کدام نوع ازدواج بهتر است؟ سنتی یا مدرن؟
فرایند سنتی ازدواج، معمولا با خواستگاری رسمی و خانوادگی شروع میشود. خانوادهها همدیگر را میسنجند تا ببینند آیا مطابق با اصول و هنجارهای یکدیگر هستند یا نه. در صورتی که تطابق وجود داشت، از دختر و پسر هم نظرخواهی میکنند و اگر این دو به ازدواج رضایت دادند، بقیه مراحل اجرا میشود. حتی هنوز هم در برخی از ازدواجهای سنتی در همان شب خواستگاری مراسم عقدکنان انجام میشود ولی شکل امروزیتر آن، این است که خانوادهها به دختر و پسر فرصت میدهند تا همدیگر را بیشتر بشناسند و در طی چند جلسه گفتوگو تصمیم بگیرند.
ازدواج به شیوههایی متفاوت
ازدواج های غیرسنتی اما ازدواج هایی متفاوت با رسوم و قراردادهای خانوادگی و فرهنگی هستند. مثلا دختر و پسری با همدیگر آشنا میشوند، قرار ازدواج میگذارند و مدتی را برای شناخت همدیگر صرف میکنند و بعد از اینکه تصمیم نهایی را برای ازدواج گرفتند، خانوادههایشان را در جریان قرار میدهند. یک شکل دیگر هم وجود دارد که دختر و پسری بدون هیچ قصدی برای ازدواج وارد رابطه عاطفی میشوند، به همدیگر علاقهمند و وابسته میشوند
و بعد تصمیم به ازدواج میگیرند. در برخی موارد، این دو اصلا آماده ازدواج نیستند اما به دلیل وابستگیهایی که ایجاد میشود، ازدواج را اجتنابناپذیر میبینند.در شکل دیگر، دختر و پسری وارد رابطه عاطفی شده و بعد از مدتی به دلیل احساس تعهد و مسئولیتی که نسبت به طرف مقابل ایجاد میشود، تن به ازدواج میدهند بدون اینکه آماده ازدواج باشند یا واقعا یکدیگر را برای ازدواج انتخاب کرده باشند.
در ازدواجهایی از این قبیل، تقریبا در بیشتر موارد زمانی که خانوادهها متوجه قصد ازدواج فرزندشان میشوند، بهخصوص وقتی میبینند او از مدتها قبل همسر خود را انتخاب کرده است، اصلا واکنش خوبی نشان نمیدهند. وقتی هم که پافشاری فرزندشان را میبینند، این بحران شدیدتر میشود اما در بیشتر موارد، این جوان عاشق و مصمم ظاهرا پیروز میدان است و خواستهاش را به کرسی مینشاند، بیآنکه بداند آیا تصمیم درستی گرفته است؟
ازدواج خانوادگی
در ازدواج خانوادگی فرصت تعامل و شناخت کافی از طرفین به وجود نمی آید. شناخت از خانواده ها وجود دارد و طرفین در یک فضای از پیش آماده شده برای ازدواج قرار می گیرند. یعنی معمولا در این نوع ازدواج، حق انتخاب را از جوانان سلب می کنیم. وقتی موارد جدی است، خانواده ها به صورت جبری می گویند ما با همدیگر هماهنگ هستیم و طبعا دو نفر دم بخت نیز باید این هماهنگی داشته باشد. بنابراین افراد در یک فضای “بله بگو” قرار می گیرند.
یعنی چون خانواده ها همدیگر را می شناسند، شما هم باید بله را بگویی. یکسان بودن چارچوبهای دو خانواده مانند سنن یا مذهبی بودن، باعث می شود طرفین در بحث روانشناسی و عاطفی در یک زندگی طولانی مدت، شناخت چندانی پیدا نکنند. همه ازدواج چارچوبهای خانوادگی نیست. بخش مهمی از آن، مسایل روانشناسی و شناختی افراد است. ممکن است در دو سه جلسه آشنایی محدود، جوانان، ایده آل های خود را برای همسر آینده شان بیان کنند ولی معمولا این حرفها در حد گفتن باقی می ماند.
بهترین شکل انتخاب همسر در جامعه فعلی، آموزش دادن به جوانان از سنین سال های پایانی دبیرستان و ابتدای دانشگاه است و بعد از آن، باید در چارچوب عرف و شرع، خانواده ها اجازه دهند دختر و پسر مدتی با همدیگر مراوده داشته باشند و پس از آن هم مشاوره قبل، حین و بعد از ازدواج صورت گیرد.
آشنایی در فضای مجازی
آشنایی در فضای مجازی، ثمره ای در ازدواج موفق ندارد. فضا، فضای شناخت واقعی نیست و افراد به صورت مبهم با همدیگر آشنا می شوند. حتی برخی که آن طرف آب ارتباط می گیرند و از این فضا استفاده می کنند و می آیند این طرف آب برای ازدواج، پشیمان می شوند. تجربه های کلینیکی هم نشان می دهد بالای ۹۰ درصد این ازدواجها با مشکلات زیادی مواجه می شوند واصولا اینها ازدواجهای طولانی مدت نخواهد بود.
کدام ازدواج موفقتر است؟
هنوز هم خیلی از کارشناسان بر این باورند که ازدواج سنتی در مقایسه با ازدواجهای امروزی، به لحاظ توجه به هنجارها و قوانین خانوادهها، ازدواج باثبات و امنتری محسوب میشود اما واقعیت این است که در اینگونه ازدواجها، به برخی از ویژگیهای فردی دو طرف ازدواج مثلا به ابعاد عاطفی، جنسی، ویژگیهای شخصیتی و شیوههای رفتاری فرد توجه چندانی نمیشود. شاید به این دلیل که این ویژگیها برعکس خصایص جسمانی، خانوادگی و سطح اجتماعی فرد مقابل، کمتر ملموس است. در ازدواجهای خیلی سنتی، معمولا خانوادهها تمایلی به صبر کردن و وقت گذاشتن برای بررسی خصایص فردی طرف مقابل ندارند. معمولا خیلی عجله میکنند که کار را تمام کنند.
یک ضرورت قوی برای ازدواج کردن، نیاز به صمیمیت و رابطه پربار عاطفی با شریک زندگی است. پس صمیمیت و رابطه توأم با عشق و محبت چیزی نیست که به آسانی و بهوفور قابل دسترسی باشد. به عبارت دیگر اگر در گذشته ازدواجهایی بدون عشق، عاطفه و صمیمیت جنسی صورت میگرفت و ادامه مییافت، امروزه این ازدواجها قطعا دوامی نخواهند داشت چراکه برای جوانان امروز، دو پایه و ستون مهم ازدواج، صمیمیت جنسی و عاطفی است
که بدون آن هیچ ازدواجی استوار نخواهد بود. خیلی از اینگونه ازدواجها، بیشتر به دلیل کششهای شدید عاطفی و جنسی صورت میگیرد و به دیگر شباهتها (حتی شباهت در نیازهای عاطفی و جنسی) کمتر توجه میشود. متاسفانه کم نیستند زوجهایی که با موانع دشوار اجتماعی و خانوادگی مبارزه و در نهایت، با اشتیاق فراوان ازدواج میکنند اما بعد از فروکش کردن اشتیاق شدیدشان، تازه متوجه میشوند که چقدر با هم متفاوتند!
در ازدواجهایی که در آن فقط به اصول و شرایط و هنجارهای خانوادگی و فرهنگی توجه میشود (آنطور که در ازدواجهای سنتی مدنظر است) و حتی زمانی که جذابیت جسمی هم مدنظر قرار میگیرد، ممکن است تصادفا شباهت شخصیتی، عاطفی، جنسی و رفتاری وجود داشته باشد و وجود نداشته باشد بنابراین با توجه به تغییر نگرش و انتظارهای زنان و مردان امروزی، احتمال اینکه چنین ازدواجی با وجود چارچوب درستی که دارد، نتواند نیازهای عاطفی و جنسی زوجهای امروزی را بر آورده کند، کم نیست.
ازدواجهای صرفا سنتی که در آن شباهت، علاقه، جذابیت جنسی و رابطه عاطفی طرفین اهمیتی ندارد، امروزه کارایی لازم را نخواهد داشت. در نتیجه، با توجه به آنچه ذکر شد، به نظر میرسد در ازدواجهای امروزی ترکیبی از ازدواج سنتی با شیوههای نوین، نتیجه بهتری داشته باشد. یعنی ازدواج براساس یافتههای نوین علمی که روی شباهتهای زوج و ویژگیهای مرتبط با رضایت زناشویی و در نتیجه، ازدواج موفق تاکید میکند و علاوه بر آن، توجه به اصول، هنجارها و معیارهای فردی، خانوادگی و فرهنگی دو طرف.
وساطت در جوامع سنّتی
جامعه سنتی جامعه بسته است. بنابراین، اغلب تعامل های اجتماعی با تفکیک جنسیت در شبکه ای از روابط بسته صورت می گیرد. همچنین در جامعه سنتی ازدواج در ابتدا بر اساس معیارهای روابط جنسی تعریف می گردد، بنابراین اقدام برای ازدواج چه به صورت فردی و چه با واسطه باید به شیوه بسیار لطیف، توأم با شئونات و آداب اجتماعی صورت گیرد. بنابراین، وساطت در جوامع سنتی یکی از رایج ترین شکل همسریابی است. در جامعه سنتی افراد به صورت سلیقه ای اقدام به وساطت می کنند.
وساطت در ازدواج را یک امر انسان دوستانه تلقّی کرده و بر مبنای همکاری و همنوایی اجتماعی اقدام به وساطت می کنند. آنها هیچ گاه به وساطت به مثابه یک حرفه و شغل نگاه نمی کنند و هرگز انتظار ندارند که از طریق میانجی واقع شدن در ازدواج امرار معاش کنند. بر همین اساس است که برای واسطه ها غالباً هیچ دستمزد و یا حق الزحمه ای در نظر گرفته نمی شود و در برابر، در چارچوب یک رسم سنتی از قبیل اهدای هدایا، از تلاش های فرد واسط تقدیر و سپاسگزاری به عمل می آید.
افراد واسط در اغلب موارد بیشتر از سوی خانواده داماد و خواستگار برای انجام وساطت بسیج می شوند. از این رو، واسطه ها در بسیاری از موارد تنها به نکته هایی توجه می کنند که برای خانواده داماد مهم است. همین امر گاهی به یک نکته منفی تبدیل می شود. مثلا واسطه ها در برخی موارد به دلیل دلبستگی شدیدی که به خانواده داماد دارند، تلاش می کنند که در صورت مطلوب بودن خانواده دختر به هر شکلی آنها را به انجام ازدواج قانع کنند و در این زمینه گاهی از فریب، دروغ یا کلاه گذاری استفاده می کنند.
وساطت در جوامع غیرسنّتی
در جوامع غیر سنتی روابط و تعاملات اجتماعی باز است. پیچیده شدن حیات اجتماعی، شهر نشینی، بالا رفتن میزان سواد و تحصیلات زنان و صنعتی شدن زندگی باعث شده بسیاری از مرزبندی های رفتاری میان زنان و مردان، از بین برود. فرد گرایی تقویت شده و نقش والدین در فرایند ازدواج پسر و دختر تا حد یک مشاور تقلیل یافته است.
بیشتر، این پسران و دختران هستند که در مورد ازدواج تصمیم می گیرند و سرانجام بعد از توافق، والدین هر کدام در جریان ازدواج قرار می گیرند. بنابراین شاید بتوان گفت که الگوی وساطت و شیوه آن در جوامع غیرسنتی متفاوت و میزان آن کمتر است. وساطت در ازدواج، در جامعه غیرسنتی، می تواند به یک حرفه و پیشه اجتماعی تبدیل شود.
کانون های وساطت در جوامع غیر سنتی
الف. دانشگاه
یکی از مراکز و کانون های مهم همسریابی در جوامع غیر سنتی دانشگاه است. نظام دانشگاهی در بسیاری از کشورها به لحاظ جنسی تفکیک نشده است و دانشجویان دختر و پسر در کنار هم به تحصیلات دانشگاهی خویش ادامه می دهند. از آنجا که افراد در دانشگاه از روابط نسبتاً منطقی تری برخوردارند، توافق و اقدام دو طرف برای ازدواج و شکل دهی حیات خانوادگی، با آسیب کمتری مواجه است. آشنایی دراز مدت در دوره تحصیل در هر مقطع تحصیلات دانشگاهی، موجب می شود دو طرف شناختی نسبی از تمایلات،
عواطف و دلبستگی های همدیگر پیدا نمایند. این امر کمک می کند تا نسبتاً با شناخت بهتری اقدام به ازدواج نمایند.پیچیده شدن حیات اجتماعی، شهر نشینی، بالا رفتن میزان سواد و تحصیلات زنان و صنعتی شدن زندگی باعث شده بسیاری از مرزبندی های رفتاری میان زنان و مردان، از بین برود. فرد گرایی تقویت شده و نقش والدین در فرایند ازدواج پسر و دختر تا حد یک مشاور تقلیل یافته است
ب. کانون های تجاری
در میان جوامع غربی بنگاه های رایانه ای وساطت یکی از رایج ترین شیوه های وساطت در ازدواج هستند. آنها ابتدا افراد و اعضایی را به عضویت می گیرند و بعد معلومات و اطلاعات مربوط به این افراد را در یک شبکه رایانه ای منتقل می کنند که از طریق آن افراد به صورت خودکار با فهرست کردن تمایلات، خواسته ها، انتظارات و ویژگی های مطلوب طرف مقابل، نمودار تمامی افراد واجد شرایط را مشاهده می کنند.
در صورتی که فرد موردنظر، یکی از آنان را برای ازدواج مناسب تشخیص دهد بنگاه رایانه ای وساطت، اقدام به آشناسازی دو طرف، از طریق فراهم آوردن زمینه ملاقات آنها و ارائه مشاوره های لازم در زمینه ازدواج، می کند.دفاتر ازدواج هم یکی از کانون های دیگری است که مقدمات ازدواج را از طریق انجام وساطت فراهم می کند. افراد علاقه مند به ازدواج با مراجعه به دفاتر ازدواج ویژگی های خود را در اختیار آنها قرار می دهند
و آنها در صورت پیدا کردن فرد مناسب اقدام به وساطت می کنند. این شیوه از وساطت در اغلب موارد تحت نظارت کلیسا صورت می گیرد. بنابراین، یکی از مطمئن ترین راه های همسرگزینی به شمار می رود.باشگاه های اجتماعی کانون دیگری در وساطت ازدواج هستند. یعنی فضایی که افراد مجرد و متمایل به ازدواج در آن رفت و آمد دارند. باشگاه تنها زمینه های ارتباط گیری آنها را فراهم می کند بی آنکه مستقیماً در انجام و یا اجرای پیوند ازدواج دخالت کند.
وظایف واسطه
بیشترین مفاسد اجتماعی و اخلاقی در دوران تجرد افراد پدید میآید و برهمین اساس است که رسول خدا(ص) بیشترین افراد جهنمی را بیهمسران میداند. زیرا آنها بیشتر از افراد دارای همسر مرتکب گناه، ناپاکی و عصیان میشوند.واسطهشدن برای اینکه دوجوان به یکدیگر معرفی شوند، کاری است که پیامبر اکرم(ص) نیز انجام میدادند، اما این وساطت باید عقلانی و منطقی باشد. بسیاری از افراد هنگامی که واسط امر خیر میشوند، تاکید و سفارش میکنند و از خوبیهای فرد مقابل میگویند
که این امر منطقی نیست.واسطه ازدواج باید فقط معرفی کند.در جامعه امروزی، جوان و خانوادهاش موظفند تحقیق کنند و ببینند آیا آن فرد ویژگیهای موردنظرشان را دارد یا خیر. حتی اگر واسطه کاملا امین باشد، باز هم باید درنظر داشت که واسطه فقط معرفی را انجام میدهد و نباید از او انتظار داشت از ملاکهای ما اطلاع داشته باشد. به همین دلیل هر فردی باید خودش طرف مقابل را ارزیابی کند.
بیشتر بخوانید: دانستنی هایی درباره ی باید و نبایدهای عشق