که چند بار پشت سر می ایستید.
هنگامی که به اهداف خود ادامه می دهید – سپس به گذشته نگاه کنید تا ببینید از زمان سقوط تا کجا پیش رفته اید – این شکست ها هستند که به شما امکان می دهند به احساس رضایت دست یابید، مهم نیست در کجای سفر خود هستید.
گاهی برای رسیدن به موفقیت باید کمی خودخواه بود. برخی ممکن است از شما به خاطر انتخابهای ضروری که برای دستیابی به اهدافتان باید انجام دهید انتقاد کنند – اما به یاد داشته باشید که انتقاد کردن برای مردم آسانتر از خلق کردن آن برای دیگران است. شک، ترس و ارعاب را از ذهن، جسم و روح خود دور کنید. اجازه ندهید فشارهای دیگران شما را پایین بیاورد.
وقتی موفق شدید، به موفقیت خود مباهات نکنید، بلکه اجازه دهید اعمالتان خودشان صحبت کنند. برای ایجاد تغییر مثبت در جهان تلاش کنید و اوقات فراغت خود را صرف یادگیری چیزهای جدید کنید و همچنان سازنده باشید.
موفقیت با قیمتی همراه است – ممکن است به معنای صرف زمان کمتر برای لذت شخصی باشد – و برخی از افراد ممکن است نسبت به موفقیت شما حسادت کنند و روابط شما را به روش های پیش بینی نشده ای تحت تاثیر قرار دهند. با این حال، اگر اولویتها و ارزشهای شما مرتب باشد، موفقیتی که به دست میآورید ارزش آن را خواهد داشت – و افرادی که واقعاً مهم هستند، میتوانند در آن موفقیت با شما سهیم شوند.
Rafael E. Salazar II، MHS، OTR/L
رئیس و مدیر عامل، Rehab U Practice Solutions
انجام کار معنادار یا رضایت بخش
من موفقیت را انجام کاری معنادار (یا رضایت بخش) تعریف می کنم که هم اهداف شخصی یا حرفه ای شما را برآورده می کند و هم درآمد کافی برای حمایت از سبک زندگی دلخواه شما را فراهم می کند.
این بدان معناست که موفقیت برای افراد مختلف بسته به شرایط، اهداف و خواستههای شما به معنای متفاوت است.
اغلب اوقات، مردم گرفتار «بالا رفتن از نردبان»، «برداشتن گام بعدی» یا تلاش برای مطابقت با آنچه جامعه یا رسانهها به عنوان «موفقیت» معرفی میکنند، میشوند. این باعث میشود بسیاری از مردم چرخهای خود را بچرخانند، آنها را آسیاب کنند و سعی کنند به آن دفتر گوشهای برسند که در نهایت آنها را بدبخت میکند. همچنین به این معنی است که افراد زیادی وجود دارند که برای “موفقیت” از احساسات، رویاها یا اهداف خود دست کشیده اند.
گرفتار شدن در آن می تواند بسیار آسان باشد، اما باید به خاطر داشته باشیم که تنها زمانی واقعاً خوشحال خواهیم شد که در حال انجام کاری باشیم که احساس می کنیم قرار است انجام دهیم.
برای برخی، این ممکن است به معنای کسب درآمد کمتر یا دریافت شناخت کمتری باشد تا روی پروژه ای کار کنند که صبح آنها را از کار بیاندازد. برای دیگران، ممکن است به معنای تلاش برای ایجاد کسب و کاری باشد که به آن اعتقاد دارند.
در نهایت به 2 سوال می رسد:
- آیا از کار خود راضی هستید و به سمت اهداف خود حرکت می کنید؟
- آیا از سبک زندگی که کار برای شما فراهم می کند راضی هستید؟
اگر پاسخ به این دو سوال “بله” است، پس از نگرانی در مورد اینکه دیگران ممکن است فکر کنند دست بردارید، شما در حال حاضر رویای خود را زندگی می کنید!
دیوید گاسپاریان
رئیس، Phonexa
موفقیت بیشتر به سفر مربوط می شود تا مقصد
بدیهی است که ما میتوانیم موفقیت را به روشهای مختلفی تعریف کنیم: با داشتن محبت و حمایت خانواده، با ایجاد روند در صنعت خود، با ایجاد یک شرکت بزرگ. و من معتقدم که تعیین اهداف برای زندگی کاری و شخصی مهم است و رسیدن به آن اهداف می تواند به عنوان یک موفقیت تلقی شود.
اما من معتقدم که در نهایت موفقیت بیشتر به سفر مربوط می شود تا مقصد. اگر بتوانم هر روز از خواب بیدار شوم و حداکثر انرژی و تلاش را برای اهدافی که به آنها باور دارم به کار ببرم، این موفقیت است.
من علاقه زیادی به شرکت و تیم خود دارم و هر روزی که با آنها کار می کنم روز موفقیت است. بله، دستاوردهای بزرگی وجود دارد که برای آنها تلاش می کنیم – و بیشتر اوقات به آن می رسیم و گاهی اوقات نمی کنیم. اما برای من، تلاش برای رسیدن به این اهداف و دستاوردها است که به من احساس موفقیت میکند.
ارین بیکر، دکترا
مربی رهبری | روانشناس اجتماعی
موفقیت چیزی است که هر فردی می تواند برای خود تعریف و طراحی کند
آنچه بیش از همه مهم است این است که آیا یک فرد احساس رضایت و موفقیت درونی می کند، نه اینکه آیا به معیار یا نقطه عطف بیرونی رسیده است. برای برخی از افراد، موفقیت ممکن است در مورد زندگی با اصالت و همسویی با ارزش هایشان باشد.
برای دیگران، ممکن است کسب درآمد کافی برای زندگی راحت، با ثبات و تامین معاش خانواده باشد. و برای دیگران، ممکن است دائماً محدودیتهای کاری را که میتوانند به صورت شخصی و حرفهای انجام دهند تحت فشار قرار دهند.
نکته مهم، همانطور که محصولات و خدمات به طور معمول از طریق “طراحی مجدد” انجام می شود، تعریف خود از موفقیت نیز می تواند انجام شود. یعنی نیازی نیست که شخص در طول عمر خود همان تعریف را حفظ کند. در یک برهه از زمان، موفقیت ممکن است کسب درآمد کافی برای راحتی باشد، اما بعداً در زندگی، ممکن است در مورد زندگی با اصالت و همسویی باشد.
بنابراین در نهایت، تعداد تعاریف موفقیت تنها محدود به تعداد افرادی است که در این سیاره ضربدر تعداد دفعاتی است که می توانند تعریف خود را دوباره طراحی کنند! یعنی تعاریف بی حد و حصر هستند!
تیموتی جی ویدمن
دانشیار مدیریت و منابع انسانی (بازنشسته)
انجام کارهایی که واقعا از آنها لذت می برید
وقتی خیلی جوانتر بودم، سیزده سال را صرف مدیریت چندین عملیات تجاری مختلف در دیترویت، کلیولند و کلمبوس کردم. من حقوق خوبی می گرفتم، پاداش عملکرد خوبی می گرفتم، مرتباً ترفیع می گرفتم و خود را یک مدیر موفق می دانستم. اما هفته های کاری 60 ساعته اغلب باعث استرس و خستگی من می شد و به ندرت وقت کافی برای علایق بیرونی ام داشتم.
از آنجایی که همیشه از تربیت مدیران جدید لذت می بردم، فکر می کردم روزی ممکن است به تدریس در دانشگاه بروم. با در نظر گرفتن این موضوع، دورههای کسب و کار فارغالتحصیل عصر را در یک دانشگاه بزرگ واقع در نزدیکی دفترم میگذراندم.
بنابراین زمانی که شرکت من در دوران رکود به من پیشنهاد خرید داد، مصرف آن به من این امکان را داد که بیش از یک سال دانشجوی تمام وقت فارغ التحصیل شوم (در حالی که همسرم بیش از سهم منصفانه اش از بار مالی در خانه به دوش می خورد). اما وقتی او مریض شد و مجبور شد ده ماه نیروی کار را ترک کند، من مجبور شدم این سستی را انجام دهم.
بنابراین من اولین شغل تدریس خود را به عنوان مربی کسب و کار تمام وقت در یکی از کالج های کوچک دو ساله ایالت در یک شهرستان مجاور یافتم. من از رفت و آمد روزانه لذت نمی بردم، حجم کاری در آنجا دیوانه کننده بود (بیست ساعت تماس در هر سه ماه)، و حقوق پایه تقریباً سی درصد کمتر از آنچه در دنیای تجارت می گرفتم بود. (و البته، هیچ طرح پاداشی برای مربیان کالج وجود نداشت، و من عادت کرده بودم که مرتباً پاداش دریافت کنم!) اما حداقل من در دانشگاه شروع کرده بودم.
وقتی تجربه کافی داشتم، به موقعیت های تدریس بهتر در مدارس بزرگتر توجه کردم و از نردبان تحصیلی بالا رفتم. ده سال پس از دریافت اولین شغل معلمی، من دانشیار بودم و برنامههای تجاری را در یک کالج اجتماعی نسبتاً بزرگ در ایالت دیگر اجرا میکردم – و بالاخره دوباره پول «مناسب» به دست آوردم!
سپس، پس از اتمام دکترای خود (که هشت سال کار پاره وقت طول کشید، اما قطعاً هدف ارزشمندی برای دنبال کردن بود)، تصمیم گرفتم که میخواهم تدریس حرفهای خود را در دوره لیسانس مدیریت بازرگانی چهار ساله (BBA) به پایان برسانم. برنامه
انجام آن تغییر به طور موقت رتبه و حقوق من را کاهش داد، اما تدریس دوره های مدیریت سطح بالا در یک مدرسه کوچک، مسکونی و هنرهای لیبرال بسیار مفید بود. در پایان دوره های درجه بندی، من هنوز هم گاهی اوقات ساعات طولانی کار می کردم. اما انعطافپذیری و کنترلی که بر برنامهام داشتم، دنیای کسبوکار را با یک ضربه بزرگ شکست داد.
و البته، در صورت تمایل میتوانستم تابستانها را تعطیل کنم – و این کار را برای پیادهروی، کاوش و عکاسی از هجده پارک ملی مختلف، بناهای تاریخی ملی و جنگلهای ملی دیدنی در سراسر غرب ایالات متحده انجام دادم.
علاوه بر این، در طول تعطیلات زمستانی و بهاری، من توانستم لذت اسکی آلپاین در کوه های کلرادو را دوباره کشف کنم! و همچنین عاقلانه سرمایه گذاری کردم، که در نهایت به من اجازه داد تا به عنوان دانشیار 62 ساله از آن کالج نیمه انتخابی هنرهای لیبرال بازنشسته شوم.
در طول زندگی کاری ام، کاملاً ممکن است که اگر به حرفه مدیریتی خود (و هفته های کاری 60 ساعته هولناک آن) پایبند بودم، وضعیت مالی بهتری داشتم. اما پول همه چیز نیست – و در برخی مواقع، احتمالاً بیشتر از آنچه واقعاً نیاز دارید برای زندگی راحت در دوران بازنشستگی خواهید داشت.
به نظر من، مهمتر این است که زندگی خود را با کارهایی انجام دهید که واقعاً از آنها لذت می برید. من معتقدم که نویسنده و تاجر پرفروش هاروی مکی زمانی گفت: ” کاری را که دوست دارید انجام دهید پیدا کنید و هرگز در زندگی خود یک روز کار نخواهید کرد. و چه کسی می تواند با آن بحث کند؟
کریستوفر جی ریتر
بنیانگذار، OneMeanDream.com
این ما هستیم که موفقیت خود را تعریف می کنیم
امروز، ما در جامعهای بههمپیوسته زندگی میکنیم که به نظر میرسد موفقیت را با پیشرفت، جلب توجه، کسب درآمد، افزایش محبوبیت یا حتی داشتن چیزهای بیشتر از دیگران برابری میکند. اما موفقیت را فقط فرد می تواند تعیین کند.
موفقیت برای یکی می تواند به معنای شکست برای دیگری باشد. بنابراین، برای موفقیت ، باید مشخص کنیم که موفقیت برای ما چه معنایی دارد. ما تنها کسانی هستیم که می توانیم به این سوال پاسخ دهیم که موفقیت چیست؟
این بدان معناست که ما باید تصمیم بگیریم که برای تعیین موفقیت خود چه چیزی لازم است. هر بار که به نقطه عطفی می رسم، موفقیت را برای خودم تعیین می کنم. برای برخی، این می تواند رسیدن به یک آرزوی مادام العمر، دریافت ترفیع، تکمیل یک دکترا، یا پس انداز پول کافی برای حفظ یک سبک زندگی خاص پس از بازنشستگی باشد.
در نهایت، موفقیت را تنها می توان با اهداف، خواسته ها و اقداماتی که خود انجام می دهیم تعیین کرد. این ما هستیم که موفقیت خود را تعریف می کنیم، نه دیگران.
این به معنای مقاومت در برابر فشارهای فرهنگ عامه یا آن دوستان آزاردهنده ای است که سعی می کنند ما را به سمت ایده های از پیش تعیین شده خود در مورد موفقیت سوق دهند. در نهایت، موفقیت چیزی است که ما از درون می یابیم. این توانایی تعیین هدف و سپس رسیدن به آن است.
به توانایی ها و استعدادهای خود اطمینان داشته باشیم تا ما را به جایی که می خواهیم برسانیم. برای یافتن قدرتی که برای رسیدن به رویاهایمان نیاز داریم یا چیزهایی را که در طول مسیر نیاز داریم یاد بگیریم. موفقیت فقط توسط شما قابل تعریف است. چرا از امروز شروع نکنیم!
رومن گریگوریف
مدیرعامل اسپلنتو
زندگی خود را به عنوان یک سفر جاده ای تصور کنید. برخی افراد موفقیت شما را بر اساس سرعت سفر، دور در دقیقه روی سرعت سنج یا تعداد خودروهای دیگری که از آنها سبقت می گیرید قضاوت می کنند. دیگران با توجه به شرکتی که در صندلیهای سرنشین خود نگه میدارید، توقفهای متنوعی که در طول مسیر انجام میدهید یا اینکه چقدر ماشین شما زیبا و آراسته است.
اما موفقیت برای من این است:
- میخواد جایی بره
- دانستن اینکه چرا می خواهید به آنجا بروید.
- داشتن برنامه ای برای رسیدن به آنجا
- با وجود موانع به این طرح پایبند باشید، اما در صورت لزوم برای تغییر آن انعطاف پذیر باشید.
- لذت بردن از سفر.
جیمی رودریگز
COO، 3dcart
موفقیت این است که بتوانید زندگی خود را به روش خود زندگی کنید
از آنجایی که کار بخش بزرگی از روز اکثر مردم را به خود اختصاص می دهد، بخش بزرگی از موفقیت نه تنها این است که در کاری که انجام می دهید خوب باشید، بلکه از کاری که روی آن کار می کنید خوشحال باشید. اگر خوب نباشید، موفقیت سخت است، و اگر از کاری که انجام میدهید دلخور یا بدتان بیاید، سختتر است.
کشف و کشف این امر ممکن است زمان ببرد، اما این مسیر ارزشمندی است تا تعیین کنید میخواهید هر روز روی چه چیزی کار کنید، حتی اگر تمام پول دنیا را داشته باشید. وقتی نوبت به زندگی شخصی شما می رسد، موفقیت تفاوت چندانی ندارد. این خوشحالی است که وقت خود را صرف انجام چه کاری و با چه کسی می کنید.
ترکیب کار و اوقات فراغت شما موفقیت واقعی را ایجاد می کند. ویژگی منحصر به فرد موفقیت این است که جهانی نیست، بلکه برای هر فردی منحصر به فرد است، بنابراین مهم است که نسخه خود را از موفقیت دنبال کنید و به یاد داشته باشید که یک هدف پویا است نه ثابت.
دیو رمزی
مدیرعامل Ramsey Solutions
موفقیت این است که زندگی خود را با صداقت و پشتکار انجام دهید
مردم ممکن است فکر کنند کسانی که درستکاری ندارند، کسانی هستند که جلوتر می روند، اما این فقط در تلویزیون است. افراد موفق اجازه می دهند بله آنها بله و نه آنها نه باشد.
افراد موفق همیشه باهوش ترین افراد این دسته نیستند. آنها فقط از ترک کار خودداری می کنند. انکار نخواهند شد. خراش میدهند و پنجه میزنند و فشار میدهند. بین پشتکار و موفقیت همبستگی بالایی وجود دارد.
من با هزاران نفر از افراد موفق ملاقات کرده ام و در هر مورد، آنها را شکست های بزرگی یافته ام. آنها در راه رسیدن به قله شکست خورده اند. به نظر می رسد، به اصطلاح کوه درخشان موفقیت، در واقع انبوهی از زباله است که آنها به جای دراز کشیدن در زیر آن، روی آن بایستند.
موفقیت یکپارچگی، پشتکار، اشتیاق، انضباط نفس و ایمان است. و خبر خوب؟ هر یک از این موارد را شما هم می توانید انتخاب کنید. این موفقیت است.
شلی اشنایدر
رئیس، راه حل 113
من معتقدم موفقیت واقعی با تعریفی که جامعه ما به ما می دهد نمی گنجد. اگر به فرهنگ ما نگاه کنید، موفقیت همه بر پایه ثروت مادی است.
با بالا رفتن سن، متوجه شدم چیزهایی که به من احساس موفقیت میکنند، چیزهایی نیستند که بتوانم بخرم، بلکه چیزهایی هستند که میتوانم رشد کنم. حضور در ازدواجم و در کنار فرزندانم بهترین مثالی است که می توانم در این مورد بزنم.
من تا به حال دو شغل راحت را ترک کرده ام و انتخاب کرده ام که در خانه با فرزندانم باشم. میدانم که همه این انتخاب را ندارند و همین باعث میشود احساس کنم انتخابهای قبلیام موفق بودهاند.
ما توانستیم در سال 2008 خیلی سخت کار کنیم تا تمام بدهیهایمان را بپردازیم، اما خانهمان و این واقعاً انتخابهای زیادی را برای ما باز کرد. بهجای اینکه به آنچه که دنیای شرکتها میگوید ما باید انجام دهیم مقید باشیم، آزادی انجام کاری را داریم که روح ما را پر میکند.
من اخیراً کسب و کار آنلاین خودم را راهاندازی کردهام و میتوانم به فرزندانم نشان دهم که راههای زیادی برای موفقیت وجود دارد و تعداد کمی از آنها به میزان خرید و مالکیت شما مربوط میشوند. منظورم این است که مگر اینکه موفقیت را با اندازه خانه، مارک لباس و فلاش در ماشینتان بسنجید.
به طور کلی، من احساس میکنم که موفقیت بیشتر مربوط به گرفتن زندگی و توانایی زندگی کردن به شیوهی خودت است، حتی اگر برخلاف آنچه فرهنگ ما میگوید موفقیت باشد.
باورتان نمیشود از چند نفر پرسیدهایم که چگونه میتوانند کاری را که ما انجام میدهیم انجام دهند، بیشتر مردم به سادگی خارج از آنچه فرهنگ به آنها میگوید فکر نمیکنند تا زمانی که کسی به آنها نشان دهد که میتوان این کار را به روشی راحت انجام داد.
کریستوفر چانگ
مدیر و موسس، مکان 852
موفقیت یعنی شاد بودن و شکرگزار بودن
به راحتی می توان یک عدد یا ایراد برای کلمه موفقیت در نظر گرفت زیرا قابل اندازه گیری است. ممکن است مردم بگویند که برای موفقیت به یک فراری یا هفت رقمی در حساب بانکی خود نیاز دارم، اما من معتقدم شادی و قدردانی موفقیت است.
اگر واقعاً برای آنچه دارید خوشحال و سپاسگزار هستید و با لبخند از خواب بیدار می شوید، به موفقیت دست یافته اید.
اشتباه نکنید زیرا معتقدم که کالاهای مادی شادی را به ارمغان می آورند اما معمولاً دوام نمی آورند. به احتمال زیاد اگر وقتی کمبود ثروت دارید خوشحال نیستید، وقتی آزادی مالی دارید خوشحال نخواهید شد زیرا شادی خود را به عوامل خارجی وابسته کرده اید که تحت کنترل شما نیستند.
می بینید، شاد بودن و سپاسگزار بودن آسان تر از انجام دادن است، به همین دلیل است که تنها تعداد کمی واقعاً قادر به دستیابی به آن هستند. به همین دلیل است که هنگام تلاش برای رسیدن به اهداف خود و پذیرش روند رسیدن به آن، باید خوشحال باشید. همیشه به یاد داشته باشید که شاد بودن و راضی بودن دو چیز متفاوت هستند.
شاد بودن و شکرگزاری موفقیت است. اگر از قبل خوشحال هستید و هدفی را دنبال می کنید (معمولاً یک رقم یا هدف پولی) که هنوز به آن نرسیده اید، پس از موفقیت 10 برابر شادتر خواهید بود زیرا موفقیت شما از درون نشات گرفته است.
رومئو اسپینو
مدیر عامل، StratasCorp
موفقیت باید با شادی باشد. امروزه بسیاری از مردم موفقیت خود را با دارایی های مادی یا اقدامات افراطی نشان می دهند یا طرح می کنند. امروز بسیار عمیق است زیرا همه در تلاش هستند تا با جونز همگام باشند.
موفقیت داشتن یک ماشین شیک، یک عمارت بزرگ یا پرواز با یک جت شخصی نیست. درعوض، موفقیت باید با شادی درونی احساس یک فرد تعیین شود.
کسی که به اندازه کافی خوش شانس است که یک تجارت موفق ایجاد کند و مشاغلی را فراهم کند که بتواند زندگی مردم را به سمت بهتر تغییر دهد، موفق است. همیشه باید در مورد ارائه ارزش و ایجاد احساس ارزشمندی در افراد باشد.
داستان موفقیت من این نیست که توانستم یک شرکت 200 میلیون دلاری بسازم. درعوض، موفقیت برای من زمانی است که یکی از کارمندانم که کار خود را به عنوان مسئول پذیرش شروع کرده بود، هر روز سخت کار می کرد و در نهایت برای کار در بخش مالی ما ارتقاء یافت و حقوق قابل توجهی دریافت کرد.
پس از چند ماه، او پیش من آمد و به من گفت که چقدر از ارتقای شغلی خود قدردانی می کند زیرا این فرصت را به او داد تا اولین آپارتمان خود را بگیرد و از خانه والدینش نقل مکان کند.
او در محیطی بزرگ شد که ناپدریاش از نظر روحی و گاهی اوقات جسمی آزار میداد. با توانایی او برای خرید آپارتمان خود احساس خوشبختی کرده و اعتماد به نفس بیشتری به او بخشیده است.
مطالب مرتبط: من از خانواده ام متنفرم! باید چکار کنم؟
دانستن اینکه شرکتی که من ساختم توانست فرصتی را برای او فراهم کند تا از یک نقطه پایین در زندگی خود به اکنون در نقطه اوج برسد، من را خوشحال می کند. احساس شادی در قلبم در اعماق قلبم موفقیت من است.
مایک شیتی
موسس، ThatShirt
موفقیت یک اندازه نیست
موفقیت برای هر فردی متفاوت است، موفقیت یک اندازه نیست. من موفقیت خود را بر اساس 3 خط پایه اندازه گیری می کنم.
موفقیت مالی
تعیین اهدافی که برای موفقیت مالی داشتم و می خواستم به آنها برسم، به من این امکان را داد که در زمان رسیدن به موفقیت قدردانی کنم. صرف نظر از داشتن درآمد کافی برای خرید چیزهایی که میخواهم، کار کردن برای خانه/ماشین – دانستن اینکه چه چیزی برای موفقیت مالی میخواهم، به من این فرصت را میدهد که به جای اینکه آن را بدیهی تلقی کنم، از آن موفقیت قدردانی کنم.
موفقیت شغلی
در مقطعی از زندگی از شغلم متنفر بودم و چشم انتظار سرکار رفتن نبودم. بدبخت شدم یک قدم به عقب برداشتم تا تحلیل کنم که چه کارهایی دوست دارم انجام دهم و چه چیزهایی مرا خوشحال می کند. سپس مسیر شغلی خود را به چیزی تغییر دادم که از آن لذت می برم و خوشحالم می کند. موفقیت شغلی من انجام کاری است که دوست دارم، نه فقط کاری که باید انجام شود.
سلامتی موفقیت
می خواستم سالم و تندرست باشم. موفقیت من برای سلامتی ناشی از این بود که می خواستم خودم را بهتر کنم. من همیشه دوست داشتم در یک ماراتن بدوم و آن را تمام کنم – این موفقیتی بود که می خواستم به آن برسم.
با صرف زمان برای تمرین و خوردن درست، احساس بهتری داشتم که قدم های کوچکی را به سوی هدفم بردارم. در نهایت، به آنجا رسیدم، اولین ماراتن خود را کامل کردم و طعم آن بسیار شیرین بود.
موفقیت برای من همین است. ایجاد چیزی که به نظرم موفقیت آمیز است برای هر یک از مقوله هایم به من این امکان را می دهد که از اهدافی که به آن دست می یابیم و زندگی ای که زندگی می کنم قدردانی کنم.
دبورا سوینی
مدیر عامل، MyCorporation.com
آیا موفقیت قابل سنجش است؟ و اگر بله با چه چیزی اندازه گیری می شود؟ آیا موفقیت بر اساس میزان درآمدی که به دست می آورید، میزان خوشحالی شما یا اینکه چگونه خود را می بینید محاسبه می شود؟ در طول زندگی خود، صدها داستان در مورد اینکه چگونه “موفق ترین” افراد بدبخت هستند شنیده ایم. ما دائماً موفقیت افراد را با شهرت و ثروتشان می سنجیم.
شخصاً معتقدم موفقیت باید بدون مقایسه با افراد مشهور، همکاران یا خانواده/دوستان تعریف شود. موفقیت این است که ما خودمان را بدون مقایسه ببینیم. اکنون از خود بپرسید: “آیا من موفق هستم؟” “تا کجا در زندگی پیش رفتی؟” “در طول زندگیم چقدر رشد کرده و خودم را ساخته ام؟”
این پاسخ ها را یادداشت کنید و تعریف خود را از موفقیت خواهید داشت. به یاد داشته باشید که همیشه دستاوردهای خود را بشناسید، دستاوردهای خود را برجسته کنید و آن را به عنوان موفقیت خود علامت گذاری کنید.
روبن یوناتان
بنیانگذار و مدیر عامل، GetVOIP
موفقیت برای هر کسی متفاوت است، اما برای من – این موفقیت برای خانواده من و خانواده کارمندانم آینده ای مناسب ایجاد می کند. برای من، آینده ای قابل دوام، آینده ای است که ما نیز می توانیم از آن لذت ببریم.
به عنوان یک رهبر، تیم من برای تامین تمام آینده مالی ما به من متکی است. و به عنوان یک شوهر، خانواده ام به من برای انجام همین کار متکی هستند. اینجا فشار وجود دارد، اما مهم این است که بفهمم همه این کارها را برای چه انجام می دهم.
بنابراین، در حالی که من در ایجاد همه این موفقیت ها استرس دارم، همچنین مهم است که زندگی کاری خود را با زمان برای لذت بردن از خانواده و دوستان متعادل کنم – و اطمینان حاصل کنم که کارمندانم نیز این زمان را دارند.
در نهایت، اگر حمایت بیشمار خانوادهام را که این کارآفرینی موفق را امکانپذیر میسازد، قدردانی نکنم، بیتوجه خواهم بود.
شیام کریشنا ایر
بنیانگذار، خیریه SKI
موفقیت تمرکز متوازن بر افراد، بازگشت و محیط است. هر چیزی که یک جامعه را می سازد و حفظ می کند، از درون جامعه. مردم مهمترین جنبه هستند و کلید موفقیت بلندمدت ما درگیر کردن افراد همفکر برای تامین مالی و اداره سازمان ما بوده است.
وقتی یک موسسه خیریه جهانی را برای خدمت به محرومان اقتصادی راه اندازی کردم، هیچ سازمانی را پیدا نکردم که همین کار را انجام دهد. بدون الگو یا مسیر شکست خورده، یک استارتاپ تنها پاسخ بود.
9 سال بعد، موفقیت خاص ما توسط صدها ذینفع توانمند تعریف می شود، زیرا آنها خودشان به کارآفرینانی تبدیل می شوند که مسئولیت زندگی خود را بر عهده می گیرند و دیدگاه های خود را به واقعیت تبدیل می کنند.
گرانت هنسل
مدیر عامل، مگافون غیر انتفاعی
در دنیای کارآفرینی، «موفقیت» واژهای است که ناظران بیرونی برای توصیف یک فرد، شرکت یا تیمی به کار میبرند که شکست پس از شکست را بدون از دست دادن شتاب پشت سر میگذارند و موفق میشوند در برابر عمیقترین اهداف خود پیشرفت کنند.
قبل از راهاندازی Megaphone غیرانتفاعی و برنامه RoundUp، بیش از ۸ کسبوکار راهاندازی کردم، که بسیاری از آنها دهانههای سیگار میکشیدند. در حال حاضر، این ظاهر، احساس و بوی یک شکست بود.
با نگاهی به گذشته، هر شکست درسی را به ما داد که به هر سطحی از “موفقیت” که اکنون از آن لذت می بریم منجر شد. به همین ترتیب، شکستهای امروز ماده خام چیزی است که فردا جهان آن را موفقیت «یک شبه» مینامد.
یانیو مسجدی
CMO، Nextiva
موفقیت برای من استقامت مداوم در برابر ناملایمات و متواضع ماندن در طول پیروزی هاست. چیزی که من را در مورد رئیسم و مدیر عامل شرکت ما بسیار تحت تأثیر قرار می دهد، سرسختی او است.
آمدن به یک کشور جدید در اوایل 20 سالگی بدون پول، و سپس تأسیس یک شرکت چند میلیون دلاری باورنکردنی است. اما فراتر از آن، او به سرعت همه چیز را از دست داد. با وجود آن صعود و سقوط سریع، او به جلو ادامه داد.
امروزه او چندین شرکت را اداره می کند، از جمله یکی با بیش از 1000 کارمند. با این حال، اگرچه او میتوانست در بالای قله کوه بایستد و پیروزی را اعلام کند، او مثل همیشه در مورد نقش خود در همه اینها متواضع است و همیشه به این فکر میکند که چگونه به مشتریان و کارمندان خود خدمات بهتری ارائه دهد. اراده و روحیه متواضع او برای من چیزی است که او را تا این حد موفق می کند.
برندی برنوسکی
موسس و کیمیاگر ارشد، کیمیاگری + هدف
معنای موفقیت در 10 سال گذشته بارها تغییر کرده است. زمانی که من دانشجوی کارشناسی ارشد بودم، موفقیت مانند روی کاغذ و نوید یک موقعیت خوب در دانشگاه بعد از دفاع بود. بعد از رفتن من، معنای جدیدی پیدا کرد: شغلی که مزایای زیادی به همراه داشت.
اما پس از دو سال کار با یک سازمان غیرانتفاعی بزرگ، هوس آزادی و انعطاف پذیری کردم و تصمیم گرفتم یک فریلنسر باشم. همانطور که در مورد کسب و کار و کار با مشتریان بیشتر یاد گرفتم، موفقیت به نظر اعضای تیم بیشتر، درآمد بیشتر و دیده شدن بیشتر شد. تا اینکه در سال گذشته بود که من واقعاً فهمیدم موفقیت چیست: در موقعیتی باشم که بتوانم زمانی را که مادرم در داخل و خارج از بیمارستان بود با او باشم.
پزشکان در تلاش بودند تا بفهمند چه مشکلی وجود دارد، آیا دوباره سرطان است یا چیز دیگری. در نهایت سرطان بود. صبح هایم را با او می گذرانم، کنارش می نشینم، از او مراقبت می کنم، به او سخت می گیرم، سعی می کنم به او یادآوری کنم که همیشه امید وجود دارد. من توانستم برنامه و نقشم را تغییر دهم تا در کنار او باشم.
ما همیشه به توانایی حضور خود در جایی که بیشتر نیاز است به عنوان موفقیت فکر نمی کنیم، اما این کاملاً برای من است – با مشتریان، اعضای تیمم، با خانواده ام.
مطالب مرتبط: چرا خانواده مهم است؟
گرگ دوربان
مدیر ارشد استراتژی، لجر بنت
“موفقیت ساختن چیزی است که به آن اعتقاد دارید، با افرادی که به شما الهام می بخشند، که جهان را به مکانی بهتر تبدیل می کند.”
من، مانند بسیاری از مردم در یک مقطع زمانی، در یک مسیر شغلی گیر کردم و از مسیر زندگی خود مطمئن نبودم. از آنجایی که خودم آنجا بودم و صدها نفر را در اطراف آن مربیگری کردم، از نظر تجربه میتوانم بگویم که اکثر مردم بیشتر وقت خود را صرف کارهایی میکنند که آنها را برآورده نمیکند، تا چیزهایی بخرند که آنها را برآورده نمیکند.
علاوه بر این، آنها بیش از هر کس دیگری در زندگی خود وقت خود را با مردم می گذرانند. اگر این افراد را دوست نداشته باشید چه اتفاقی می افتد؟ چه اتفاقی می افتد اگر آنها انرژی یا سلامتی شما را تخلیه کنند؟
موفقیت برای من این است که هر روز کاری را انجام دهم که واقعاً به آن اعتقاد دارم، با افرادی که به من انگیزه بیشتری می دهند. آنها مرا به انتظارات بالاتری نگاه می دارند، به من آموزش می دهند و بیشتر از آنچه به تنهایی می توانستم به من انگیزه می دهند.
رسانه ها و توده های آنلاین امروز نتیجه را تبلیغ می کنند – پول، آزادی مالی، مواد مادی. اگر فقط این فرآیند را دوست دارید، در حال حاضر موفقتر، رضایتبخشتر و خوشحالتر از همه هستید.
جسیکا زانوتی
بنیانگذار و مدیر خلاق، Untethered
وقتی موفقیت را به عنوان یک مقصد در نظر بگیریم، احتمالا هرگز آن را نخواهیم یافت. مقصد همچنان ادامه خواهد داشت زیرا همیشه سطح بالاتری از هر آنچه که ما برای آن تلاش می کنیم وجود خواهد داشت.
من معتقدم که ما باید موفقیت را به عنوان عمل و تمایل به رشد و تکامل مستمر تعریف کنیم – این یک وجه مشترک است که ما را به هر طریقی که میخواهیم موفقیت ببینیم به جلو سوق میدهد.
ما باید زمانی را از کارهای روزمره خود دور کنیم تا به طور مداوم فکر کنیم و زمانی را برای انتخاب عاقلانه مسیرهای موفقیت خود اختصاص دهیم و از خود بپرسیم که چه چیزی ما را خوشحال می کند؟ به چه چیزهایی علاقه مندیم و نسبت به آن احساس دلسوزی می کنیم؟ من معتقدم این نقطه شروع خوبی برای تکامل و رشد در زمینه هایی است که می خواهیم شاهد موفقیت باشیم.
مطالب مرتبط: چه چیزی مردم را خوشحال می کند؟ 10 چیزی که هر روز شما را خوشحال می کند
من شخصاً با الهام از افراد، ایدهها و فرصتها در سرتاسر جهان، پیشرفت و رشد موفقیتآمیز را در اولویت قرار میدهم. من به دنبال یادگیری راههای جدید برای تغذیه سلامتی، پرورش یک جامعه قوی، و ایجاد کاری هستم که معنادار باشد و به تغییر مثبت بزرگتری در جهان کمک کند.
جف باتلر
کارشناس محل کار | نویسنده
راهی که من موفقیت را از طریق آینه تعریف می کنم. هر روز وقتی صورتم را می تراشم و به انعکاس خودم نگاه می کنم، از خودم می پرسم: ” در مورد کاری که در دنیا انجام می دهم چه احساسی دارم؟” اگر از نظر احساسی با پاسخ من طنین اندازم، می دانم که موفق هستم.
یکی از بزرگترین تغییراتی که در زندگی شخصیام داشتم، این احساس بود که چیزی که به دنیا اضافه میکردم فردای بهتری را به جای میگذارد. در تجارت اول من اینطور نبود، اما در کسب و کار فعلی من، می دانم که تفاوت ایجاد می کند. تا به امروز، آینه تعیین می کند که آیا من موفق هستم یا نه.
بن ام رابرتز
رئیس بازاریابی، پرحرف
موفقیت انجام دادن کارها نیست، همچنین آن چیزی نیست که دیگران فکر می کنند و می بینند که شما انجام می دهید. ذاتی است. درون شماست. بله، افراد خارجی ممکن است به شما برچسب موفق بزنند یا ممکن است شما را به عنوان فردی که موفق شده است تصور کنند، اما سیاه و سفید نیست.
برای برخی، موفقیت صرفاً انجام یک کار جدید است، برای افراد دیگر، همه چیز در مورد تکمیل است، و برای برخی، این سفر است. از هر طرف که به آن نگاه کنید، یک سری ویژگی های مشترک برای موفقیت وجود دارد.
زمان، تلاش و مسدود کننده ها. مهم نیست که موفقیت را شروع کاری، انجام کاری یا به پایان رساندن کاری تعریف کنید، هر سه این مشترکات وجود دارند.
شما باید برای غلبه بر یک مانع تلاش کنید و آن را در یک چارچوب زمانی انجام دهید. یک مثال می تواند دویدن ماراتن برای اولین بار باشد. این به تلاش نیاز دارد، شما باید بر موانع خود غلبه کنید، و باید آن را در یک دوره زمانی انجام دهید.
موفقیت از آن شماست نه کس دیگری. ممکن است مردم شما را موفق ببینند یا خیر، اما این باعث موفقیت شما نمی شود. شما باید در خود احساس موفقیت کنید.
من موفقیت خود را در انجام کارهایی که قبلاً فکر می کردم نمی توانم انجام دهم ایجاد کرده ام. با تعیین اهداف و رسیدن به آنها. فقط با دانستن آنچه می خواهم انجام دهم، می توانم موفق باشم. هدف شما چیست؟ شما می خواهید به چه جیزی برسید؟
درو پارکر
موسس، برنامه ریز کامل بازنشستگی
موفقیت واقعی را میتوان به این صورت تعریف کرد که خود را بهتر کنید تا در نهایت به نفع دیگران باشید. با تعیین هدفی شروع می شود که شما را فراتر از آنچه در حال حاضر قادر به انجامش هستید سوق دهد و از شکست نترسید.
ممکن است دقیقاً ندانید که چگونه میتوانید به آن هدف دست یابید، اما معتقدید که اشتیاق و اراده شما را قادر میسازد تا بر هر مانعی غلبه کنید. مارک تواین یک بار گفت: ” برای موفقیت در زندگی به دو چیز نیاز دارید: نادانی و اعتماد به نفس. “
برای موفقیت نمی توانید اجازه دهید چیزی که نمی دانید شما را منصرف کند. به خود ایمان داشته باشید، به توانایی خود برای یادگیری و رشد در صورت نیاز اعتماد کنید و برای رسیدن به هدف تلاش کنید زیرا می دانید که دیگران از تلاش شما سود خواهند برد. رسیدن به یک هدف ممکن است شخصاً رضایت بخش باشد، اما موفقیت در نهایت توسط افرادی تعیین می شود که هدف شما به نفع آنهاست.
برای مرجع – هدف من کمک به 74 درصد از خانوارهایی بود که هیچ برنامه مالی ندارند، نمی دانند چگونه آن را ایجاد کنند و نمی دانند واقعا چقدر برای بازنشستگی نیاز دارند. عملاً هیچ ابزار برنامه ریزی مالی جامعی وجود ندارد که به اندازه کافی کامل و دقیق باشد که به آنها کمک کند تا این موضوع را بفهمند، و من می خواستم آن را تغییر دهم.
چیزی که نمیدانستم این بود که ساختن چنین برنامهریزی چقدر پیچیده است، به گونهای که به اندازه کافی انعطافپذیر باشد تا موقعیت خاص هر کسی را توضیح دهد، اما همچنان عمیق و کاربرپسند باشد.
همچنین نمی دانستم چه چیزی در راه اندازی یک شرکت دخیل است. با تحقیق و پشتکار فراوان، توانستم به هدفم برسم، اما تا زمانی که مشتریان شروع به گفتن این موضوع کردند که چقدر از برنامه ریز قدردانی می کنند، واقعاً احساس موفقیت کردم.
تقریباً میتوانید هر چیزی را بفروشید، اما اگر مستقیماً برای کسانی که از آن استفاده میکنند ارزشی ایجاد نکند، واقعاً مهم نیست. دانستن اینکه مردم برنامه ریز را برای کمک به آنها برای شفاف سازی در مورد آینده مالی خود مفید می دانستند، موفقیت واقعی بود.
اسکات اشمارن
متخصص عملکرد عصبی | بلندگو | مربی | نویسنده | هیپنوتیزم کننده
موفقیت فقط یک چیز است و یک طرز فکر است
هیچ چیز بیشتر. اگر کسی فکر میکند که موفق است، پس موفق است و با وجود مشکلات مالی، زندگی شاد و موفقی خواهد داشت. از سوی دیگر، برخی افراد می توانند تمام پول دنیا را داشته باشند و خود را «موفق» ندانند و در زندگی ناراضی باشند.
موفق ترین افراد مانند بیل گیتس ، استیو جابز، توماس ادیسون، جف بزوس، آبراهام لینکلن و هزاران نفر دیگر دارای یک ویژگی مشترک هستند.
همه آنها قبل از رسیدن به موفقیت در زندگی خود توانستند آن را تجسم کنند و نگرش، عادات، عواطف و ذهنیت چشم انداز موفقیت خود را به گونه ای اتخاذ می کنند که گویی از قبل وجود داشته است.
همه ما باید تصمیم بگیریم که چه نسخه ای از موفقیت برای ما به نظر می رسد. عادات، افکار، عواطف و مهارتهای مورد نیاز برای سازگاری با ما برای کسب موفقیت در زندگی روزمره چیست؟ موفقیت از درون ذهن می آید و سپس خود را در دنیای فیزیکی نشان می دهد.
مطالب مرتبط: 39 عادت افراد موفق (فهرست نهایی)
استفانی همل، MBA
کارآفرین فین تک | مشاور سرمایه گذاری
نگرش نسل هزاره نسبت به پیشینیان ما از نظر معنای موفقیت بسیار تغییر کرده است، و من می توانم این را با دیدگاه شخصی خودم در مورد آنچه که معتقدم موفقیت است، تأیید کنم.
مطالعات نشان داده اند که هزاره ها به دنبال برنامه های کاری منعطف و تعادل کار و زندگی به عنوان مهمترین نیازها هستند و نسل های دیگر نیز اکنون به سمت این ذهنیت می روند.
در حالی که قبل از این که بچههای بومی صرفاً صرف وقت خود را به کار اختصاص دهند، این تغییر به سمت اوقات فراغت، ماجراجویی و خانواده تغییر کرده است.
موفقیت با داشتن شغل، کسب درآمد عالی و کار بی پایان تعریف نمی شود. اکنون این تغییر ایدههایی را میپذیرد که برای لذت بردن از زندگی تا زمان بازنشستگی منتظر نمانید، بلکه اکنون از آن لذت ببرید.
اکنون زمان بر همه چیز است – این همان ذهنیت موفقیت است که ما خود را در آن می یابیم. از طریق شیوه های مشاوره مالی من، مشتریان بیشتری یافتند که ایده غیر سنتی بازنشستگی را پذیرفته اند.
آنها نمی خواهند به طور کامل کار را متوقف کنند، بلکه در عوض به صورت پاره وقت بر روی علایق خود کار می کنند یا فقط در طول سال های کاری خود انعطاف بیشتری برای خود ایجاد می کنند تا از زندگی لذت ببرند. این یک موفقیت برای من است – آزاد بودن از نظر مالی با توانایی سفر و ایجاد تجربیات و یافتن کاری که به آن علاقه دارم.
مطالعات نشان داده اند که این همان چیزی است که بیشتر نسل ها نیز به سمت آن سوق می یابند. من اخیراً چندین سفر به اروپا داشته ام و دلیل آن است که شخص مهم دیگری که به طور موقت در آنجا مستقر شده است، و با این سفر، هنوز هم توانسته ام در زندگی کاری خود موفق باشم. من این آزادی مالی را دارم که بتوانم برای این سفرها برنامه ریزی کنم و از زندگی خود لذت ببرم و در عین حال برای پیشرفت علایقم تلاش کنم.
این تعادل چیزی را که به عنوان موفقیت تعریف کردهام را برایم فراهم کرده است. دستاوردهایی که تا به امروز به دست آوردهام این نبود که در شغلی گیر بیفتم که کنترلی روی آن نداشتم، بلکه دنبال کردن اشتیاقم و ایجاد تفاوت بود، چیزی که فکر میکنم همه ما میخواهیم تا بتوانیم از نظر روحی به حداکثر پتانسیل خود رشد کنیم.
یوچوود گولانی
نویسنده | مربی زندگی، e-counseling.com
موفقیت دستیابی به یک حالت آرامش درونی است
عناوین اخبار تقریباً روزانه مملو از به روز رسانی در مورد بدبختی افراد ثروتمند و مشهور است. آنها داروهای تفریحی مصرف می کنند تا غم و اندوه خود را خفه کنند، مشروب می نوشند تا زمانی که مرتکب جنایت شوند، فعالیت های تهدید کننده زندگی را دنبال می کنند، و به طور کلی کارهایی را انجام می دهند که افراد شاد حتی به آن فکر نمی کنند (نام رسوایی جنسی، دزدی، یا سایر اشکال خیانت که به آنها آسیب می رساند. خود به علاوه افراد آسیب دیده).
دلیل اینکه آنها زندگی را در لبه خطر می گذرانند این است که آنها در این باور اشتباه کردند که ثروت و/یا شهرت مشکلات آنها را حل می کند. آن مدل های بدبخت بشریت که توسط طرفداران و زندگی نامه نویسان به خاطر “موفقیت های” خود تحسین شده اند، به دور از موفقیت در هر شکل سودمند هستند. آنها ناامید هستند تا از ناراحتی طولانی مدت خود فرار کنند.
موفقیت دستیابی به آرامش درونی، عزت نفس و غرور در کاری است که انجام می دهید. اگرچه افراد عادی کارهایی انجام دادهاند که ما از آنها پشیمان هستیم، اما ما روی نظم و انضباط خود سرمایهگذاری میکنیم تا بهتر از آنچه قبلاً زندگی کردهایم زندگی کنیم. افراد موفق جان خود و دیگران را به خطر نمی اندازند.
آنها برای اعتیاد، آسیب جسمانی خودساخته یا فعالیت مجرمانه نیازی به توانبخشی ندارند. افراد موفق وضعیت خود و اطرافیان را بهتر از قبل ترک می کنند. ما هر روز را طبق شرایط خاص خود می گیریم و با وقار، شوخ طبعی، درون نگری، بخشش و احساس سخاوت نسبت به خود و همسایگان خود با آن روبرو می شویم.
Chantay Bridges، CNE، SRES
مربی | Realtor, Los Angeles Real Estate Now | سخنران و نویسنده
موفقیت یعنی داشتن نور خورشید در درون قلبت، زیرا هر روز با دانستن این که هستی برمی خیزی، در دنیایی که در آن زندگی می کنی، داری و خواهی کرد.
موفقیت این نیست که یک لباس طراحان به تن داشته باشید، بلکه داشتن میراثی است که حتی زمانی که اینجا نیستید زنده بماند.
موفقیت این است که امضای خود را در نسل بعدی به عنوان چراغ امید نقش کنید، چراغی که هرگز از درخشش باز نمی ایستد. با مثال، شهادت و شهامتی که به آنها نشان می دهد، راه را پیشروی می کنید، اینگونه انجام می دهید.
موفقیت با ایستادگی برای آنچه درست و واقعی است مشخص می شود، زمانی که دیگران در جهت مخالف حرکت می کنند. این همان کاری است که خدا شما را برای انجام آن روی این زمین آفریده است، بدون تردید، رزرو یا تفویض اختیار. شما مالک آن هستید، آن را انجام می دهید، آن را تبدیل می کنید! شما کاری را که انجام می دهید انجام می دهید زیرا دلیل به دنیا آمدن شما همین است.
مارتین لوتر کینگ متولد شد تا مسیر یک ملت را تغییر دهد، بیل گیتس آمد تا کمک کند زندگی را کمی آسان تر کند، پس از کشف “چرا” خود، شما آن را اجرا می کنید، این موفقیت است! “چرا”، هدف شما، ردپای شما در جهان.
آدام کول
نویسنده | نوازنده
حقیقت سخت این است: موفقیت همان چیزی است که شما آن را تعریف کنید. در هر تلاشی، باید خودتان تصمیم بگیرید که موفقیت به چه معناست. اگر این کار را نکنید، ممکن است دو اتفاق بیفتد.
یک: شخص دیگری آن را برای شما تعریف می کند و ممکن است تعریف او برای شما مناسب نباشد. ممکن است سالها تلاش کنید تا ایده موفقیت دیگران را برآورده کنید بدون اینکه متوجه شوید که رسیدن به آن برای شما غیرعملی، ناسالم یا غیرممکن است. اگر می خواهید از تعریف دیگری از موفقیت استفاده کنید، آن را عمدا انجام دهید و آن را از آن خود کنید.
دو: اگر تعریفی نداشته باشید، هرگز نخواهید فهمید که موفقیت چیست. یعنی شما هرگز به موفقیت نخواهید رسید. به عبارت دیگر، شما همیشه احساس خواهید کرد که شکست خورده اید.
بنابراین موفقیت را برای هر کاری که انجام می دهید تعریف کنید. پیشرفت خود را به سمت آن موفقیت زیر نظر داشته باشید، در صورت لزوم آن را در طول مسیر تغییر دهید. و حتماً وقتی به آن رسیدید جشن بگیرید!
جی لوندی
کارآفرین | کارشناس عملکرد رهبری، نوآوری اسپارک
موفقیت در مورد چیزی است که شما خلق می کنید، در مورد چیزهایی است که جذب می کنید. برای موفقیت باید چراغ روشنی، تمرکز، نظم و تعهد باشید.
- شفافیت یک چشم انداز بدون ابهام از آنچه در پیش است به ارمغان می آورد.
- تمرکز اولویت هایی را مشخص می کند که این کار را انجام می دهند. بزرگترین تفاوت را ایجاد کنید
- این دستور ساختار را ارائه می دهد و مراحل کلیدی مورد نیاز برای دستیابی به موفقیت را مشخص می کند.
- تعهد، رشته های روزانه مورد نیاز برای پیشروی و رسیدن به آن نقاط عطفی است که منجر به موفقیت می شود.
موفقیت زمان می برد و بنابراین برای استفاده بهینه از زمانی که در اختیار دارید به وضوح، تمرکز، نظم و تعهد نیاز دارید.
آلبرت تان مینگ دی
بنیانگذار SoothOil
موفقیت توانایی ایجاد شادی برای افرادی است که دوستشان دارید. نه فقط جفت روح، بلکه اعضای خانواده. من از یک خانواده فقیر و تک مادر شروع کردم. در 20 سال گذشته، من هر روز غوغای او را تماشا می کردم – فقط برای اینکه مطمئن شوم من و برادرانم هرگز گرسنگی نخواهیم کشید.
موفقیت برای من صرفه جویی نسبت به خودم، اما سخاوتمند بودن نسبت به افرادی است که دوستشان دارم. موفقیت این است که بتوانم لبخند مادرم را هر روز ببینم، و دیگر سر و صدا نکنم، بلکه از زندگی لذت ببرم.
موفقیت این است که بتوانم برای برادرانم گرما فراهم کنم تا برای چیزی که دوست دارند تلاش کنند و از نظر مالی نگران نباشند.
دیدگاهتان را بنویسید