۵ روش برای کنترل و تربیت ضمیر ناخودآگاه
تربیت ضمیر ناخودآگاه در کنار ضمیرآگاه یک انسان را از نظر عملکرد رفتاری راهنمایی می کند و همان طور که گفتیم ضمیرآگاه در مورد مسائل کاملاً قابل کنترل شده عمل می کند حال آنکه ضمیرناخودآگاه پیوسته به دنبال کسب اطلاعات جدید و ترکیب آن با تجربیات گذشته می باشد و از آنجا که هدف ضمیرناخودآگاه حفظ منافع هر فرد می باشد، رفتار جدیدی را که خود به وجود می آورد در حفظ آن فرد می باشد.
« طرز تربیت ضمیر ناخودآگاه »
ضمیر خودآگاه (پست فرماندهی وجود)، در واقع همان بخش از انسان است که به من آدمیاطلاق میشود. ما هر کاری را با آگاهی و تصمیم خود انجام میدهیم.
ضمیر ناخودآگاه، مسوولیت اجرایی بدن را عهدهدار است. ضمیر ناخودآگاه گوش به فرمان ضمیر خودآگاه است، درست مانند کامپیوتر. ضمیر ناخودآگاه بخشی است که تمام سیستم بدن انسان را اداره و کنترل میکند. کنترل تمام اعضا مانند ریه و قلب و معده و تمام سلولهای بدن را بهطور ارادی به عهده دارد، باورهای انسان را میسازد، شخصیت و اعتماد به نفس و هویت آدمیرا شکل میدهد و روحیه فرد را میسازد. برای مثال با دیدن گل زیبای رز قرمز رنگ که علامت عشق و محبت و دوستی است، این تصویر هم در ضمیر خودآگاه شما تأثیر میگذارد و هم در ضمیر ناخودآگاه میرود و پس از پردازش، روحیهای زیبا در ما میسازد. یک باور زیبا هم در ما ایجاد میکند. باور اینکه زندگی زیباست. روحیه شاد و مثبت، امید و حرکت و اندیشه مثبت را به دنبال دارد.
ضمیر ناخودآگاه این توان را دارد که وقتی فرمانی را از ضمیر خودآگاه دریافت میکند، به منبعی در جهان وصل میشود به نام شعور نامحدود جهان که تمام اطلاعات جهان هستی داخل این شبکه اطلاعاتی یا این شعور نامحدود است.
درون انسان یک کامپیوتر است که نظام باورها و شخصیت او را میسازد و تمام اعضا و جوارح غیرارادی را کنترل میکند و سلامت و بیماری انسان نیز به عملکرد او بستگی دارد.
تمام اطلاعات برای همیشه در ضمیر ناخودآگاه به صورت فایلها و پروندههایی جداگانه بایگانی میشود و در عین حال این اطلاعات به وسیله این کامپیوتر پردازش میشود. حاصل این پردازش یک خروجی خواهد بود که یا سبب ساختن نظام باورها و شخصیت انسان میشود و یا اینکه این خروجی بر روحیه و فیزیولوژی بدن انسان تأثیر میگذارد و یا اینکه در دنیای بیرون از انسان اثری را برای او پدید میآورد. انسان میتواند با کنترل کردن ورودیهای ضمیر ناخودآگاه، دستاوردهای زندگی خود را کنترل کند.
اصول برنامهریزی و کنترل ضمیر ناخودآگاه
اصل خود هوشیاری
انسان باید در هر لحظه مراقب خود باشد و بداند که ضمیر ناخودآگاه چه سیگنالی را از طریق حواس پنجگانه و یا فکر دریافت میکند. بهترین راه برنامهریزی و کنترل ضمیر ناخودآگاه، توجه لحظه به لحظه انسان نسبت به خود است. او به طور مرتب به خود بگوید که من با اجرای اصول تکنولوژی فکر تبدیل به انسان زیبای دیگری شدهام. شما خود خالق سرنوشت خود هستید و زندگی و سرنوشت شما با باورها و اندیشههای شما شکل میگیرد و به دست شما خلق میشود.
اصل استفاده از قدرت سوال
هر سوالی که انسان از خود میکند، بازتاب خاصی در روحیه و فکر او ایجاد میکند. وقتی کسی از خود سوال میکند «چگونه است که من خوشبختم؟» نفس این سوال روحیهاش را شاد میکند و به او این را القا میکند که: «آری، من خوشبختم.» و این تاثیر بسیار مهم هر سوالی است که انسان از خود میکند. باید بدانید که کیفیت زندگی شما را نوع سوالاتی تعیین میکند که از خود میپرسید. برای مثال بهجای سوال «چرا شرایط اینگونه است؟» بهتر است سوال کنید «چگونه میتوانم شرایط را زیباتر کنم؟»
اصل استفاده از قدرت تمرکز
انسان در هر لحظه به هر آنچه تمرکز کند، بازتاب آن را در روحیه و فکر خود حس میکند. برای مثال تمرکز روی یک گل در انسان، روحیه شاد و فکر مثبت ایجاد میکند. تمرکز روی خاطرات بد گذشته، انسان را افسرده میکند. تمرکز روی خاطرات زیبای گذشته و یا خیالپردازیهای زیبای آینده، اثر عمیق و مطلوب و مثبت در زندگی دارد. انسانی که بهطور مرتب روی بدبختیها و زشتیهای زندگی متمرکز میشود، زندگیاش به قهقرا میرود. کسی که بهطور مرتب به زیباییهای زندگی و نقاط امیدبخش تمرکز میکند، زندگیاش قرین سعادت و موفقیت میشود و این خاصیت تمرکز است.
اصل استفاده از جملات تاکیدی و تصدیقی مثبت
از جملات تاکیدی مثبت به گونهای که ویژگی خوب شما را تصویر کند، استفاده کنید. نمونه جملات: «در وجود من عظمت و بزرگی نهفته است. من ایدههای بزرگی را در سر دارم و آنها را به واقعیت تبدیل میکنم. من هر روز سالمتر و تندرستتر هستم. من یک برنده بزرگ هستم. چقدر دنیای من قشنگ و زیبا شده است. چقدر من هر روز خوشبختتر و سعادتمندتر میشوم. من همواره در هر کاری موفق و پیروز میشوم. خدای رحمان مرا بسیار دوست دارد و در همه امور زندگیام مرا کمک میکند. ثروت و معنویت به سوی من همواره روان است و من هرچه بخواهم، خلق میکنم. سراسر وجودم غرق در انرژی و شادی است. من همواره منتظر اتفاقات خوب در زندگیام هستم. من به خود افتخار میکنم. همواره از وجود و چهره من شادی و انرژی و عشق ساطع میشود. من تا آخر عمر به سلامت زندگی میکنم. هرچه بیشتر میبخشم، بیشتر میستانم و احساس شادمانی میکنم. من با اقتدار زندگیام را آنگونه که میخواهم، طراحی میکنم. من انسانی مقتدر، خلاق و دوست داشتنی هستم. من سزاوار بهترینها هستم. در هر لحظه به دلیل همه نعمتها و موهبتهایی که خداوند به من داده ، او را شکر میگویم. من در کمال آرامش به سر میبرم و همواره روحیهای شاد و چهرهای خندان دارم. خداوند مرا آزاد آفریده است و من محکوم به هیچ سرنوشت از پیش تعیین شدهای نیستم.» به جای جملات تاکیدی مثبت، از کلمات و عبارات تاکیدی مثبت هم میتوان استفاده کرد. مانند: آرامش، زیبایی، معنویت، ثروت، حال خوش، آب روان، زندگی زیبا، ثروت فراوان، سلامت، امنیت، خوشبختی و سعادت.
اصل تصویرسازی ذهنی
هنگامیکه شما تصویری در ذهن خود خلق میکنید، عین این تصویر روی ضمیر ناخودآگاه اسکن شده وارد میشود و بر ضمیر ناخودآگاه شما تاثیر میگذارد. این تصویرپردازش میشود و ضمیر ناخودآگاه مفهوم آن تصویر را میتواند در دنیای واقعی زندگی شما عینیت ببخشد. تصویرسازی ذهنی یکی از بهترین شیوههای برنامهریزی و هدایت ضمیر ناخودآگاه است. ثروتمندترین و موفقترین انسانها کسانی هستند که بیشتر و بهتر از بقیه توانستهاند در ذهن خود خیالپروری مثبت بکنند. تخیل، فکر، امید، آرزو، خواسته، اشتیاق سوزان بهعلاوه ایمان به موفقیت و اقدام مساوی است با رسیدن به هدف. با موفقیت تخیل را به فکر تبدیل کنید. فکر را به مرحله آرزو برسانید. برای آرزوی خود امید ایجاد کنید. امیدواری را به خواسته خود تبدیل کنید. خواسته را با دنیایی از هیجان و اشتیاق به اشتیاق سوزان برسانید. اشتیاق سوزان به همراه ایمان به موفقیت آنجا که در کنار اقدام قرار میگیرد، به طور قطع حاصل آن رسیدن به هدف و موفقیت است. وقتی شما مثبت فکر میکنید، به تصویر زیبا نگاه میکنید، به موسیقی شاد گوش میکنید و… سیگنالهای مثبت وارد سیستم ضمیر ناخودآگاه شما میشود. هم باور عالی در نظام باور شما میسازد و هم اثرخوبی در وجود شما و دنیای خارج شما میگذارد. بازتاب این زیبایی به شما برمیگردد. دعاکردن و توسل و توکل ، اعمالی است که هم در انسان احساس روحانی ایجاد میکند، هم بهترین اثر بر ضمیر ناخودآگاه و باور ایجاد میکند. هنگامی که خدا را برای خواستهای صدا زدی، اینگونه باید باور داشته باشی که آنچه را از خدا خواستی، در پشت در است و تو میتوانی آن را برداری. ایمان به خدا، احساس خوب، مثبت اندیشی، ایمان به تواناییهای خود، امید به موفقیت، عزم و اراده عالی، روحیه خوب و با نشاط، حالاتی از این قبیل هستند که شدت جریان و قدرت سیگنالهای ورودی به ضمیر ناخودآگاه را افزایش میدهند و در نتیجه انسان را سریعتر به مراتب موفقیت میرسانند.
شما از کدام گروهید؟
انسان نوع یک : اصولا مثبت فکر میکنند، امیدوار هستند، دنیا را زیبا میبینند، دوربین ذهن آنها بهطور مرتب روی پدیدههای زیبای زندگی تمرکز میکند، مثبت و امیدوارانه سخن میگویند، چهرهای گشاده و متبسم دارند و معتقدند که انسانهای خوش اقبالی هستند. فکر میکنند همه چیز برای آنها درست انجام میشود. هیچگاه به موانع و مشکلات زندگی نمیاندیشند. به طور معمول، داستانهای خوشحال کننده تعریف میکنند، به خاطرات خوب زندگی خود میاندیشند و آنها را برای دیگران تعریف میکنند. خیالپردازیهای زیبایی از آینده خود میکنند. اعتماد به نفسی عالی دارند و فکر میکنند که آینده حتما بهتر از گذشته آنان است. نگاه زیبایی به کرانههای دور زندگی خود دارند. به سلامت و تندرستی خود میاندیشند. ترسی از آینده ندارند. بهطور معمول، روحیهای بسیار شاد و عالی و احساس خوبی از زندگی دارند و از لحظه لحظههای آن لذت میبرند.
انسان نوع دو: ویژگیهای منفی دارند. منفی مینگرند. منفی میاندیشند، ناامیدانه فکر میکنند. بهطور مرتب به نارساییهای زندگی تمرکز میکنند. به خاطرات منفی گذشته نگاه میکنند. خیالهای منفی برای آینده خود تصویر میکنند. چنین انسانهایی اغلب روحیهای افسرده و غمگین دارند و در نتیجه چهرهای عبوس و گرفته دارند و به گونهای از لحظههای زندگی رنج میبرند. مهمترین عامل تعیینکننده وضعیتتان، روحیه شما است که در هر لحظه چه احساسی دارید. روحیه، مهمترین عامل خلق پدیدهها است. روحیه عالی و زیبا مساوی است با اندیشه زیبا و اندیشه زیبا مساوی است با رسیدن به دستاوردهای عالی و زیبا.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
دسته بندی امواج مغزی با توجه به فرکانس آنها
تکنیک هایی برای داشتن فکر خلاق و زیبا
تکنیکی برای افزایش قدرت تصمیم گیری
سرو صدای ذهن و راههای مقابله با آن…
موضوعات مهم در مورد مغز که تابحال درک نکرده اید.
با انجام این روش ها چیزی را فراموش نمی کنید
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام. از مطالب قشنگتون سپاس گذارم، با افتخارو خرسندی باید بگم که نوع یک هستم و به ضمیر ناخودآگاه هم خیلی علاقه مندم. میون مطالبتون دنبال پاسخ سوالی که ذهنمو درگیر کرده می گشتم. راستش من خیلی آدم دقیقی هستم و همونطور که گفتید تمام احساسات و سیگنال ها رو کنترل میکنم و سعی ام بر اینه که ناخودآگاهم رو بسیار عالی تنظیم کنم. اما در کنار فواید بسیاری که برام داشته و تونستم خیلی آگاهانه و خوب زندگی کنم، تبدیل به آدمی شدم که مدام دنبال کنترل کردن موقعیت ها هستم و این باعث شده در لحظه حال کمتر زندگی کنم و لذت کمتری از لحظه ها ببرم. لحظات زندگی م خیلی قشنگن اما لذتی که باید ازشون ببرم چندین برابره که اون رو بخاطر کنترل بیش از اندازه ناخودآگاهم از خودم سلب کردم. چه باید کرد؟!