چگونگی توسعه مسئولیت اجتماعی
و از منابع زمین برای توسعه کسب و کار خود استفاده کنند. هر اندازه از کره زمین و توانمندیهای طبیعیان بیش تر استفاده میشود، فرصت برای نسل آینده جهت استفاده از منابع خدادادی کم تر میشود. بنابراین، دنیا در چند دهه اخیر، به فکر مفهوم توسعه پایدار افتاده است که نیازهای نسل
امروز را تأمین کند و خطری متوجه نیازهای نسل آینده نکند. این آرمان بزرگی است، اما به نظر میرسد، نیل به این آرمان آسان نباشد. مطلبی که در ادامه میآید، نگاهی دارد به نقش منابع انسانی در سازمانهای یادگیرنده و آی تی محور به مساله توسعه مسئولیت اجتماعی در شرکتها و مدلهای موفقی نیز ارائه شده است.
مسئولیت اجتماعی، آری یا نه؟
مسئولیت اجتماعی میگوید شرکتها کاغذ کم تری مصرف کنند
مسئولیت اجتماعی میگوید شرکتها، فرآیندهای خود را مکانیزه کنند
مسئولیت اجتماعی میگوید، شرکتها کم تر زباله تولید کنند
مسئولیت اجتماعی میگوید شرکتها در بهینه سازی مصرف انرژی بکوشند
مسئولیت اجتماعی میگوید، سود شرکتها فقط در درآمد نیست، بلکه تکریم جامعه است.
موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) در اواخر قرن بیستم میلادی در محافل صنعتی و مدیریتی اروپا مطرح شد و در راستای تقویت ظرفیتهای توسعه پایدار (SD) که مورد نظر سازمان ملل متحد نیز قرار داشت، جنبه فراگیر به خود گرفت. تبیین مسئولیت اجتماعی برای شرکتهای امروزی،
در واقع ملزم کردن فعالیتهای صنعتی و خدماتی و تجاری به خروج از نگاه تک بعدی سود محور به کسب و کار است. مسئولیت اجتماعی در واقع شرکتها را در هر عرصه ای که فعالیت میکنند، به سه موضوع سود (profit)، جامعه (public) و محیط زیست (planet) سوق میدهد و از آنها میخواهد، تا سود خود را با رعایت مسائل زیست محیطی و حقوق شهروندان در جامعه تعریف کنند.یعنی تغییر نگاه از رویکرد سود محور تک بعدی (single bottom line)
به نگاه سه بعدی با سه P یا (Triple Bottom Line). شرکتهای پیش رو در عصر کنونی، تا حدود زیادی به مساله بهداشت ایمنی و محیطی کارکنان و جامعه و همچنین رعایت حقوق زیست محیطی کره زمین در کسب و کار خود میپردازند و سالانه مجموعه اقدامات خود را در قالب گزارش مسئولیت اجتماعی (CSR Report) منتشر میکنند.
در واقع رویکرد به CSR، تنها از طریق یک سازمان یادگیرنده (LEARNING ORGANIZATION) که رفتار سازمانیه سه بعدی را مد نظر دارد و خود را متعهد و ملزم به حفظ حقوق جامعه در کسب و کارش میداند، امکان پذیر است.برای همین، منابع انسانی شرکتها نقش زیادی در توسعه مسئولیت اجتماعی و تبدیل کردن یک شرکت به یک شهروند متعهد حقوقی (corporate citizen) دارند.
در ایران، به عنوان کشوری در حال توسعه در خاورمیانه، موضوع مسئولیت اجتماعی از اواسط دهه هشتاد میلادی توسط انجمن مسئولیت اجتماعی ایران cgiran.org و با همکاری وزارت صنایع و بازرگانی مورد توجه قرار گرفت و در حال گسترش است. در میان شرکتهای فعال در ایران، شرکتهای فعال در عرصه نفت و گاز و به ویژه شرکتهای سازنده تجهیزات بالادستی این صنایع، نقش زیادی در تخریب محیط زیست و آلایندگی دارند.
در میان کشورهای غربی، کشور سوئد به دلیل رفتار صلح طلب خود، مساله مسئولیت اجتماعی شرکتها را به صورت جدی در دستور کار قرار داده است و بسیاری از شرکتهای موفق و بزرگ سوئدی، گزارش سالانه مسئولیت اجتماعی خود را منتشر میکند. مرکز مسئولیت اجتماعی سوئد نهادی بین المللی است که بیش از 10 هزار شرکت و هزاران شخصیت حقیقی دران عضویت دارند.
مسئولیتی ماورای کارکنان برای شرکتها
کارکنان باید در مسئولیت اجتماعی کمک کنند
مدیر منابع انسانی موظف است کارکنان را برای فعالیتهای حامی محیط زیست ترغیب کنداز اواسط قرن بیستم میلادی به این سو، ظرفیتهای انسانی شرکتها، به عنوان منابع انسانی شناخته شد و مورد تاکید و توجه فعالان صنعتی و علمی قرار گرفت. نگاه کلیدی به منابع انسانی و توجه به اهمیت قابل ملاحظه آن موضوعی است که در دهههای اخیر در مقالات،
کتابها و کنفرانسهای بسیاری در اقصی نقاط جهان تبیین شده است. یکی از مهمترین دلایل تغییر رویکرد از کارکنان به منابع انسانی، نگاه علمی به مدیریت و صنعت در دنیای امروز بوده است که منابع انسانی را برگ برنده و امتیاز رقابتی برای موفقیت در بازارهای مختلف میداند.ریشه این نگاه علمی را باید در جنبههایی مانند
مدیریت دانش (knowledge management) جست وجو کرد که کارکنان را ظرفیتهایی برای توان افزایی (empowerment) و خلق ثروت میداند. در واقع محبوبیت و پسترش مدیریت دانش به صورت گسترده ای در اواخر قرن بیستم با توسعه فناوریهای نوین افزایش یافته است،مخصوصاً بعد از 1996 و در حال تبدیل شدن به یک موضوع مهم در فلسفه مدیریت میباشد که از آن به عنوان یک ابزار مدیریتی نیز یاد میشوند.
اسکاربورق و سوان (2001) بر این موضوع تاکید داشتند که صعود و رشد مدیریت دانش یک واکنش مدیریتی به روندهای آماری مرتبط با جهانی سازی و دوران پسا صنعتی میباشد.علم امروزی مدیریت، کارگران را تنها ابزارهایی مکانیکی نمیدانند بلکه برخی از آن ها را کارگران دانش (knowledge worker) میدانند که عاملی برای توسعه خلاقیت و دانش افزایی و فرصت آفرینی در سازمانهای یادگیرنده (learning knowledge) میباشند.
مدیریت منابع انسانی
ماتیس و همکاران (2015) در جدیدترین کتابی که اخیراً درباره چشم اندازهای ضروری در مدیریت منابع انسانی تألیف و منتشر کردهاند معتقدند: افرادی که در سازمانها مشغول به کار هستند، به طور خودکار در توسعه سازمان رفتار مفیدی ندارند. آن ها نیازمند آموزش، مأموریتهای تدوین شده، ایمنی، بهداشت حرفه ای،
شرایط کاری انعطاف پذیر و مشوقهای شغلی هستند. همه اینها در قالب مدیریت منابع انسانی توسعه مییابد. کارمندان برای همه سازمانها، منابع طلایی هستند و منبع اصلی برای عملکرد سازمانی.بحث مدیریت منابع انسانی در قرن بیستم میلادی مورد بررسی قرار گرفت. دپارتمان کارمندان در دهه 1960 در غرب،
با رویکردهای جهانی سازی و رقابت شدید شرکتها در تولید و ارائه خدمات به مخاطبان در اقصی نقاط جهان، ضرورت تغییر دپارتمان کارمندان به منابع انسانی و مدیریت بهینه آن را در دستور کار قرار دارد. استراتژیهای زیادی برای منابع انسانی تدوین شد و بخش خاصی در هر سازمانی به توسعه این منابع توجه نمود.
مدیریت منابع انسانی در واقع با طراحی کردن سیستمهای رسمی در سازمان به جهت مدیریت بهینه استعدادهای انسانی برای نیل به آرمانهای مصوب سازمان فعالیت میکند. سیستمهای پاداش و جبران خدمات، همه با منابع انسانی سر و کار دارد و بسیاری معتقدند که موفقیت و غروب شرکتها در بازار رقابتی امروز،
تا حد زیادی به منابع انسانی خلاق و نوآور و فعال مرتبط است.شمار زیادی از تحقیقها و مقالات، به موضوع مدیریت منابع انسانی به عنوان یک دارایی بسیار کلیدی برای سازمان یاد میکنند که باید مورد توجه مدیریت ارشد سازمان باشد و رصد روزانه بر مدیریت این داراییها ملموس (tangible assets) داشته باشد.
استراتژیهای مدیریت منابع انسانی برای شرکت موفقیتهای بیشتری به همراه میآورد با راهبردهای موفق مالی میتواند زمینه ساز کسب ارزش بیشتر از بازار برای سازمانها باشد؟ پاسخ این است که ترکیبی از منابع انسانی خلاق، پشتیبانی آن ها و حمایت از آنان با فناوریها و مشوقهای کاربردی و بلند مدت، فضای شرکت را یادگیرنده و بهره ور میسازد که در دید مشتریان و مخاطبان و رقبا، یک سازمان فعال و موفق قلمداد میشود.
مسئولیت اجتماعی شرکتها
اوزکان و همکاران در کتاب منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی خود )2014(می گویند: مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در نیمه نخست قرن بیستم در آمریکا مورد توجه قرار گرفت. در واقع به سال 1953 بر میگردد که مسئولیت اجتماعی یک تاجر توسط Bowen(1953) مورد اشاره قرار گرفت.
بوون معتقد بود که یک فعال در عرصه کسب و کار، از طرف جامعه برای رعایت و الزام به حقوق مسئولیت قانونی و مدنی تحت فشار است. الزامات مسئولیت اجتماعی شرکتها که از سیاستها، تصمیم گیریها و خطوط قانونی نشأت میگیرد، باید در انطباق با اهداف متعالی جامعه بوده و با ان سازگار باشد. افرادی چون Gond and Igalens (2008) معتقد هستند که یک نوع ممیزی اجتماعی (social audit) باید به جهت ارزیابی عملکرد
اجتماعی شرکتها و سازمانها صورت بگیرد.افرادی چون Caroll (1999) و Manne and Wallich (1972) معتقدند که مسئولیت اجتماعی شرکت در واقع رفتاری داوطلبانه است و باید مورد تصدیق همه منابع انسانی شرکت قرار بگیرد تا موفقیتان افزایش یابد. برای نیل به این موضوعات، استانداردها و چارچوبهایی نیز با همکاری سازمان ملل و با پشتیبانی کوفی عنان،
دبیرکل وقت این سازمان در اواخر قرن بیستم میلادی در دستور کار قرار گرفت که استاندارد ISO 26000 از ان جمله میباشد که در واقع راهنمایی برای توسعه مسئولیت اجتماعی در شرکتهای چند ملیتی بود. این استاندارد، در واقع یک استاندارد غیر الزام آور اما پیشنهادی بود که رعایت استانداردهایی مانند iso 14001 یا ISO 9000 را در حوزه زیست محیطی و مدیریت عملکرد در سازمانها توصیه مینمود.
Davis and Blomstrom (1975) مسئولیت اجتماعی در راه زیر تشریح میکند: مسئولیت اجتماعی، بنابراین به تعهد افراد به ملاحظه کردن تاثیرات تصمیمات و عملکردش بر روی کل سیستم جامعه مرتبط است. از نظر این دو فرد، مسئولیت اجتماعی شرکتها و فعالان کسب و کار باید نسبت به کل جامعه، شهروندان، محیط زیست و ذی نفعان مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد. در واقع، شرکتها چه صنعتی و چه غیر صنعتی،
باید بدانندکه منابع انسانی و مأموریتهای ان، چه میزان مخرب محیط زیست است. تا چه اندازه تولید زباله میکنند. تا چه اندازه آلودگی صوتی برای ساکنان همجوار ایجاد میکنند. تا چه اندازه کارمندان در سلامت به سر میبرند. تا چه اندازه شهروندان جامه از رفتار صنعتی و خدماتی آن ها آسیب پذیری کم تری دارند. مسئولیت اجتماعی و نگاه متعهدانه به آن، سازمانهای پیش در دنیا به ویژه در کشورهای غربی را به ارائه راه حلهایی کاربردی جهت پیگیری موضوعات CSR متقاعد کرده است.
بررسی ادبیات و منابع علمی موجود در اینترنت نشان میدهد که مسئولیت اجتماعی برای شرکتهای غربی تعریف خاصی دارد که منجر به تغییر فرایند کسب و کار آن ها در دنیای امروز شده است. در واقع برای مسئولیت اجتماعی، راهبرد خاصی تعریف میکنند و از آن به عنوان قابلیت تبلیغاتی و امتیاز رقابتی نیز سود میبرند.
مثلاً برای کاهش آلودگی زیست محیطی، اجرای داوطلبانه استانداردهای مختلف را در دستور کار قرار میدهند. حتی از supplier های دارنده مجوزهای زیست محیطی خاص، خدمات دریافت میکنند. از خرید کالاهای غیر ارگانیک خودداری میکنند. برای زباله، مدیریت پسماند یا waste management را در دستور کار قرار میدهند.
برای ارتقا سطح بهداشت ایمنی و حرفه ای کارکنان خود در داخل و خارج از سازمان، الگوهای بهداشت ایمنی و حرفه ای (HSE) را در نظر میگیرند و آن را با استانداردهایی مانند OHSAS 18001 دنبال میکنند. (Kausek, 2007) همه این رفتارها، به کاهش میزان آسیب پذیری کارکنان و کاهش میزان نقش مخرب شرکت و فعالیتهای آن در جامعه منجر میشود. وقتی شرکت، آلودگی کم تری از سوی منابع انسانی تولید کند،تأثیر زیست محیطی مخرب کم تر داشته باشد، کارکنانش از نظر ایمنی و سلامت، دوره ای بررسی شوند و خطرات ناشی از حین کار در بین آن ها کم تر باشد، در واقع این شرکت،
نوعی مسئولیت اجتماعی خوب را در دستور داده است. شرکتهای سوئدی و آلمانی را باید یکی از پیشروان امر مسئولیت اجتماعی در دنیای صنعتی امروز دانست. در این دو کشور صنعتی و اقتصاد مهم اروپا، کمترین میزان آسیبهای ناشی از کار به کارگران و ذی نفعان و جامعه وارد میشود. کمترین میزان تخریب زیست محیطی در اروپا توسط فعالان کسب و کار توسط این دو کشور ارائه میشود که قابل توجه است.
در واقع، فرهنگ حاکم بر کسب و کار سازمان و نوع نگرشان به جامعه و همچنین الزامات قانونی دولتی به ترغیب شرکتها به اعمال سیاستهای مسئولیت اجتماعی، نقش مهمی در مدیریت منابع انسانی به سمت و سوی نگرش متعالی به رویکرد 3P در اقتصاد دارد. بررسیهای اینترنتی نشان میدهد که سوئد،
تنها کشوری در دنیا است که سازمانها و مؤسسات دولتی موظف به ارائه فهرستی از اقدامات سالانه خود در راستای تکریم جامعه و محیط زیست هستند. این امر، با رفتار مشتاقانه منابع انسانی سوئد در تقویت این رفتار تکریم آمیز همراه است که موفقیتهای خوبی را نیز ایجاد کرده و نوع نگاه مردم دنیا به این کشور را صلح آمیز و حامی محیط زیست جلوه داده است.قضیه مدیریت منابع انسانی در مسئولیت اجتماعی شرکتها در مؤسسات و کارخانجات صنعتی بسیار
حیاتی تر و ضروری تر میباشد. این شرکتها با بالاترین سطح تخریب محیط زیست، خطرات حین کار برای کارگران و پیمانکاران محلی خود رو به رو هستند و انتظار از رفتار حقوقی و قانونی و تکریم محیط زیست توسط آن ها، به مراتب بیشتر از سایر فعالان کسب و کار در کشور است. در منابع، درباره ضروریاتهای اجرای سیاستهای مسئولیت اجتماعی در کاهش تاثیرات زیست محیطی و تکریم جامعه و شهروندان در قالب برنامههای منابع انسانی این مجموعهها ارائه شده است که همگی نشان دهنده اهمیت قابل ملاحظه این مساله میباشد.