چگونه منبع انرژی مثبت باشیم ؟
انرژی مثبت
از گذشته درس بگیریم و رهایش کنیم و استرسی را که در آینده ریشه دارد، از ذهن دور کرده و در زمان حال زندگی کنیم.
● با آئینه، آشتی کنیم
در محل زندگیمان آئینهای را در هر مقایسی که میخواهیم، تهیه کرده و در کنار آن یک گلدان گل بگذاریم و هر از گاهی در شبانهروز، خود را در آن نظاره کنیم (صبحها بعد از بیدار شدن از خواب و شبها قبل از رفتن به رختخواب، با موجهای مثبت و با صدای بلند خود را ستایش کنیم).
● گذشتهٔ ناگوار خود را میتوانیم بر روی کاغذ بنویسیم، سپس آن را دور بیندازیم.
●سعی کنیم با مهربانی و عشق، هالهای از انرژی مثبت را در بدن خود بهوجود آوریم.
● برای همه دعا کنیم
دعا، در واقع انرژی مثبتی است که همهٔ فرشتگان را در به انجام رساندن آن، به کمک میطلبیم. پس مثبت فکر کنیم و از آن کسی که باید بخواهیم، طلب کنیم. در روز، ۳ مرتبه این کار را در خلوت خود انجام دهیم.
● نفرت و کینهٔ دیگران را با عشق و مهر جواب دهیم
مهرورزی به کسانی که دوستشان داریم، آسان است؛ برای اینکه وسعت ظرفیت خود را بسنجیم، به آنان که به ما زشتی روامی دارند، مهر بورزیم.
● ”ای کاشها“ را در زندگی خود کم کنیم
افسوس گذشته را خوردن، انرژی مثبت را را تلف میکند و آن را به حد صفر، تنزل میدهد. سعی کنیم همیشه با امید و آرزوی مثبت زندگی کنیم.
● تفاوتها را بپذیریم و به نیاز و احساس هم احترام بگذاریم
هیچ انسانی در سطح دنیای مادی، شبیه دیگری نیست؛ پس سازگاریمان را پلهپله رشد دهیم و در کنار این تفاوتها، عشق و مهرورزی، دوستی و صداقت و سکوت و صبر را بهعنوان اصلهای مشترک زندگی همزیستی خود بپذیریم و در سایهٔ آن، از زندگی خود لذت ببریم.
● همگام با زمان، زیبائی عقلی و روحی را برای خود به وجود آوریم
از گذشتهٔ خود بیاموزیم و با نیم نگاهی به آینده در زمان حال، تکامل شخصیت خود را باور سازیم و شناختی زیبا به زندگی پیدا کنیم و آن را در اختیار همنوعان و خانوادهٔ خود قرار دهیم.
● سعی کنیم همیشه یک لبخند حاکی از آرامش و سکوت، در چهرهٔ ما هویدا باشد
خنده، موسیقی روح است و انسانهای مقابل را به سمت ما جذب میکند. حتی هنگامی که میخواهیم جواب دوستی یا شخصی را پشت تلفن بدهیم، بهتر است لبخندی بر لب داشته باشیم.
● تنفسمان را تعمیق بخشیم
با تنفسهای عمیق، به شادیها و خاطرههای خوش و پایدار فکر کنیم و لحظههائی از روز را به تمرکز بر تنفسمان بپردازیم و دموبازدم خود را بالانس کنیم. برای تمرین ساده، میتوانیم چند نفس عمیق بکشیم و آن را در ششها برای چند ثانیه نگهداریم و با بازدم عمیق، آن را آزاد کنیم
● در هنگام راه رفتن، پاهایمان را محکم و استوار بر روی زمین بگذاریم و سر و سینه را بالا نگه داریم و همیشه در آسمانها بهدنبال ستاره باشیم.
● ارتباطمان را با خدای خود بیشتر کنیم و سعی کنیم با آن، یکی شویم.
با او دوست و همراه شویم، او ما را آفریده، پس به ما عشق میورزد و دوستمان دارد.
● همیشه برنامهها، هدفها و کارهای روزانهٔ خود را بنویسیم و خود را ملزم به انجام آن کنیم
این کار، باعث میشود نگرانی و اضطراب، از ما دور شود.
● گناه، ما را از خدا دور میسازد و روح و جسممان را کدر میکند
وقتی از خدای خود دور میشویم، ساحل آرامش را از دست میدهیم؛ پس سعی کنیم همیشه در هر کاری، خدا را به یاد داشته باشیم. (یاد خدا، آرامش دهندهٔ قلبهاست).
● برای این که پردهٔ تاریکی و افسردگی را از زندگی کنار بزنیم، باید چراغ عشق را روشن کنیم
عشق، رابطه نمیشناسد. عشق، گلیاست که در هر سرزمینی میروید و شکوفا میشود؛ پس بیائیم ما هم همچون طبیعت و حتی بدون چشمداشت، عاشق شویم.
● با خودشناسی، خود را تخلیه کرده و با نیایش، از عشق پرشویم و به آرامش برسیم
موسیقی را در زندگی روزانهٔ خود بگنجانیم. موسیقی شاد و دلنواز، روح را التیام میبخشد و به ذهن، آرامش میدهد. اگر در مکانی هستید که موسیقی آن، شما را به گذشتهٔ تلخ میبرد، از آن مکان دور شوید.
● از تغییرها نترسیم.
عادتهای خسته کننده و تکراری را در صحنهٔ زندگی خود تغییر دهیم. محرکهای متنوع، موجب فکرهای جدید و متنوع خواهد شد.
● از آنچه هستیم و آنچه داریم، راضی باشیم
در حالت افسردگی، بهتر است به داشتههایمان فکر کنیم و کاغذی برداریم و داشتهها و اندیشههای مثبت خود را بنویسیم و ببینیم چهقدر ارزش داریم.
● بیپیرایه باشیم
مانند کودکان، ساده، صادق و صمیمی باشیم و خشونت را از خود دور سازیم تا به آرامش برسیم.
● با ترانهٔ زندگی، همآوا شویم
زندگی، هدیهایست الهی. در زندگی، همهچیز متضاد دیده میشود؛ ولی از این تضادهاست که ارزشها شکل میگیرند. ما باید این ارزشها را در هر تضادی بهدست آوریم و با آن، به باورهای مثبت رسیده؛ سپس زندگیمان را به ساحل آرامش برسانیم.
● از عملهای منفی دوری کنیم
تهمتزدن، غیبت کردن، دروغ گفتن، قضاوت کردن و… با ر منفی تولید کرده و ما را متضرر میسازند و جسم و روحمان را تحت تأثیر قرار میدهند.
● دیگران را ببخشیم
بهخاطر خود، دیگران را ببخشیم تا شکوفا و رها شویم و آنگاه است که به آرامش میرسیم.
● قدردانی از نعمتهای بیکران هستی را از یاد نبریم
وقتی که افسردهایم و احساس شادی نمیکنیم، تاریک هستیم و نیاز به نور داریم. نور را با قدردانی از او که آفرینندهاش است، بخواهیم و آن را وارد زندگی خود کنیم تا از تاریکی به روشنائی برسیم و احساس آرامش کنیم.
● در پوشش خود دقت کرده و رنگ لباسهایمان را درست انتخاب کنیم
رنگی انتخاب کنیم که به ما احساس شادی بدهد
● مراقبه کنیم
ما در دنیای آشفتگی زندگی میکنیم؛ پیکان نوکتیر خواهش و میلهای حیوانی را در خود کنترل کنیم. هر روز در اقیانوس سکوت خود فرورویم و مراقبه کنیم که بدینسان به ساحل آرامش میرسیم.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
فرکانس متارزونانس چیست؟
سم مهلکی به نام جملات انگیزشی
چگونه فیزیک کوانتومی بر روان درمانی تأثیر گذاشت: روان درمانی رابطه ای چیست؟
۵ راه برای بهبود اعتماد به نفس
چگونگی روش درمان در تکنولوژی بیورزونانس
گره هایی که با شکر گذاری کردن باز می شود.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
همه مطالبتون یکی از یکی بهتر…خدا قوت…چند سوال داشتم خدمتتون ممنون میشم پاسخم رو بدین..این سوال من رو واقعا اذیت میکنه…سوال اینه که عارفان و انهایی که به بیداری رسیده اند از من ذهنی یا همان شخصیت یا نفس(nafs).صحبت میکنند و میگویند عامل بیدار نشدن انسان همین من ذهنی یا شخصیت یا نفس است..حالا سوال اینه که با این اوصاف جمله اعتماد به نفس که در بخش تقویت چاکراها هم هست یعنی چی..؟وقتی من مدام بگم اعتماد به نفس دارم در واقع دارم نفس یا من ذهنی ام رو تقویت میکنم…ممنون میشم در این مورد هم مطلب بذارین..سوال دوم اینه که ایا عبارات تاکیدی مفیده یا نه؟.و اگه مفیده پس چرا عارفان ،افکار و هر انچه از ذهن بیرون میاد رو قبول ندارن و میگن ریشه بدبختیهای انسان اینه که خودش رو با ذهنش یکی بدونه؟نمونه اش اقای شهبازی برنامه گنج حضور که مدام از هم هویتی با ذهن و من ذهنی صحبت میکنن…ببخشید که طولانی شد…بازم خدا قوت…با تشکر فراوان..